رضاخان پس از موفقيت در كودتاى 1299 ش. به مقام وزارت جنگى منصوب شد. سپس در آبان سال 1302 ش. با حفظ سمت پيشين با فرمان شاه به مقام رياستوزرايى منصوب گرديد. پس از انتصاب وى به مقام نخستوزيرى، تلاش هايى را براى كسب و تثبيت قدرت آغاز كرد[س ش 6] و در اين راه به اقداماتى دست زد كه به برخى از آنها اشاره مى شود: 1 . دخالت در انتخابات و فرستادن طرفداران خود به مجلس; رضاخان خوب مى دانست براى اينكه اقداماتش در آينده مورد مخالفت قرار نگيرد و حتى پشتوانه مجلس را نيز به همراه داشته باشد، بايد عناصر سرسپرده خود را وارد مجلس سازد. بر همين اساس، با دخالت هاى غيرقانونى در انتخابات مجلس پنجم و به كمك فرماندهان قشون، به جز در تهران و چند شهر ديگر كه انتخابات آنها نسبتاً آزاد بود، ساير مناطق را در سلطه و سرنيزه نيروهاى نظامى خود در آورد و افراد مورد نظر را به مردم تحميل كرد[س ش 7 و 8]. اما به رغم تلاش مأموران سردار سپه، تعدادى از مخالفان وى، از جمله سيدحسن مدرس به مجلس راه يافتند و فراكسيون اقليت را تشكيل دادند. (سند شماره 6) [كشف تلگراف رمز رضاخان وزير جنگ و فرمانده كل قشون به والى ايالت فارس] از تهران [تاريخ مخابره: 16 جوزا 1302] ايالت جليله فارس! در تعقيب تلگرافات سابق، مقتضى است قدغن فرمائيد كه در انتخاب نوبخت از بوشهر مساعدت نشود. حكمت هم كه جزء كانديد شهر شيراز است، از جهرم بفرمائيد بشود. راجع به ضياءالواعظين بايستى هرطور است اقدامى بفرمائيد كه از انتخاب مشاراليه جلوگيرى به عمل بيايد. نمره 1233. وزير جنگ و فرمانده كل قشون: رضا (سند شماره 7) [كشف تلگراف رمز رضاخان وزير جنگ و فرمانده كل قشون به والى ايالت فارس] ايالت جليله فارس شخصاً كشف فرمايند. مقتضى است در عوض ضياءالواعظين و ضياءالادباء اقدام فرمايند حاجى آقا و سلطان العلماء رئيس معارف انتخاب شوند، والاّ خاتمه خوش ندارد. نمره 1561. وزير جنگ و فرمانده كل قشون: رضا. 3 سرطان 1302. [جواب والى فارس به رضاخان] مقام منيع حضرت اشرف آقاى وزير جنگ، دامت شوكته! در جواب نمره 1561 عرض مى نمايد: انتخابات خاتمه يافته و چند روز ديگر از قرائت آراء فراغت حاصل مى نمايند و هيچگونه اقدامى مقدور نيست. اكبر. ليله چهارم سرطان مخابره شد. (سند شماره 8) مسئله دخالت در انتخابات در طول سلطنت پهلوى، مجلس را به شكلى فرمايشى و مطيع اوامر شاه در آورده بود[س ش 9 و 10 و 11]. [كشف تلگراف رمز تيمورتاش به حسام الدوله] [نشان شير و خورشيد و تاج] به تاريخ 24 ماه 1 [فروردين] 1308 و زارت داخله ـ ايالت فارس نمره 212 ايالت جليله فارس! عطف نمره «1» راجع به انتخابات آميرزا محمود اكنون نتيجه اقدامات خودتان را اعلام نفرموديد. قدغن فرمائيد مراقبت نمايند كه مشاراليه از لار انتخاب شود. 24ـ1ـ8. [13]. نمره 212. وزير دربار پهلوى: تيمورتاش. (سند شماره 9) [كشف تلگراف صارم الدوله والى فارس به حاكم لار] [نشان شير و خورشيد و