عاشورا «يوم الله » است - مقالات حسینی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مقالات حسینی - نسخه متنی

گرداورنده: علیرضا رجالی تهرانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عاشورا «يوم الله » است

روزهايى كه در آن روزها وقايع مهمى انجام مى شود و
مسير تاريخ در جهت رشد و كمال تغيير مى نمايد و سبب مى شود كه تحول در اجتماع به
وجود آيد و مردم راه فضيلت و سعادت را در پيش گيرند، «ايام الله » ناميده مى شود.
در قرآن مجيد در دو مورد (سوره ابراهيم آيه 5 و سوره الجاثيه آيه 14) ايام الله
ذكر شده است.
از ابن عباس روايت شده كه منظور از آن روزهايى است
كه در آن روزها در امم پيشين وقايعى مهم رخ داده است واضح است كه منظور وقايعى
(42)
است آموزنده كه بدان وسيله مردم از جهل و غفلت رهايى يافته اند و
دگرگونى در تمام شؤون زندگى شان پديد آمده است. چون شهادت سبط پيامبرصلى الله عليه
وآله و يارانش در روز عاشورا باعث شد كه حقايق آشكار شود و اسلام تجديد حيات نمايد
ستمگران رسوا شدند و تغيير اساسى در جامعه اسلامى به وجود آيد، آن روز «يوم الله »
به حساب آمد. از پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله روايت شده است كه عاشورا از
«ايام الله » است. (43) اين روز به اندازه اى اهميت داشته كه به امم
پيشين نيز معرفى شده تا آنان نيز نتايجى را كه بر اين روز عظيم ترتب مى يابد درك
كنند و آن را پاس دارند.
در حديث مناجات حضرت موسى عليه السلام آمده است كه
حضرت موسى عليه السلام عرض كرد: خدايا! به چه جهت امت پيامبر خاتم را بر ساير امم
برترى داده اى؟ خداوند فرمود: ده خصلت است كه موجب برترى ايشان شده است.


موسى عليه السلام گفت: آنها كدامند تا به بنى اسرائيل دستور دهم كه به آنها عمل
كنند. فرمود: نماز، زكات، روزه، حج، جهاد، جمعه، جماعت، قراءت، علم و عاشورا. حضرت
موسى عليه السلام پرسيد: عاشورا چيست؟ فرمود: گريه كردن و خود را به گريه واداشتن
بر سبط پيامبر خاتم است. (44) از اين حديث برمى آيد كه اهميت دادن به
عاشورا و بهره مند شدن از آثار آن روز عظيم، در رديف صلاة و صوم و ساير مبانى مهم
اسلامى است و اين بدان جهت است كه اگر واقعه عاشورا و شهادت فرزند پيامبرصلى الله
عليه وآله نبود از اسلام واقعى و صلاة و صوم و ساير اركان اسلام اثرى برجاى
نمى ماند.

عاشورا در سيره ائمه اطهار

از آنچه تاكنون ذكر نموديم روشن مى شود كه پيامبر
اكرم صلى الله عليه وآله و ائمه اطهارعليهم السلام در روز عاشورا به ياد آن همه
مصايبى كه بر امام حسين عليه السلام وارد شده اندوهگين مى شده اند و به ديگران هم
دستور مى داده اند كه در آن روز به عزادارى بپردازند و به سوك و ماتم بنشينند.
(45)
هر چند چنين دستورى از جانب معصومان صادر نمى شد بر مسلمين لازم بود كه
در آن روز مراسم عزا به پاى دارند و آثار حزن و ماتم در ايشان ظاهر گردد، زيرا
همان طور كه پيشتر اشاره كرديم كسى كه رسول خدا را دوست داشته باشد غيرممكن است كه
به فرزند آن حضرت عشق نورزد و او را دوست نداشته باشد. و در روز شهادتش غبار حزن و
ماتم بر دلش ننشيند. واضح است كه اگر فردى در روز مصيبت دوستش ناراحت و آزرده خاطر
نگردد، دوستى او ظاهرى و سطحى است و در واقع او را دوست نمى دارد; زيرا ارتباط
معنوى بين دو دوست ايجاب مى كند كه در غم و شادى يكديگر شريك باشند. (46) پس
اگر ما در روز عاشورا متاثر نشويم و در خود احساس ماتم و اندوه ننماييم بدون ترديد
در دوستى مان نسبت به رسول اكرم صلى الله عليه وآله و فرزندش كه بسيار مورد تكريم
و محبت آن بزرگوار بوده است صادق نيستيم. (47)



