عظمت قيام امام حسين عليه السلام - مقالات حسینی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مقالات حسینی - نسخه متنی

گرداورنده: علیرضا رجالی تهرانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پس در واقع
اين نوعى سياست بود كه دستگاه تبليغى بنى اميه امر را بر مردم مشتبه ساخت و
خواستند بواسطه منحرف نمودن اذهان عمومى، بر زشتى جناياتشان سرپوش بگذارند و براى
رسيدن به اين هدف به انواع دسايس و حيله ها متوسل شدند. دسيسه ديگر آنها اين بود
كه شايع كردند امام حسين عليه السلام كشته نشده بلكه انعكاسى از وى بر حنظلة بن
اسعد شامى قرار گرفته و او به جاى آن حضرت به قتل رسيده و امام به آسمان عروج
نموده چنانچه حضرت عيسى اين چنين بود (26) و اين سياست عين همان سياستى
است كه پس از وفات پيامبرصلى الله عليه وآله و مشغول ساختن افكار مردم نسبت به
جانشين واقعى آن حضرت در پيش گرفتند و شايع ساختند كه پيامبر از دنيا نرفته و زنده
است. (27)
اگر اين شايعه پراكنى نبود، قويا احتمال داشت كه
عده اى به اين فكر بيفتند كه چرا وصيتها و سفارشهاى پيامبرصلى الله عليه وآله را
درباره جانشين واقعى اش حضرت على عليه السلام كنار گذاشتند و هنوز پيامبر را دفن
نكرده براى امارت و خلافت به گفتگو و اختلاف پرداختند و مى خواهند ديگرى را به جاى
آن حضرت، به خلافت بردارند.
بدون شك از نظر روايى آن شايعه از جهت انصراف افكار
عمومى و برگرداندن توجه مردم از اين امر مهم تاثيرى بسزا داشت، تا در اين گيرودار
بتوانند خليفه موردنظر خود را به قدرت برسانند. و اين شايعه - چنان كه بعضى گمان
كرده اند - از روى جهل و اشتباه صورت نگرفت، بلكه روى نقشه حساب شده طرح شده بود.

عظمت قيام امام حسين عليه السلام

نهضت امام حسين عليه السلام نهضتى مقدس، متعالى و
روحانى بود. پاكى، خلوص، بى اعتنايى به دنيا، برى بودن از اغراض شخصى و آز و
جاه طلبى و خودخواهى از ويژگيهاى اين قيام است. (28) انقلاب آن حضرت
درس قسط، عدالت، توحيد، شرافت، ايثار و فداكارى به مردم داد. (29)
فرزند پيامبرصلى الله عليه وآله با خون خويش درخت
اسلام را كه رو به خشكيدگى گذاشته بود، آبيارى كرد و در تاريكى ظلم و فساد
بنى اميه درخششى بوجود آورد كه آن محيط ظلمانى را نور و روشنايى بخشيد و بزرگراه
سعادت را نمايان كرد و ابرهاى تيره و تارى از آسمان بر جوامع اسلامى بلكه جوامع
انسانى پراكنده شد و چهره اسلام را چنان كه هست بر جهانيان آشكار ساخت (30) به
همين جهت است كه سوره «الفجر» سوره «الحسين » نامگذارى شده است.
از امام صادق عليه السلام نقل شده كه اين سوره
درباره حسين عليه السلام نازل شده و سوره حسين است (31) و چون آن جناب
با اخلاص كامل در راه خدا خاندان و اموالش را فدا نمود، با اطمينان و اشتياق
فراوان به ديدار معبود خود شتافت و مصداق واقعى «نفس مطمئنه » واقع شد، و در نزد
پروردگار در جوار رحمتش قرار گرفت، لذا امام صادق عليه السلام فرمود: مقصود از
«نفس مطمئنه » حسين و ياران اوست كه صاحب نفس مطمئنه اند كه در روز قيامت رضوان
خدا براى ايشان است و خداوند از ايشان راضى است. (32)