تاج] به تاريخ 25 ماه 1 [فروردين] 1308 و زارت داخله ايالت فارس نمره 69 حكومت جليله لار و مضافات! به علاوه تلگراف وزارت داخله كه سوادش ابلاغ شده و ملاحظه خواهيد نمود، اينك از وزارت جليله دربار پهلوى تلگراف رمزى داشتم كه در خصوص انتخابات لار و خمسه تأكيداتى فرموده اند. لازم است هرچه زودتر شروع به عمليات انتخابات بشود. [امضاء:] اكبر. (سند شماره 10) كشف تلگراف رمز دفتر مخصوص شاهنشاهى به رياست وزراء نشان شير و خورشيد و تاج رياست وزراء كشف تلگراف رمز دفتر مخصوص شاهنشاهى (بوشهر) نمره 10 تاريخ 5/1 ماه 1316 رياست وزراء حسين [در حاشيه:] سواد براى اطلاع آقاى فريدونى ارسال گرديد زرين 5/1/16 (سند شماره 11) 2 . رضاخان و نهضت جمهورى خواهى; دولت با دخالت در انتخابات سبب شد اكثريت قاطعى در مجلس پنجم داشته باشد و با تمهيداتى كه از سوى طرفداران جمهورى رضاخانى، مثل فراكسيون هاى تجدد، به رهبرى تدين و سوسياليست ها به رهبرى ميرزا سليمان اسكندرى در مجلس صورت گرفت، غائله جمهورى خواهى آغاز گرديد[س ش 12]. (سند شماره 12) در كنار اين اقدامات و تبليغاتى كه از سوى هواداران رضاخان به راه افتاد، وى دستورالعملى به اميران لشكرهاى خود ارسال داشت تا به حمايت از جمهوريت تلاش كنند[س ش 13]. نشانى شير و خورشيد تا ريخ 3 برج حوت ئيل 1302 و زارت جنگ اداره [:] كابينه دايره [:] خصوصى و شخصى نمره [:] 16541 خيلى محرمانه و خصوصى است اميرلشكر غرب، البته جرايد مركز را ملاحظه كرده و موضوع تغيير رژيم مملكت را كه با چه شدتى تعقيب مى نمايند ديده ايد[.] براى اين كه دنباله اين كار به يك انقلاب خونينى منجر نشود و سلب امنيّت از مردم نشود همه دست به دامن شده اند كه با عقايد آنها همراهى كرده و من هم براى اين كه افتخارات جديدى براى عموم نظاميان تحصيل نمايم بالاخره مجبور شدم كه وعده مساعدت به آنها بدهم[. ]و اين است كه در ضمن اين مختصر شما را متوجه مى سازم كه موضوع جمهوريّت يك امرى است ملّى و بايد با صداى ملّت و دست ملّت صورت اجرا پذيرد. در ميان مردم سه طبقه هستند كه مدخليّت تمام در پيشرفت كار دارند[:] اول تجار و اصناف بازار كه در موقع لزوم بازارها را بسته [،] دويم روزنامه نويسها كه معايب قاجاريه و محاسن جمهوريّت را شديداً و بدون ترس پروپاگاند كرده [، ]سوم سلسله روحانيون و علما كه فتواهاى لازم در اين مورد صادر كرده و عامه را به تغيير رژيم يا تثبيت امور مملكت تهييج نمايند[.] شما بايد بدون اين كه كسى بفهمد از طرف نظاميان مداخله مستقيمى مى شود خيلى محرمانه اما با كمال جدّيت سه طبقه فوق را در تمام خطه غرب دلگرم و تشويق كرده و بالاخره طورى موضوع را ساخته و پرداخته داشته باشيد كه به مجرّد اين كه تلگراف رمز من به شما رسيد فوراً با يك آهنگ از تمام خطه غرب به توسط نمايندگان خود به مجلس شوراى ملى و دولت فشار آورده و اختيار تام به وكلاى همين مجلس بدهند كه قانون اساسى را تبديل و رژيم