در راستاى سياست هاى ضد اسلامى رضاشاه، از ابتداى روى كار آمدن وى موضوع لباس متحدالشكل و در آمدن به كسوت غربيان آغاز گرديد. در ادامه اين سياست ترويج بى حجابى نيز تبليغ مى شد. تبليغات و اقدامات ضد فرهنگى حكومت سبب شد كه برخى از علما اقدام به دفاع از حكم اسلامى حجاب كردند و با انتشار رساله ها و كتاب هايى، علاوه بر تأكيد بر حجاب شرعى به مخالفت با نگرش هاى غربگرايانه پرداختند.با تشديد عمليات كشف حجاب در سال 1314 ش. در همان ابتدا دو تن از روحانيون، به نام محمدعلى حكيم و ميرزا صدرالدين محلاتى، در اعتراض به اقدامى كه در دبستان مهرآيين شيراز صورت گرفت و دختران بدون حجاب به خواندن سرود و ورزش ژيمناستيك پرداخته بودند، مجلس را ترك كردند; پس از آن سيد حسام الدين فال اسيرى كه از روحانيون سرشناس شيراز بود، در يك سخنرانى به اين اقدام اعتراض نمود، كه به دنبال آن دستگير و تبعيد شد. پس از آن با وقوع قيام خونين مسجد گوهرشاد و به دنبال آن رسمى شدن كشف حجاب، روحانيون به طور يكپارچه به مخالفت با حكومت پرداختند. آيت الله شيخ عبدالكريم حائرى (مؤسس حوزه علميه قم) نامه اى به رضاشاه مى نويسد و از او مى خواهد كه از مسائل خلاف قوانين شرع جلوگيرى نمايد[س ش 67]. (سند شماره 67) روحانيون و وعاظ در دورترين نقاط كشور، با سخنرانى و موعظه مردم را به مقابله با بى حجابى دعوت مى نمودند و به اين ترتيب مانع پيشرفت اين امر مى شدند كه خود رژيم از آنان به عنوان مانع اصلى در اجراى اين سياست ياد مى كند[س ش 68 و 69]. كابينه رياست وزراء نمره 62 1/11/14 استخراج تلگراف رمز ايالت خراسان جناب آقاى رئيس الوزراء حكومت سبزوار با ارسال سواد راپورت نظميه آنجا اطلاع داده است شيخ محمود، پيشنماز مسجد جامع اظهاراتى بر ضد رفع حجاب نموده و هم چنين خانم شريعتى برادرزاده مشاراليه كه مديره مدرسه است، مخالف رفع حجاب بوده است. تلگرافاً به حكومت سبزوار فوراً آخوند مزبور را جلب و تعقيب نموده و عنداللزوم شبانه به يك نقطه ديگرى تبعيد نمايند. همچنين خانم شريعتى را در صورتى كه اظهاراتى بر خلاف تجدد نسوان نمايد، از مدرسه خارج و جلوگيرى نمايند. به نظميه مشهد نيز دستور داده شد، به نظميه سبزوار دستور لازم صادر نمايند. 30/10/14 نمره 301 پاكروان. 1) به ايالت جواب داده شود كه اقدام ايالت صحيح بود. 2) به وزارت معارف دستور داده شد مدير مدرسه را هم منفصل نمايند. 3) به وزارت معارف نسبت به انفصال مديره نوشته شود. (سند شماره 68) و زارت كشور استاندارى هفتم تاريخ 27/1/1318 محرمانه شماره 1102 و ضعيت دشتى و دشتستان و برازجان و جريان آنجا به طورى كه اطلاع حاصل كرده ام همان اوضاع قديمه كهنه، سارى و جارى و نسبت به مقررات امروزه در آن حدود با تنفذات محلى و وجود اسمعيل نام كه از علماء آنجا است، اقداماتى از حيث رفع حجاب و اتحاد شكل و ساير اوامر ميسر نشده است و همان آخوندبازى و راه انداختن هو و جنجال و سلب آسايش از رعيت جوكار و عدم پيشرفت در امور فلاحتى و به موقع نرسيدن دستورات كشاورزى در اثر نفوذ متنفذين محلى (همان خانهاى قديمه) ادامه دارد. متمنى است درين موضوع بذل توجه خصوصى فرموده و از نتيجه تعليمات و دستوراتى كه در جلوگيرى از متنفذين و به صورت درآمدن اين محال به صورت ساير دهستانها صادر خواهند فرمود، اين بنده را مستحضر فرمايند. استاندار هفتم ـ امضاء 11/2/18816 اداره امور كشور استاندارى 7 و نوشته اند كه به چه ترتيب ممكن است اقدام نمود. 9/2/18 (سند شماره 69)