مصونیت قرآن از تحریف نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
2ـ باز ـبا سند خودـ از امام موسى بن جعفرك روايت مى كند كه امام (ع) تلاوت كرد: اولئك الذين يعلم الـله ما فى قلوبهم فاعرض عنهم وعظهم /فقد سبقت عليهم كلمة الشقاء وسبق لهم العذاب/ وقل لهم فى انـفـسـهـمـ قـولا بليغا ((475)) , آنها كسانى هستند كه خدا, آنچه را در دل دارند مى داند از آنان اعراض كن و آنها را اندرز ده /كه هم كلمه بدبختى بر آنان پيشى گرفته و هم عذاب بر آنان پيشى گرفته است / و با بيانى رسا نتايج اعمالشان را به آنها گوشزدنما.علامه مجلسى مى گويد: بر فرض كه اين حديث , درست باشد, امام (ع) مى خواهد آيه را تفسيركند و دليل اعراض را مشخص نمايد.امـا نورى در پاسخ او مى نويسد: ظاهر سياق حديث , نشان مى دهد كه اين اضافى جزء قرآن است و نه تفسير آن ((476)) .لـكـن ظـاهر حديث كاملا موافق نظر مجلسى است كه به جايگاه سخنان امامان به خوبى آگاهى دارد, برخلاف پندارها و تخيلات افرادى همچون نورى .3ـ و از امـام صـادق (ع) روايـت مـى كند كه قرائت نمود: ثم لايجدوا فى انفسهم حرجا مما قضيت /من امرالولاية ((477)) / ويسلموا /لله الطاعة/ تسليما ((478)) , سپس از داورى تو /درباره رهبرى / در دل خود احساناراحتى نكنند و كاملا تسليم /اطاعت خدا/ باشند.پـرواضح است كه اينها آيه را تفسير مى كند و جزئيات مقدر در كلام را ـطبق اراده متكلم ـ روشن مى سازد و اصلا در اين حديث شريف جايى براى دستاويز اهل تحريف وجودندارد. 4ـ هـمـچـنـيـن كلينى از ابوبصير روايت مى كند كه امام صادق (ع) تلاوت كرد: وان تلووا او تعرضوا آن گـاه گـفت : ان تلووا /الامر و/ تعرضوا / عما امرتم به / فان الله كان بما تعملون خبيرا ((479)) , اگر /ازاين مساله / روى گردانيد /و از دستورى كه به شما داده شد/ سرپيچى كنيد پس خداوند به آنچه انجام مى دهيد آگاه است .خود نورى , اعتراف دارد كه ظاهر خبر, تفسير آيه است , ولى با اين حال همچنان در توهم ديرينش غـوطـه ور شده مى گويد: با ملاحظه صدر و ذيل آيه مى توان استنباطكرد كه آيه , اين گونه نازل شده است ! ((480)) .5ـ از ابوربيع شامى روايت مى كند كه از امام صادق (ع) درباره اين آيه پرسيدم : وما تسقط من ورقة ا يعلمها ولا حبة فى ظلمات ادرض ولارطب ولايابس ا فى كتاب مبين ((481)) , هيچ برگى نمى افتد مگر اين كه (خدا) از آن آگاه است و نه هيچ دانه اى در تاريكيهاى زمين و نه هيچ تر و خشكى وجوددارد, جز اين كه در كتابى آشكار ثبت است .امام (ع) فرمود: ورقه [جنين ] سقطشده و حبه نوزاد [كامل ] و ظلمات الارض رحمها[ى مادران ] است .و رطب كسانى از مردمند كه زنده مى مانند ويابس آنها كه قبض روح مى شوند و همه اينها در امام مبين ثبت است ((482)) .از آن جـا كـه در حـديـث , به جاى كتاب كلمه امام آمده , علامه مجلسى استنباطكرده كه حديث مزبور در صدد تفسير و توضيح آيه است , همان طور كه در جاى ديگر مى خوانيم : وكل شيء احصيناه فى امام مبين ((483)) , و همه چيز را در امامى آشكار شمرده ايم .آن گـاه اسـتـنـباط خود را با اين حديث ـكه شيعه و سنى روايت كرده اندـ تاييدنموده , كه هنگام نزول اين آيه , پيامبر (ص) به على (ع) اشاره كرد و گفت : اين همان امام مبين است ((484)) .اما باز محدث نورى از اين استنباط و برداشت دقيق , خوشش نيامده و گفته است : ما در اين تاييد حرف داريم ((485)) , يعنى روايت فقط گوياى تحريف است نه غير آن .6ـ و نيز با سند خود از ابوحمزه ثمالى روايت نموده كه امام باقر(ع) تلاوت كرد: هذان خصمان اختصموا فـى ربـهـمـ فالذين كفروا /بولاية على / قطعت لهم ثياب من نار ((486)) , اينان دو دشمنند كه درباره پـروردگارشان به مخاصمه و جدال پرداختند پس آنان كه /به ولايت على / كافرشدند لباسهايى از آتش برايشان بريده شده است .