مملكت را به جمهوريّت تغيير نمايند[.] اين امر به طورى عاقلانه و ملّى بايد صورت پذيرد كه كمترين توهّمى هم از طرف من و شما و نظاميان ظاهراً در ضمن آن متصوّر نباشد[.] لازم است فورى شروع به اقدام و عمل كرده منتظر دستور تلگرافى من باشيد[.] [محل امضاى رضاخان] (سند شماره 13) در اين ميان روحانيان مبارزى، مانند مدرس و تنى چند از آزاديخواهان به مخالفت با جمهوريت برخاستند و اين غائله در نهايت به شكست انجاميد. رضاخان كه شديداً متأثر از ناسيوناليسم مصطفى كمال آتاترك بود، به تأسى از وى براى استقرار جمهورى تلاش كرد; اما روحانيون به عنوان يك طبقه متنفذ، از جمهورى غيرمذهبى تركيه بيش از هر چيز واهمه داشتند. او پس از مسافرت به قم و مذاكره با شيخ عبدالكريم حايرى، سيدابوالحسن اصفهانى و نايينى به طور موقت از موضوع جمهورى خواهى منصرف مى شود و در بيانيه اى اعلام مى دارد كه مقتضى است تقاضاى جمهوريت موقوف گردد[س ش 14]. سفارت دولت عليه ايران نمره 303/35 تا ريخ 3 آوريل 192413 حمل 1303 تلگراف ذيل از وزارت جليله امورخارجه رسيده است كه حسب الامر مفاد آنرا باطلاع آنسفارت محترمه ميرساند. [امضا] اول آوريل حضرت اشرف رئيس الوزرا بيانيه منتشر فرمودند كه جمهورى موجب اختلال افكار و بيگانگى ملت در انجام مصالح اساسى ميباشد ممكن بود [و ]لطمه بزند لهذا با موافقت علما تصميم شد به عامه مردم نصيحت شود تقاضاى جمهورى را موقوف كرده در ترقى مملكت توحيد مساعى شود. اسلامبول پاريس برلن برن بروكسل روم (سند شماره 14) 3 . سانسور و توقيف مطبوعات; ابعاد سانسور و توقيف جرايد با اولين بيانيه رضاخان بعد از كودتا آغاز گرديد، به ويژه در سال هاى 1302 تا 1307 كه دوره تثبيت حاكميت استبدادى رضاخان است، دگرگونى وسيعى در مطبوعات كه تا پيش از اين جسورانه نظر خود را نسبت به مسائل سياسى و اقتصادى و انتقاد از حكومت و دفاع از استقلال و آزادى بيان مى كردند، صورت پذيرفت. مطبوعات اين دوره بر اثر تضييقات و فشار حاكم بر آنها و تسويه حساب نظام جديد و ترس از ابراز هرگونه اظهار نظر آزادانه، به معدودى نشريات خموش و مديحه خوان تبديل شدند. يكى از جرايد مخالف جمهورى و سردار سپه، روزنامه فكاهى قرن بيستم به مديريت ميرزاده عشقى بود كه به خاطر ترسيم كاريكاتور و تأليف مقالاتى تند برضد جمهورى خواهى توقيف گرديد و خود او نيز به دستور رضاخان ترور و به قتل مى رسد. اين ترور در حكم هشدارى به همه مخالفان، به ويژه مطبوعات بود. از اين پس مراتب دولتخواهى و محافظه كارى در مرام و مسلك نشريات ديده مى شود. نشريه آدميت (1305 ش.) «انتشار معارف و طرفدارى از دولت مركزى و قدرت آن» را مرام خود قرار مى دهد[س ش 15]. محمد حسين ركن زاده، مؤسس كتابخانه آدميت شيراز نمره 100 شيراز 20 شهريور 1304 تهران مقام منيع وزارت جليله معارف دامت شوكته با كمال توقير و احترام مصدّع خاطر مبارك مى گردد. از آنجائى كه بنده خود را از زمره