1. سقوط رژيم استبدادى رضاخان; پس از اشغال ايران در سوم شهريور 1320 ش. پس از مدتى كوتاه، يعنى در 25 شهريور همان سال رضا شاه كه در اواخر سلطنت خود با تمايل به آلمان، نگرانى و نارضايتى متفقين را فراهم ساخته بود، سقوط كرد و حكومت را به فرزندنش واگذار نمود[س ش 94]. نظر به اينكه من همه قواى خود را در اين چند ساله مصروف امور كشور كرده و ناتوان شده ام، حس مى كنم كه اينك وقت آن رسيده است كه يك قوه و بنيه جوانترى به كارهاى كشور، كه مراقب دائم لازم دارد بپردازد و اسباب سعادت و رفاه ملت را فراهم آورد. بنابراين سلطنت را به وليعهد و جانشين خود تفويض كردم و از كار كناره نمودم. از امروز كه روز بيست و پنجم شهريور ماه 1320 است عموم ملت از كشورى و لشكرى وليعهد و جانشين قانونى مرا بايد به سلطنت بشناسند و آنچه از پيروى مصالح كشور نسبت به من مى كردند، نسبت به ايشان منظور دارند. تهران ـ كاخ مرمر به تاريخ 25 شهريور (سند شماره 94) [آغاز سلطنت محمدرضا پهلوى; محمدرضا پهلوى در ساعت 16 و 45 دقيقه روز چهارشنبه 26 شهريور با تشريفات رسمى به مجلس رفت تا طبق اصل 39 متمم قانون اساسى سوگندنامه را قرائت و امضاء كند.] «اكنون كه مقتضيات داخلى كشور ايجاب نموده است كه من وظايف خطير سلطنت را عهده دار شوم، و در چنين موقع سنگينى مهام امور كشور را مطابق قانون اساسى تحمل نمايم، لازم مى دانم با توجه وافى به اصول مشروطيت و تفكيك قوا، لزوم همكارى دائم و كامل خود را بين دولت و مجلس شوراى ملى خاطرنشان نموده، براى تأمين مصالح عالى كشور متذكر شوم كه و من و دولت و هم مجلس شوراى ملى و عموم افراد ملت هر يك بايد مراقب تمام نسبت به انجام وظايف خود داشته باشيم و هيچ گاه و به هيچ وجه از رعايت كامل قوانين فروگذار نكنيم...» (سند شماره 95) 2. دستگيرى تعدادى از رجال و شخصيت هاى سياسى; با اشغال ايران و فجايعى كه بروز كرد، عده اى از رجال ايران كه عمدتاً سوابق مبارزه با بيگانگان را داشتند، توسط اشغالگران دستگير شدند كه از موارد برجسته آن، دستگيرى آيت الله كاشانى و زندانى كردن او بود[س ش 96 و 97]. (سند شماره 96) (سند شماره 97) 3. بحران غذايى و شيوع انواع بيمارى ها; پس از ورود نظاميان اشغالگر به ايران، قحطى و گرسنگى همه جا را فرا گرفت. آنان تمام غلاّت و خواربار موجود را تصاحب كرده بودند و بروز جنگ و ادامه آن باعث گرانى سرسام آور و كميابى و قحطى شده بود. انواع بيمارى ها، مانند وبا و تيفوس شيوع يافته و حشراتى، مثل شپش بسيارى را مبتلا ساخته بود. در تهران، روزانه ده ها تن از سرما، گرسنگى و بيمارى جان مى باختند و اجسادشان در كنار خيابان ها پيدا مى شد[س ش 98]. (سند شماره 98) 4. استثمار كارگران ايرانى; نزديك به 125 هزار كارگر ايرانى كه در بخش هاى حمل و نقل، در كارخانجات مختلف مونتاژ و ساير اماكن با دستمزد بسيار ناچيز كه از بودجه دولتى پرداخت مى شد در خدمت مطامع اشغالگران به كار گرفته شدند، به طورى كه بدون تلاش آنان و بهره كشى از اين نيروى عظيم، امكان كمك رسانى به شوروى از طريق ايران غيرممكن بود[س ش 99]. و زارت كشور شماره عمومى 1326 اداره: سياسى تا ريخ خروج: ؟