پس از تبعيد امام خمينى و سركوب نيروهاى اجتماعى، شكاف ميان اين نيروها و نظام سياسى عميق تر گشت. در حالى كه رژيم سياسى در اجراى برنامه اصلاحات خود ناكام مانده و مشكلات بى شمارى گريبانگير اقتصاد كشور شده بود، درآمدهاى كلان نفتى به سمت تقويت قدرت نظامى و ايجاد يك سيستم پليسى مقتدر پيش مى رفت. خريد سرسام آور تجهيزات نظامى كه يكى از اهدافش كنترل مخالفان سياسى رژيم بود، نفوذ روزافزون امريكا و غرب را به دنبال داشت. همچنين تمايل شاه به برقرارى پيوندهاى بسيار نزديك با امريكا روز به روز افزايش مى يافت. شرايط موجود، موج جديد ستيز مخالفان سياسى را برضد رژيم شاه ايجاد كرد. در اين ميان نيروهاى مذهبى به رهبرى روحانيت، با فراگير ساختن مبارزه در ميان توده مردم جنبش عظيمى به راه انداختند و رژيم سياسى را به شدت آسيب پذير ساختند. روحانيت و شخصيت هاى مذهبى كه هيچ گاه از دشمنى و آزار مأموران حكومت مصون نبودند و هميشه تعداد زيادى از آنان مورد تعقيب و خصومت حكومت بودند، اما مبارزه مستمر خود را تا سرنگونى رژيم شاهنشاهى به سرانجام رساندند. افزون بر رفتار خشونت بار نظام سياسى، رفتار تحقيرآميز غربى ها نسبت به مردم مسلمان ايران، عملا بخشى از مبارزات آنان را به سوى رويكردهاى قهرآميز سوق داد.