خدام معارف و معارف پژوهان دانسته و به مصداق «كمال الجود بذل الموجود» تا آنجايى كه در حيّز امكان امثال بنده قليل البضاعه بوده به خدمتگزارى معارف و تنوير افكار پرداخته الحال براى اين كه خدمت خود را به طرز بهترى ادامه داده و بيش از پيش بتوانم به انجام مرام خود موفق شوم به خيال اخذ امتياز جريده به نام (آدميّت) كه داراى مواد و مطالب: علمى، ادبى، سياسى و اجتماعى كه مسلك آن بر روى دو اصل مهم كه اولى سعى در بسط و انتشار معارف و دومى طرفدارى از دولت مركزى و قدرت آن (مخصوصاً دولت فعال كنونى) باشد افتاده كه در شيراز طبع و به طور هفتگى انتشار يابد، بناء عليهذا موافق قانون مطبوعات تصديق نامه از اداره جليله عدليّه و نظميّه راجع به عدم ارتكاب جنحه و جنايت و استخدام دولت عليه و نيز راجع به اقتضاى سن دريافت و به اداره جليله معارف فارس تقديم شده و از مقام منيع آن وزارت جليله مستدعى است كه از راه معارف پرورى پس از رسيدگى در صدور امتيار مضايقه نفرمايند. احترامات فائقه را تقديم مى نمايد. [امضاء] ركن زاده آدميت (سند شماره 15) و ديگرى از «خدمت به ميهن و شاهنشاه معظم ...» غافل نمى ماند[س ش 16]. روزنامه يوميه ستاره جهان تلفن: 1376، آدرس تلگرافى، ستاره، تاريخ 26 ارديبهشت ماه 1316. و زارت معارف و اوقاف و صنايع مستظرفه. براى تكميل وظايف نامه نگارى و اجراء منويات مقدس اعليحضرت همايون شاهنشاهى و تقويت پايه فضل و دانش در كشور شاهنشاهى، با داشتن سابقه دوازده ساله در كار روزنامه نويسى و با اينكه فعلا نيز عهده دار روزنامه يوميه مى باشم كه مرتباً صبح ها انتشار مى يابد، استدعا دارم مقرر فرمائيد، امتياز روزنامه اى موسوم به روزنامه (ستاره) كه مسلك آن سياسى ـ اجتماعى ـ اقتصادى ـ ادبى و خدمت به ميهن و شاهنشاه معظم محبوب و توسعه معارف است به نام اينجانب صادر شود، تا بيش از اين در طريق خدمتگزارى كوشش و مشاهدت نمايد. احمد ملكى [مهر ]مدير ستاره جهان. [در حاشيه اين سند آمده است] اداره انطباعات، اوراق و سوابق پيشنهاد لازم به شوراى معارف براى جلسه پس فردا شب حاضر نمائيد، تصويب شود، البته با سوابقى كه آقاى ملكى دارند، بعضى اسناد و نوشتجات كه براى اشخاص تازه وارد مطالبه مى شود ضرورت ندارد. 28/2/16 [امضاء] على اصغر حكمت (سند شماره 16) و برخى هم از عدم دخالت در مسائل سياسى سخن مى گويند[س ش 17]. و زارت متبوع معارف و اوقاف و صنايع مستظرفه نظر به مواعيدى كه از ديرگاه نسبت به اين خدمتگذار صميمى قديمى مبذول و بالاخره به اضافه بودجه امسال موكول گرديد. اينك براى اينكه بيش از پيش خدمتى شايان و نمايان بر طبق منويات و آمال وزارت متبوع خود به منصه شهود آرد، تمنى دارد، اجازه نشر مجله مدنيت civilizationبه اين بى مقدار مرحمت فرمايند، و ضمناً در مقابل خدمات ديرين فدوى و براى پيشرفت اين مقصود يك ماهانه هر قدر كه مقتضى و صلاح دانند، كمك و مساعدت فرمايند. اميد است در مقابل به واسطه نشر مقالات اخلاقى و ترجمه هاى مفيد علمى و تجارتى موجبات رضايت و خشنودى عامه فراهم گردد. طرز اسلوب و چگونگى مجله مدنيّت 1. عنوان مجله يا نامه مدنيت. 