در كتب فريقين روايات
بسيارى نقل شده كه پيامبرصلى الله عليه وآله بارها بر مصايب امام حسين عليه السلام
كه جبرئيل از آن خبر داده بود، گريه كرد. در پيش روايت صحيحى از مستدرك حاكم
نيشابورى از ام الفضل بنت الحارث در اين باره نقل كرديم.
همچنين از كتاب «ذخاير العقبى » از ام سلمه بازگو
شده است كه او گفت رسول خدا را ديدم در حالى كه بر سر حسين دست مى كشيد، گريه
مى كرد. عرض كردم: چرا گريه مى كنى؟! فرمود: همانا جبرئيل به من خبر داد كه اين
پسرم در سرزمينى به نام كربلا كشته مى شود. سپس مقدارى خاك قرمز رنگ به من داد و
فرمود: اين از خاك همان سرزمين است و هر زمان آن خاك به خون مبدل گشت بدان كه وى
كشته شده. ام سلمه گفت: آن خاك را در شيشه اى نزد خودم نگه داشتم و با خودم
مى گفتم آن در روز بسيار عظيمى به خون مبدل مى شود. (48) گفتگو درباره
بيانات و مطالبى كه از معصومان در مورد عاشورا ابراز داشته اند و نيز بررسى روش
ايشان در آن روز بسيار مفصل است كه در اين مختصر نگنجد. اما به طور كلى مى توان
گفت كه آن بزرگواران در روز عاشورا به عزادارى و سوگوارى مى پرداختند. دستور
مى داده اند، مرثيه خوانان، شعرا و كسانى كه از آن واقعه مطلع بوده اند، آن واقعه
را براى ديگران تشريح كنند و مصايبى را كه در آن روز بر اهل بيت پيامبر وارد شده
بيان نمايند. و مقصودشان اين بوده كه آن رويداد به صورت يك مكتب پويا و خطدهنده
براى هميشه زنده بماند. لذا تاكيد كرده اند كه عاشورا را از ياد نبريد و به نام امام
حسين مجالس سوگ و ماتم به پا داريد، تا حقايقى كه آن حضرت به آن جهت به شهادت
رسيده فراموش نشود.
روشن است كه احكام اسلامى بر مبناى جلب مصلحت و دفع
مفسده پايه گذارى شده است.



بنابراين منظور از به پا داشتن مجالس عزاى حسينى اين
نيست كه تنها براى خاندان پيامبرصلى الله عليه وآله همدردى و تسليتى باشد و به قول
روضه خوان ها حضرت زهراعليهاالسلام را خوشحال كنيم و چنين بپنداريم كه به هر
اندازه گريه كنيم به همان اندازه تسلى خاطر براى رسول خداصلى الله عليه وآله و
حضرت فاطمه عليهاالسلام فراهم آورده ايم اگر عقيده مان درباره به پا داشتن مجالس
حسينى تنها اين موضوع باشد يقينا مقاصد حضرت پيغمبر و حضرت على و حضرت فاطمه را
پايين آورده ايم. بدون شك تاكيد بر اين كه مراسم عاشورا و عزاى حسينى فراموش نشود
مقصود آن است كه واقعه كربلا به عنوان مكتب تعليم و تربيت الهى براى هميشه زنده باشد.

آرى به وسيله همين مجالس است كه دين اسلام تبليغ
مى شود و بر اثر واقعياتى كه در آن مجالس بيان مى گردد مردم حق را از باطل تشخيص
مى دهند و راه خود را بازمى يابند. بنا به گمان برخى از سياحان فرانسوى، از پيشرفت
طايفه شيعه بدون امكانات تبليغاتى و قوه قهريه در اين دوره كوتاه مى توان گفت كه
در يكى دو قرن آينده به لحاظ كمى بر ساير فرق مسلمان غلبه خواهد كرد و سبب آن همين
تعزيه دارى است كه فرد فرد اين فرقه را داعى و مبلغ مذهب خود ساخته است. امروزه
هيچ نقطه اى از نقاط عالم را نمى بينيم كه دو نفر شيعه باشند و اقامه عزاى حسينى
ننمايند و بذل مال و منال نكنند.
در كتاب «السياسة الحسينية » آمده است يك نفر عرب
شيعى بحرينى را ديدم كه در هتل يكه و تنها مجلس عزا برپا كرده، كتاب گرفته بر كرسى
نشسته، چيزى مى خواند و گريه مى كرد و سپس آنچه را از ماكول و مشروب براى آن مجلس
تهيه ديده بود ميان فقرا تقسيم كرد. (49)
شيخ طوسى از عبدالله بن سنان روايت كرده است كه او
گفت:



42- كنزالعمال، 8/571، ط بيروت مؤسسة الرسالة، و
صحيح مسلم، باب صيام عاشورا، فمن شاء صامه و من شاء تركه.

43- مجمع البحرين، ماده «عشر» فى حديث مناجاة موسى
و قد قال يارب لم فضلت امة محمدصلى الله عليه وآله على ساير الامم...

44- اعيان الشيعه، 1/586 و587 و بحارالانوار
44/
278.

45- ... فجعل طينة شيعتنا من نضح طينتنا فقلوبهم
تحن الينا... بحارالانوار67/
126.

46- قل ان كنتم تحبون الله فاتبعونى يحببكم الله،
آل عمران، آيه
31.

47- فضائل الخمسه،3/
285. روايات در اين باره بسيار
است به همين ماخذ ص 270 رجوع شود.

48- سياسة الحسينية، ص 50، ط سال
1351.

49- اعيان الشيعه، 1/586 ط دارالتعارف بيروت.

/ 92