على اكبر عليه السلام الگوى جوانان - مقالات حسینی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مقالات حسینی - نسخه متنی

گرداورنده: علیرضا رجالی تهرانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

على اكبر عليه السلام الگوى جوانان

سپيده سخن

ديرزمانى است كه جوانان كشورهاى اسلامى, كه از تابش وحى و
زلال معارف ناب الهى بهره مى بـرند, بـاشيوه هاى گوناگون و متنوع دشمن در راهزنى
فكر و فرهنگ رو به رويند.

پـيروزى انقلاب اسلامى ايران, اين حـساسيت ناپـيدا را بـه صورت آشكار در آورد و
سـردمداران اسـتـكبـار را بـه اظهار نظر شـفاف واداشت.

امروز دشمن به خوبـى دريافته است كه ما جوانان بـا ويژگى هايى همانند آرمان خواهى,
عدالت طلبى, عشق به بـاورهاى آسمانى و علاقه به رهبران مذهبـى, لشكرهايى بـه هم
فشرده و آماده كارزاريم. از اين رو, ايجاد ترديد در باورهاى آسمان زاد, تزريق
فرهنگ بيگانه بـا نمايش آداب و رسوم و شيوه هاى زندگانى آنان, كوشش حـساب شده در
كنار زدن چهره هاى مورد علاقه مردم بويژه جوانان, پرورش روحيه ذلت و خوارى در
بيگانه ساختن ما با الگوهاى شايسته فرهنگ اسلامى و ارائه الگوهاى ساخـتـه شده از
آن سوى مرزها بـه عنوان معجـزه آفرينان خوشبـختى و سعادت و رفاه را در دستور كار
خود قرار داد تا بدين وسيله دست يكايك ما را از دستان پرمحبـت اسوه هاى صداقت
پـيشه و راسـتـين در آورده و دل و ديده مان را از آموزه هاى ناب دينى تـهى گرداند.
غافل از آنكه نسيم سعادت بـخـش معارف الهى و سخنان قدسى پيشوايان محبوب ما, بـه
سان كيميايى گرانسنگ, دلهاى آگاه و بـيدار همگان را از غبـارها پـاك ساختـه, آينه
گونه محل پذيرش آفتاب هدايت مى گرداند.

در اين بـخش از گفتگوى خود, دل بـه امواج پـاك و صفات روشن و زندگى ساز اسوه اى
ارزشمند و الگويى كم نظير مى سـپـاريم و بـراى امروز و فرداى حـوادث ارمغانهايى
پـربـها نصـيب خـود مى سـازيم.

الگوى شايسته ماجوانان به دنبال الگويى هستيم كه نخست هم سن و سالمان
بـاشد و همانند ما در توفان جوانى بـوده و در نشيب و فراز حوادث حضور داشته
بـاشـد. معصوم نبـاشـد; زيرا بـا ما فرق خـواهد كرد و در بـحرانهاى اجتماعى سياسى
و حتى اقتصادى درگير شده بـاشد تا بـه خوبى او را همانند خود بـدانيم و از شيوه
زندگانى, روش بـرخورد او بـا ديگران, چگونگى سخن گفتن, شهامت, شجاعت, دليرمردى و
بـى باكى وى براى خود سرمشق بگيريم و او را نمونه اى تمام عيار براى امروز و فرداى
زندگى خود بدانيم.

دفتـر زندگانى چنين الگويى را, كه بـرخى هجده ساله و پـاره اى سالهايى بيشتر
دانسته اند, مى گشاييم و با يكديگر بـه صحيفه صفات و ارزشهاى چـشـمگير او مى
نگريم. آرام آرام بـا او همراه شـده و بـيشتر از گذشته بـه ناگفته هاى گفتنى اش كه
همگى بـرايمان مشعلى فروزان خواهد بود, دل مى سپاريم.

او يازدهم شعبـان سال سى و سوم هجرى بـه دنياى پر غوغاى حيات پـاگذاشت. پـدر در
گوش راسـت او اذان گفت و ديگر گوش وى را بـا ترنم اقامه آشنا ساخت تا از آغاز با
نغمه توحيد, نبوت, امامت و ولايت آشنا شود و بـا چنين سرودهايى راه روشن رستگارى
را از عمق جان بيابد. ديرى نپاييد كه در هفتمين روز تولد وى, بنا بـه سنت پسـنديده
دينى, سـرش را تـراشيدند و هم وزن موهاى زيبـايش, بـه مستمندان چشم به راه نقره
صدقه دادند.

آشفتگى اوضاع سياسى و آتش افروزى حاكمان ستـمگر آن عصر بـدان حد بـود كه نام
((على)) جـرمى نابـخشودنى حساب مى شد و بـرزبـان راندن اين واژه مقدس ممنوع بـود.
پدر وى, كه بـه خوبـى مى دانست نام ديبـاچـه شخصيت و نشان دهنده شرافت, ادب و عظمت
انسان است, نام كودك را ((على)) نهاد تا بهتـرين بـركات و زيبـاتـرين صفات بردرياى
وجود فرزندش ريزان شود و بـدسگالان سيه سرشت خود را بـا امواج پاك و زلال غيرت
دينى و شخصيت مذهبى رو به رو ببـينند. در پى آن, لقب ((اكبر)) نيز بـراى او انتخاب
كرد تا ((على اكبـر)) كه به عنوان پـسر نخـست خـانواده است بـا ديگر فرزندان, كه
نام آنان نيز على خواهد بود, تفاوت يابد.

پدر على كه همانند پـدرانش از تـمامى اصول اسـاسـى و شيوه هاى شيرين تربيتى آگاهى
داشت, خود را بـا دنياى كودكى هماهنگ مى كرد و رفتارى كه شايسته نوباوگى و كودكى
فرزند بود, انجام مى داد تا همانند جد عزيز خود عمل كرده, لحظه اى از شرايط روحى
روانى كودك دلبند خويش دور نماند.

همراه بـا بـزرگ شدن على, پـدر سخـنان بـرتـر, آداب والاتـر و شيوه هاى زندگى و
احترام بـيشتر بـه او مىآموخت تا شخصيت خود را باز يابد و از ارزش وجود خود بيشتر
آگاه شود.

بدين خاطر هنگام نام بردن از او, الفاظى تواءم بـااحترام بـه كار مى بـرد تا از
آغاز زندگى, احساس سرافرازى و شخصيت كند و در فرداى حـيات خـود, راسـت قامت و قوى
دل از حـقوق محـرومان دفاع كرده, در بـرابـر ستـم ستـمكاران بـى تـفاوت يا ماءيوس
نبـاشد.

به سوى مدرسه على كه هفـت سـاله شـد, بـه تـمرينهاى فـكرى و آموزش هاى
دينى پرداخت و با مراقبـت هاى صحيح سنجيده پدر, بـنيان هاى اعتقادى در روان او و
شـيوه هاى رفتـارى در اعـمال او رشـدى بـيشـتـر يافت.

/ 92