2. كاملا اخلاقى و ادبى و اجتماعى و اقتصادى بوده و معترض مسائل سياسى نخواهد شد. 3. به طور هفتهوار طبع و نشر خواهد شد. (در صورت امكان مصوّر) 4. تمامى بضاعت شخصى و ملك محقر شميران يا شهر را گروگان خواهد نهاد. كه بر طبق مقررات داراى اعتبار و سرمايه باشد، و دچار وقفه نشود. 5. هرگونه اعلانات و نشريات وزارت متبوعه را با كمال امتنان و نازلترين اجرت مى پذيرد. مسلم است پس از يك عمر فداكارى و خدمت آن وزارت متبوع در قبال آن همه زحمات و صدمات وارده در طريق نشر معارف و تعليم و تربيت و اخلاق جامعه از اين مساعدت دريغ نخواهد فرمود. فدوى جان نثار قديمى معارف ايران [امضاء] سيدحسن مترجم مدنى [در حاشيه اين نامه آمده است] حسب الامر مقام وزارت براى اقدام مقتضى به اداره انطباعات فرستاده شود. 27/7/1314 آقاى فخرائى جواب بنويسيد و مدارك لازمه را بر طبق مقررات بخواهيد تا اقدام شود. 28/7/14[13] (سند شماره 17) گروهى نيز با تبليغ درباره اهداف و سياست هاى فرهنگى رژيم پهلوى، برضد مذهب و روحانيت قلم فرسايى مى كنند و از حمايت هاى رژيم نيز برخوردار مى شوند[س ش 18]. مكرم) بدليل چاپ مطالب ضددينى در روزنامه اش ميرزا محمد على مكرم مدير صداى اصفهان و وكيل دعاوى تا ريخ: اول ماه دى، سال [1309] تصدق وجود مقدست شوم عجالةً با يك دنيا ثبات و استقامت بر عليه آخوند و عمامه و روضه خوان و مداح و درويش و تمام كسانيكه عمامه بر سر دارند باقى هستم و ليكن خيلى بر ضد من از طرف اتباع شريعتمدار و پسران حاجى آقا طويل اللحيه ضديت مى شود بنده هم آدمى هستم در زندگى قانع و ثابت و بهترين قاضى را وجدان بندگان حضرت مستطاب اشرف مى دانم كمك مختصرى است مكرر استدعا كرده ام. مجله بلديه را در اصفهان به ماهى بيست تومان به من داده اند مستدعى هستم مقرر فرماييد به ماهى سى تومان بدهند كه امور بنده هم در اصفهان بگذرد روزنامه بنده هم يك نواخت تا من زنده ام آنتى پاپ است تمنا دارم مساعدت بفرماييد بكفيل بلديه دو كلمه اشاره بفرماييد مطلب تمام است و بنده هميشه دعاگو هستم. محمدعلى مكرم [حاشيه راست، پايين] به كفيل بلديه كه رئيس نظميه است بنويسيد. (سند شماره 18) در سال 1317 ش. با تأسيس سازمان پرورش افكار و تشكيل كميسيون مطبوعات در اين سازمان، در جهت اصلاح روزنامه هاى مركز اقداماتى صورت مى گيرد و مجله ماهيانه بزرگ و مصورى كه هدف آن «شناساندن ترقيات و حيثيات كشور در داخله و خارجه» است، منتشر مى گردد. اين مجله كه مبلّغ عملكردهاى رژيم بود، مورد تأييد دفتر مخصوص شاهنشاهى قرار مى گيرد و بر اساس ماده اول اساسنامه مجله، وزارت كشور موظف مى شود از آن در هر مورد حمايت كند و بقاى آن را تأمين نمايد[س ش 19 و 20، ماده يك]. و زارت كشور، اداره جغرافيايى