الف. چگونگى به قدرت رسيدن رضاخان - عصر پهلوی به روایت اسناد نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عصر پهلوی به روایت اسناد - نسخه متنی

علیرضا زهیری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

الف. چگونگى به قدرت رسيدن رضاخان

افزون بر شرايط جهانى براى تغيير نظام هاى سياسى كه به آن اشاره شد، عوامل و زمينه هاى ديگرى در ايران بود كه به روند تغيير حكومت شتاب بيشترى بخشيد. پس از انقلاب اكتبر روسيه و روى كار آمدن بلشويك ها، روس ها تا مدتى صحنه سياسى ايران را ترك كردند. اين فرصتى بود تا رقيب آنان، يعنى انگلستان سلطه خود را در ايران بگستراند. اولين گام، انعقاد قرارداد 1919 م. ايران و انگليس بود كه ايران را به صورت مستعمره آنان در آورد. اين قرارداد با مخالفت هاى گسترده مردم روبه رو شد كه سرانجام به لغو آن انجاميد. اما انگليسى ها براى جبران اين شكست و حفاظت از منافع خود در ايران و رسيدن به طرح جايگزينى، براى تحقق روح قرارداد 1919 به دنبال چاره جويى افتادند، تا اين كه در سوم اسفند 1299 ش. با طراحى و حمايت دولت بريتانيا و طى يك كودتا رضاخان وارد صحنه سياسى كشور گرديد. عوامل و زمينه هاى كودتا و تغيير حكومت در ايران

1. اهداف و منافع انگلستان در ايران

1. 1. تأمين امنيت هندوستان;

يكى از اساسى ترين اهداف منطقه اى انگلستان، تأمين امنيت هندوستان بود كه در سيطره كمپانى هند شرقى قرار داشت. اين منطقه كه توسط رژيم بلشويكى مورد تهديد قرار گرفته بود، انگلستان را در انديشه ايجاد خط حائلى در مقابل نفوذ شوروى به اين منطقه فرو برد. ژنرال ديكسون يكى از فرماندهان نيروهاى انگليسى كه مسئول تأمين ارتباط اين نيروها در شرق ايران بوده است، چنين مى گويد: «من يقين دارم كه دولت انگلستان براى رفع خطر متصوره از هندوستان نهايت اشتياق را دارد كه دولت ايران، يك دولت مستقل، داراى قواى نظامى و تامينيه بشود تا بتواند از تخطى ديگران به بى طرفى خودش دفاع نموده، ضمناً دولت انگلستان در حفظ و نگهدارى هندوستان آسايش خاطر داشته باشد».

بنابراين، رهبران كودتا نويددهندگان يك حكومت حائل واقعى بودند كه دست دشمنان بالقوه خود را از مرزهاى هندوستان كوتاه مى كرد.

2 . 1. حفظ موقعيت انگلستان در خليج فارس;

از سال 1280 ش. با اكتشاف و توليد نفت، همه جنبه هاى حيات سياسى، اقتصادى و اجتماعى ايران تحت تأثير اين ماده پرارزش قرار گرفت. تا پيش از اين خليج فارس و به ويژه ايران به عنوان دروازه ورود به هندوستان تلقى مى شد، اما با اكتشاف نفت در ايران و پيش از آن در برخى كشورهاى حاشيه خليج فارس، اين منطقه براى انگلستان موقعيت ويژه اى يافت. نفت ايران از همان ابتدا توسط قرارداد دارسى در سيطره انگلستان درآمد، اما انگلستان از دو سو مورد تهديد بود: يكى از سوى شوروى و ديگر از سوى طوايف خود مختار محلى و نهضت هاى ضدانگليسى، به ويژه در جنوب كه آنان را مورد تهديد قرار داده بودند. حفظ و بهره بردارى از اين ثروت سرشار، انگلستان را بر آن داشت تا شرايط جديدى در ايران ايجاد كند. بر اين اساس برخى، كودتاى حوت 1299 را كودتاى نفت ناميده اند، زيرا اين كودتا به ابتكار و تمهيد شركت نفتى بريتيش پتروليوم و دريادارى امپراطورى انجام گرفت.

3 . 1. حل مشكلات ناشى از حضور مستقيم سربازان انگليسى در ايران;

حضور سربازان انگليسى در ايران، افزون بر هزينه هاى سنگين نگهدارى و تأمين آنان، تنفر عمومى و بدبينى مردم را نيز به دنبال داشت، در نتيجه آنها گاهى از سوى مردم مورد تعرض واقع مى شدند. نورمن (وزير مختار انگلستان در ايران) در تلگرافى به لرد كرزن وزير امور خارجه انگليس، به وضعيت ناگوار منافع انگلستان در اين دوران بحرانى اشاره و درخواست اقدام فورى مى كند[س ش 1].

شماره 468 ـ تلگراف نورمن سفير انگليس در تهران

به لرد كرزن وزير امورخارجه انگليس

(تاريخ وصول 19 ژوئن ساعت 20/1 بعد از ظهر)

شماره 392 تلگرافى (34/150/204772)

تهران ـ 18 ژوئن 1920 ساعت 11 بامداد)

بسيار فورى و ضع سياست انگلستان در ايران كه مدت چند ماه بعد از امضاء قرارداد مساعد به نظر مى رسيد اكنون بسيار وخيم است.