/8/1321 تلگراف رمز استاندارى تبريز، رضائيه ـ استاندارى شمال، رشت و زارت كشاورزى اطلاع مى دهند مأمورين شوروى عده زيادى از رعايا و كارگران جوان را به عنوان عملگى اجير و به خاك شوروى مى فرستند; با نهايت جديت از اجراى اين امر جلوگيرى فرماييد. و زير كشور امضاء (سند شماره 99) 5 . تخريب تأسيسات و وسايل مواصلاتى و نظامى; اشغالگران به هنگام تجاوز به خاك ايران براى مقابله با حملات احتمالى ايران دست به يك سرى اقدامات نظامى، از جمله بمباران پايگاه هاى هوايى و انهدام چندين فروند هواپيما و ساير ادوات نظامى زدند. بيش از سه هزار دستگاه از وسيله نقليه را مورد استفاده قرار دادند و به تأسيسات مواصلاتى خسارات زيادى وارد كردند كه خسارت وارده به راه آهن سراسرى توسط متفقين بيش از پانصد ميليون دلار تخمين زده شد. 6 . ورود امريكا به صحنه سياست خارجى ايران; امريكا كه سياست انزواطلبى خود را كنار گذاشته بود، با شركت در جنگ جهانى دوم و حمايت از متفقين، توانست وجهه قدرتمندى در صحنه بين الملل از خود نشان دهد. حضور اين كشور در كنار متفقين در ايران، مقدمات سلطه بر ايران را فراهم ساخت و پس از يك دهه تلاش سرانجام با پيروزى بر رقبا، ايران را كاملا در سلطه خود قرار داد[س ش 100]. شماره: 1244 تا ريخ: 29 مرداد 1321 سفارت ايالات متحده امريكا در ايران ـ تهران آقاى وزيرمختار را جع به اقامت نظاميان امريكايى در ايران كراراً با جنابعالى مذاكره كرده ام كه ورود آنها به ايران برخلاف اصول و مقررات بين المللى و رضايت قبلى دولت ايران و مناسبات دوستى بين دو كشور به عمل آمده و اين عملِ دولت امريكا مورد اعتراض دولت متبوعه دوستدار است. نمايندگان مجلس شوراى ملى هم كراراً دولت را مورد سؤال قرار داده اند. براى اين كه ورود نظاميان امريكايى به ايران بر روى مقررات بين المللى استوار و تشريفات قانونى آن به عمل آيد، بايد هرچه زودتر قراردادى كه تنظيم شده به امضاى نمايندگان دولتين برسد كه رفع هرگونه شبهه و اعتراضى بشود. هرچند جنابعالى حسن نيت دولت متبوعه خودتان را متذكر و لوازم امضاى قرارداد را چند بار وعده داده ايد و طرح آن هم مدتى است به دولت امريكا داده شده، معهذا متأسفم كه اظهار بدارم تا حال نتيجه اى حاصل نشده و دولت در مقابل اظهارات و اعتراضات حقه نمايندگان مجلس شوراى ملى و مردم بلاتكليف مانده است. از آنجايى كه امضاى عهدنامه مورد موافقت دولت ايران و دولت امريكا است به نظر من مانعى نمى رسد كه زودتر عهدنامه به امضا برسد، والاّ تصديق خواهند فرمود براى دولت ايران مشكل خواهد بود كه بتواند در مقابل سؤالات مردم جوابى بدهد و از اين عمل و رفتار اولياى دولت امريكا كه علمدار آزادى است مدافعه كند. با تجديد احترامات فائقه نخست وزير على سهيلى (سند شماره 100) 7 . ايجاد فضاى باز سياسى; در زمان استبداد رضاخانى، هرگونه جنبش و حركت آزادى خواهى توسط دستگاه پليس حاكم به شدت سركوب مى شد، ولى پس از شهريور 1320 ش. و سقوط رضاشاه، شاهد عفو زندانيان سياسى و آزادى مطبوعات هستيم، به طورى كه در همان دو سال اول، حدود بيست حزب و گروه تشكيل گرديدند.