و بررسيهاى علمى شماره 1578/20767 به تاريخ 9/3 ماه 1318 جناب آقاى نخستوزير چنانكه خاطر مبارك مستحضر است با امتثال اوامرى كه از پيشگاه اعليحضرت همايون شاهنشاهى شرفصدور يافته و به وسيله رياست دفتر مخصوص شاهنشاهى ابلاغ گرديد براى اصلاح وضع روزنامه هاى تهران سابقاً كميسيونى با حضور جناب آقاى كفيل وزارت فرهنگ و تيمسار سرپاس مختار رئيس كل شهربانى در وزارت كشور تشكيل گرديد. ضمن اصلاحاتى كه نسبت به روزنامه هاى مركز كميسيون در نظر گرفت و به مديران جرائد ابلاغ نمود انتشار يك مجله ماهيانه با قطع بزرگ و عكس نيز لازم تشخيص شدـ مجله مزبور كه همان «ايران امروز» است از شرف عرض همايون شاهنشاهى گذشت اساساً تصويب و دستور تكميل آنرا نيز صادر فرمودند و مخصوصاً مقرر فرمودند «كه متدرّجاً كوشش و اهتمام شود تأسيساتى مثل مطبعه مجلس ايجاد نمايند كه از هر حيث كامل و آراسته بوده و اسباب خوبى مجله و نتائج ديگر فراهم گردد» اينك در امتثال اوامر شاهانه اساسنامه براى مجله «ايران امروز» تهيه شده كه به اطلاع جنابعالى مى رساند و استدعا دارد كه اگر تصويب مى فرمايند ابلاغ شود. (سند شماره 19) و زارت كشور اساسنامه مجله ايران امروز 1. وزارت كشور از مجله ايران امروز در هر مورد حمايت كرده بقاى آن را تأمين خواهد نمود. 2. بودجه مجله و تعيين بهاى خريد آن همه ساله بر حسب پيشنهاد مدير مجله و تصويب وزارت كشور خواهد بود ـ حقوق مدير مجله از بودجه اداره نامه نگارى پرداخت مى شود. 3. درآمد ويژه مجله به مصرف بهبودى مجله و بنگاههاى آن خواهد رسيد. 4. فوق العاده مدير مجله طبق بودجه مصوّب مجله پرداخت مى شود. 5. وزارت كشور در هر موقع كه مقتضى باشد به حساب مجله رسيدگى خواهد نمود. 6. انتخاب و استخدام كارمندان مجله و پرداخت حقوق آنها در حدود بودجه و اختيار مدير مجله خواهد بود. 7. خريد اشياء و لوازم به دستور مدير مجله و در حدود بودجه انجام مى شود. (سند شماره 20) 4 . املاك و دارايى هاى رضاخان; رضا شاه از همان ابتداى به قدرت رسيدن خود، ميل به تصرف املاك و دارايى مردم در درونش شعلهور بود و خود را مالك تمام املاك و خزاين كشور مى دانست و در راه رسيدن به اين هدف، هر مانعى را با قوت و قدرت نيروهاى نظامى خود سركوب مى كرد. پس از سقوط رضاشاه، درباره اموال و دارايى هاى تحت تصرف و تملك وى، در محافل و نشريات بسيار سخن گفته شد. فرياد تظلم خواهى و اعتراض به تصرف غاصبانه املاك و همچنين عوايد حاصل از آنها و پس انداز در بانكهاى خارجى، از هر سو بلند بود و از موضوعات مهم مورد بحث در مجلس و نشريات آن زمان گرديد. ملك مدنى نماينده ملاير درباره ضرورت ملغى اعلام كردن اسناد مالكيت صادره به نام رضاشاه، توسط مجلس شوراى ملى مى گويد: «شاه سابق را مى دانم 17 سال در اين مملكت سلطنت كرد و به روز كه بكنيم تقريباً شش هزار روز مى شود و ايشان چهل و چهار هزار سند مالكيت صادر كرده اند، تقسيم كه بكنيم روزى هفت سند مالكيت ايشان گرفته اند». پهنه مكانى املاك غصب شده، افزون بر تهران و حومه و شهرهاى اطراف آن، مانند ورامين و دماوند، به طور عمده در استان هاى مازندران و گيلان قرار داشت. درآمد حاصل از ملك ها و باغ ها، كارخانه ها، احشام، فروش قنوات، معادن و ...