او كسى است كه با نيل به درجه رفيع شهادت جاودانگى
يافت، به ميزانى كه در راه موضوعى فدا و فانى مى شود ارزش آن را به خود مى گيرد و
كسب مى نمايد.
حسين بن على عليه السلام كسى است كه تمام هستى و
متعلقات خويش را با اخلاص در راه خدا كه اصل و منشا تمام كمالات و تقدسهاست، فدا و
فانى نموده است پس جاى شگفتى نيست كه بگوييم تمام تقدسها و كمالات و جاودانگى به
وجود فدا شده اش انتقال يافته است. (33) و نيز بى جهت نيست كه محبت و
عشق به آن حضرت در دلهاى مؤمنان جايگزين شده به همان گونه كه محبت و علاقه به
خداوند در آن دلها جاى دارد. لذا از رسول اكرم صلى الله عليه وآله نقل شده است:
«همانا براى شهادت حسين عليه السلام حرارتى وجود دارد كه هيچ گاه سرد نمى شود.
(34)
و نيز فرمود: «براى حسين عليه السلام در دلهاى مؤمنان محبتى است ».
(35)

آرى! حضرت سيدالشهداعليه السلام كه از روى خلوص به
پيشگاه معبود خويش سر عبوديت فرود آورده و بر آن مداومت ورزيده، به اوج كمال و قرب
رب ذى الجلال رسيده و آن قدر شرافت و قداست پيدا كرده كه صحيح است او را به خدا
نسبت دهند، مثلا بگويند: دست او، دست خدا، خون او خون خدا و گوش و زبان و چشم او،
گوش و زبان و چشم خداست، و اين بدان جهت است كه توجه به خدا، فدا شدن در راه او، و
استمرار بر طاعتش، چنان انقلابى در وى به وجود آورد كه عظمت خداوندى به او نسبت
داده مى شود زيرا از معنويت ارتباط با خداوند متاثر گشته است. در اين باره حديثى
از امام باقرعليه السلام نقل شده است كه همين معنى را مى رساند و مى فهماند كه
آدمى با رشته ارتباط و بندگى خالصانه خدا به مقامى مى رسد كه در فكر نگنجد و شرافت
و قداست و ابديت ذات اقدس ربوبى او را متاثر مى سازد و آن خصوصيات به او انتقال
مى يابد:

... ان الله جل جلاله قال: ما تقرب الى عبد من
عبادى بشى ء احب الى مما افترضت عليه و انه يتقرب الى بالنافلة حتى احبه فاذا
احببته كنت سمعه الذى يسمع به و بصره الذى يبصر به و لسانه الذى ينطق به و يده
التى يبطش بها. ان دعانى اجبته و ان سالنى اعطيته. (36)
حسين بن على عليه السلام كه در راه خدا و در راه
افكار عاليه اش شهيد شد وجود مادى خود را نفى كرد اما به صورت منبع فضيلت و مركز
شرافت و عظمت وجود جاودانه خود را اثبات نمود عقل و دين حكم مى كند كه بزرگان و
افراد برگزيده را در حال حيات و ممات ارج نهيم و آنان را دوست بداريم و از ياد
نبريم و در سالروز وفات و شهادتشان مجالس يادبود برپا كنيم. به ويژه كه آن شخص
تمام هستى خودش را در طبق اخلاص نهاده و از هيچ فداكارى در راه خدا دريغ نورزيده
باشد.
از اين جهت است كه در اقطار مختلف اسلامى به نام آن
حضرت اقامه مجالس مى كنند و چنين نيست كه تكريم و تعظيم آن حضرت اختصاص به شيعيان
داشته باشد مثلا در كشور مصر در روز ولادت آن حضرت و خواهر بزرگوارش حضرت زينب
مجالس جشن و سرور برپا مى دارند. (37)