دولتى كه قرارداد را امضاء كرد محبوبيتش را بكلّى از دست داد و نظر مردم نسبت به انگلستان نيز به طور كلى تغيير كرده است زيرا مى گويد اگر ما از اين دولت پشتيبانى نمى كرديم مدت ها پيش سقوط مى كرد.

اكنون ما را طرفدار مستبدترين عوامل مملكت معرفى مى كنند و حتى دموكرات هاى ملى نيز كه دوستان ما بوده اند و مشروطيت را مديون ما هستند از ما روى گردان شده اند.

كار به جايى رسيده است كه در نظر مردم ايران ما جانشين روسهاى تزارى شده ايم.

عقب نشينى ما از بحر خزر و آذربايجان و گيلان تأثير بدى در افكار عمومى ايران داشته است و مردم تصور مى كنند ما مى خواهيم منطقه شمالى ايران را در اختيار اشغالگران اجنبى بگذاريم. ايرانيان مى گويند كه ما قادر نيستيم حتى از پايتخت دفاع كنيم و حقيقت هم همين است زيرا با نيروهايى كه در اختيار داريم اگر قواى دشمن تعدادشان زياد باشد و از هر جهتى حتى از تبريز و رشت بخواهند حمله كنند ما نخواهيم توانست در مقابل آنها ايستادگى كنيم.

به اين ترتيب مردم ايران حتى آن احترامى را كه نسبت به قدرت و نيروى روسهاى تزارى منفور احساس مى كردند نسبت به ما ندارند. و هنگامى كه معلوم شود قصد داريم نيروهاى خويش را از مشهد هم عقب بكشيم اعتماد مردم ايران نسبت به قدرت ما و حسن نيت ما بكلى متزلزل خواهد شد. ايرانيان كاملا اشتياق دارند اقدامات لازم را براى دفاع از مملكت به عمل بياورند ولى اگر ما پول، اسلحه، مهمات جنگى و تجهيزات در اختيار مردم ايران نگذاريم به هيچ وجه قادر به اين كار نخواهند شد. يك ماه پيش دولت ايران از ما تقاضاى كمك كرد و چون تاكنون جوابى داده نشده است يك نوع احساس نگرانى و يأس در ايران ايجاد شده است. اگر اين كمك داده نشود پس از سقوط دولت كنونى سياستمدار ديگرى حاضر نخواهد شد كابينه جديد را تشكيل دهد در نتيجه هرج و مرج و بلوا و آشوب سراسر مملكت را فرا خواهد گرفت و محتملا بلشويكها وضع را مساعد خواهند ديد و به كشور رسوخ خواهند كرد و خلائى را كه در نتيجه تخليه ايران از نيروهاى انگلستان ايجاد مى شود پر خواهند كرد. دولت اعليحضرت پادشاه انگلستان با وضع ناگوارى روبرو خواهد شد. تمام پولى كه در ايران تاكنون خرج شده به هدر خواهد رفت. تجارت ما از بين خواهد رفت. منافع و علائق ما در اين كشور معدوم خواهد شد. قرارداد ايران و انگليس لغو خواهد گرديد. بين النهرين مورد تهديد قرار خواهد گرفت و وضع ما در هند به مخاطره خواهد افتاد. در غير اينصورت دولت انگلستان مجبور خواهد شد براى جلوگيرى از تمام اين وقايع متحمل هزينه هاى سرسام آور و تلفات جانى افراد انگليسى بشود تا وضع را به حال اوليه برگرداند در صورتى كه اگر اكنون كمى پول خرج شود و اقدامات عاجل به عمل آيد چنين وضع ناگوارى هرگز پيش نخواهد آمد...

اگرچه من اطلاع دارم كه دولت اعليحضرت پادشاه انگلستان در سراسر جهان با مشكلات و مسائل زيادى روبرو مى باشد و نمى تواند تمام وقت و هم خود را صرف مسائل ايران نمايد. معهذا نظر به فوريت امر و وخامت اوضاع استدعا دارد هرچه زودتر به اين تقاضا جواب مساعد داده شود.

علاوه بر اين اگرچه طبق قرارداد ما موظف نيستيم از خاك ايران دفاع كنيم از لحاظ اخلاقى و وظيفه وجدانى لازم است منتهاى كوشش خود را در اين امر مبذول داريم و اگر اين كار را نكنيم بر حيثيت ما در سراسر شرق لطمه وارد خواهد آمد.

(سند شماره 1)

افزون بر اين، فشار افكار عمومى مردم انگلستان كه با پرداخت ماليات سرانه، هزينه اقامت نيروهاى نظامى خود را در كشورهاى بيگانه مى پرداختند، دولت انگلستان را وادار كرد تا از نيروهاى خود بخواهد كه خاك ايران را ترك كنند. بنابراين انگلستان براى حل اين وضعيت ناگوار و در انديشه يك نيروى جايگزين مقتدر كه حفاظت از منافع اين كشور را به عهده بگيرد، تمهيدات كودتا را در ايران فراهم ساخت.

/ 55