، ثروت سرشارى را نصيب شاه كرد، به طورى كه براى محاسبه اين درآمدها و رسيدگى به امور املاك، اداره محاسبات دربار شاهنشاهى و دفتر امور املاك شاهنشاهى تأسيس شد. درآمدهاى حاصله، در بانك هاى متعدد خارج از كشور سرمايه گذارى شد كه سود سرشارى نيز از اين طريق به شاه پرداخت مى شد[س ش 21 ، 22 و 23]. بانك ملى ايران آدرس تلگرافى «بانكملى» دفتر رياست طهران ـ مورخه 25 شهريورماه 1310 خاكپاى جواهرآساى مبارك بندگان اعليحضرت اقدس همايون شاهنشاه رضاشاه پهلوى خلداله مل كه با نهايت افتخار يك طغرا چك نمره 3870 ميدلند بانك ـ لندن بمبلغ 30/86 دلار (هشتاد و شش دلار و سى سنت) بابت منافع مبلغ يكصد و پنجاه هزار دلار امانت بندگان اعليحضرت اقدس همايونى ارواحنا فداه از قرار يك و نيم درصد در سال از تاريخ چهارم لغايت هيجدهم اوت 1931 را لفا تقديم آستان مبارك مى نمايد. موقع را براى تقديم عرض عبوديت مغتنم مى شمارد [امضاء] (سند شماره 21) بانك ملى ايران آدرس تلگرافى «بانكملى» دفتر رياست طهران ـ مورخه 20 مهرماه 1310 خاكپاى جواهرآساى مبارك بندگان اعليحضرت اقدس همايون شاهنشاه رضاشاه پهلوى خلداله مل كه با نهايت افتخار يك طغرا چك «اونيون» بانك سوئيس را بمبلغ 875 دلار بابت منافع مبلغ يكصد و پنجاه هزار دلار امانت بابت بندگان اعليحضرت اقدس همايون شاهنشاهى ارواحناه فداه از تاريخ سى ام ژوئن لغايت سى ام سپتامبر 1931 (هشتم تير الى هفتم مهر 1310) بشرح ذيل از 30 ژوئن لغايت 31 اوت از قرار دو و نيم (درصد در سال) 625 دلار از 31 اوت لغايت 30 سپتامبر از قرار 24 (درصد در سال) 875 دلار250 دلار تقديم خاكپاى مبارك مى نمايد. موقع را براى تقديم عرض عبوديت مغتنم مى شمارد [امضاء] (سند شماره 22) بانك ملى ايران آدرس تلگرافى «بانكملى» دفتر رياست طهران ـ مورخه 28 امردادماه 1310 خاكپاى جواهرآساى مبارك بندگان اعليحضرت اقدس همايون شاهنشاه رضاشاه پهلوى خلداله مل كه با نهايت افتخار يك طغرا چك رايش كرديت گزلشافت برلن را بابت منافع يكصدوپنجاه هزار دلار امانت ثابت از تاريخ سى ام ژوئن لغايت سوم اوت 1931 (8 تير لغايت 11 امرداد 1310) بمبلغ 82/743 دلار تقديم خاكپاى مبارك مى نمايد. در تاريخ چهارم اوت 1931 مطابق با 12 امرداد 1310 مبلغ امانت ثابت فوق حسب الامر جهانمطاع مبارك به ميدلاند بانك لندن منتقل و در تاريخ 26 امرداد 1310 بموجب ابلاغ بانك پهلوى به وستمينستر بانك لندن تسليم گرديد. منافع مدتى كه نزد ميدلاند بانك لندن بوده مطالبه شده بمجرد وصول چك تقديم آستان مبارك خواهد گرديد. موقع را براى تقديم عرض عبوديت مغتنم مى شمارد [امضاء] (سند شماره 23)