و درباره فضايل ايشان قلمفرسايى
مى كنند و كتابها و مقاله ها مى نويسند. (38)
حسين بن على عليه السلام براى هدفى بس عالى در راه
معبود خود با نفس نفيس جهاد نمود. (39) و براى احياى فضيلت و شرافت و
برقرارى آزادى و بيدارى بشر قيام كرد. پس سزاوار است كه تمام جوامع انسانى - خواه
مسلمان خواه غيرمسلمان - به پاس احترام و بزرگداشت آن شخصيت عظيم الشان سالروز
شهادت آن حضرت را بزرگ بشمارند و به سوك و ماتم بنشينند.
او ابرمرد عالم و شخصيت بسيار بزرگوارى است كه تمام
مكارم و فضايل را دارا بود به گونه اى كه ابعاد گسترده بسيار وسيع وجودش همگان را
متحير ساخته است. (40)
از لحاظ نسب نيز كسى به پايه امام حسين عليه السلام
نمى رسد: جدش رسول خدا سيدالمرسلين و خاتم النبيين و پدرش على مرتضى سيدالوصيين و
مادر فاطمه زهرا سيده نساء عالمين و برادرش امام حسن مجتبى، و عمويش جعفر طيار و عموى
پدرش حمزه سيدالشهداء است.
فكر او بر محور ابديت و ماوراى محسوسات دور مى زند
او شهادت را برگزيد و منيه را بر دنيه و كرامت قداست را بر لئامت اطاعت بدسگالان و
نابكاران ترجيح داد. (41)
فرزند پيامبرصلى الله عليه وآله چندان ثبات و
استقامت و شجاعت و بردبارى و صبر از خود بروز داده كه نظر همه متفكران و بزرگان را
به خود جلب نموده و همگان در برابر عظمتش سر تعظيم فرود آورده اند. و هر كس كه
درباره احوال و رفتار آن حضرت مطالعاتى داشته باشد غيرممكن است مجذوب فضايل و
شخصيت او نگردد و از مصايبى كه براى نجات اسلام و بشريت متحمل شده متاثر و
اندوهگين نشود.

26- همان، 44/
271.

27- الكامل فى التاريخ، ذكر احداث سال يازدهم.

28- ... و انى لم اخرج اشرا و لابطرا و لا مفسدا و
لا ظالما و انما خرجت لطلب الاصلاح فى امة جدى... رك: بحارالانوار، 44/329 و سمو
المعنى لسمو الذات، ص 106،
1359.

29- ... الاترون ان الحق لايعمل به و ان الباطل
لايتنهى عنه... تاريخ طبرى 5/229 ط - المطبعة الحسينية المصريه.

30-سبقت العالمين الى المعالى بحسن خليقه و علو همة
و لاح بحكمتى نورالهدى فى ليال فى الضلالة مدلهمة يريد الجاحدون ليطفؤوه و يابى
الله الا ان يتمه.
رك: بحارالانوار 44/
194.

31- البرهان فى تفسير القرآن، سوره فجر.

32- همان.

33- حسين وارث آدم، صفحه 212 به بعد.

34- لؤلؤ و مرجان، انتشارات نوين، ص
38.

35- همان ماخذ.

36- وسائل الشيعه،3/53 ط اسلاميه.

37- مجله رسالة الاسلام، سال 11، شماره 3، ص
264.

38- الذين آمنوا و هاجروا و جاهدوا فى سبيل الله
باموالهم و انفسهم اعظم درجة عندالله، سوره توبه، آيه
20.

39- سياسة الحسينيه، ص 8، و 51 ط زهره.

40- اعيان الشيعه، 1/
581... ان الدعى ابن الدعى قد
ركز بين اثنتين...

41- تفسير قرطبى،9/342 ذيل آيه و ذكرهم بايام الله،
سوره ابراهيم، آيه
54.

/ 92