مقالات حسینی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مقالات حسینی - نسخه متنی

گرداورنده: علیرضا رجالی تهرانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بر سرورم جعفربن محمدعليه السلام در روز عاشورا وارد شدم، او را با چهره
گرفته و ظاهرى اندوهگين در حالى كه اشكهايش مانند مرواريد افشان فرومى ريخت،
ملاقات كردم! عرض كردم اى پسر رسول خدا چرا گريه مى كنى؟ - خدا چشم تو را نگرياند
- فرمود: آيا غافلى كه حسين بن على در مثل اين روز به قتل رسيده و (دچار
مصيبت شده)؟ از آن حضرت پرسيدم: سرورم، راى شما درباره روزه اين روز چيست؟ فرمود:
روزه بگيريد بدون اين كه آن را روزه به حساب آوريد و افطار كنيد بدون اين كه آن را
موجب خوشحالى و «بركت » قرار دهيد، و آن را روزه كامل قرار مدهيد. يك ساعت پس از
نماز عصر با آب افطار كنيد. (50) شيخ صدوق به سند خودش از حضرت
رضاعليه السلام روايت كرده كه آن حضرت فرمود: «ماه محرم ماهى است كه در زمان
جاهليت، در آن ماه جنگ و ظلم را حرام مى دانستند، اما در آن ماه خون ما حلال
دانسته شد و حرمت ما هتك گرديد. اهل بيت و زنان ما اسير شدند، خيمه هاى ما
سوزانيده شد و اموال ما غارت گرديد وهيچ احترامى براى رسول خدا درباره ما ملحوظ
نگرديد! همانا روز قتل حسين عليه السلام در صحراى كربلا چشمهاى ما را مجروح، اشك
ما را جارى، و عزيز ما را [به حسب ظاهر] خوار ساخت. و تا آخر دنيا موجب غصه و بلاى
ما گرديد. پس بر همچون حسين عليه السلام بايد گريه كنندگان بگريند. كه گريه بر وى
گناهان بزرگ را فرو مى ريزد. سپس فرمود: هنگامى كه ماه محرم داخل مى شد پدرم خندان
ديده نمى شد و اندوه بر وى غالب بود تا هنگامى كه عاشورا سپرى مى گشت و وقتى كه
روز عاشورا فرامى رسيد، آن روز، روز مصيبت و اندوه و گريه اش بود و مى فرمود: اين
همان روزى است كه حسين عليه السلام در آن روز به قتل رسيد. (51)

از ابوالفرج اصفهانى در كتاب «الاغانى » نقل شده كه
او به سند خودش از على بن اسماعيل تميمى و او از پدرش بازگو نموده كه وى نزد امام
صادق عليه السلام بود و خدمتگزارش براى سيد حميرى اجازه ورود به مجلس درخواست كرد
حضرت دستور داد كه او را به آن مجلس بياورند و زنان را در پس پرده جاى داد و سيد
حميرى وارد شد، سلام كرد و نشست امام عليه السلام از وى خواست در رثاى امام
حسين عليه السلام شعر بخواند. او در اين باره اشعارى خواند كه اولش اين است:
امرر على جدث الحسين فقل لاعظمه الزكية يا اعظما لا
زلت من وطفاء ساكبة روية
ديدم اشكهاى امام صادق عليه السلام بر عارضش فرو
مى ريخت و ناله و فرياد از خانه اش برخاست تا اين كه دستور داد از ناله و گريه
خوددارى كنند و چنين كردند. (52)
اخبار و روايات درباره لزوم به پا داشتن مجالس عزاى
حسينى و گريستن بر مصايب آن حضرت بسيار زياد و به حد تواتر است كه نقل آنها درخور
رساله اى است. (53) اكنون براى رعايت اختصار تنها به ذكر روايتى كه
عبدالله بن فضل از امام صادق عليه السلام روايت نموده مى پردازيم و آن را ختام
مقال خويش قرار مى دهيم: عبدالله بن فضل گفت:


به امام صادق عليه السلام عرض كردم
اى پسر رسول خدا، چگونه روز عاشورا روز مصيبت و اندوه و جزع و گريه قرار داده شده
و روزى كه رسول خدا قبض روح شد و روزى كه حضرت فاطمه عليهاالسلام از دنيا رفت و
روزى كه امير مؤمنان به قتل رسيد و روزى كه حضرت امام حسن به زهر كشته شد
بدين گونه نيست كه روز حزن و اندوه اعلام شده باشد؟ (امام) فرمود: همانا روز مصيبت
قتل حسين عليه السلام از همه ايام ديگر عظيم تر است و اين بدان جهت است كه اصحاب
كسا كه نزد خداوند گرامى ترين خلق اند پنج نفر بودند: هنگامى كه پيامبرصلى الله
عليه وآله از ميان ايشان رفت، اميرمؤمنان و حضرت فاطمه و امام حسن و امام
حسين عليهم السلام باقى بودند كه مردم به ايشان تسلى و گشايش حاصل كنند. و وقتى كه
حضرت فاطمه از دنيا رفت به وسيله اميرمؤمنان و حضرت امام حسن و حضرت امام
حسين عليهم السلام براى مردم تسلى و گشايش بود و زمانى كه امام حسن عليه السلام به
شهادت رسيد براى مردم به وجود حسين عليه السلام تسلى و گشايش بود. اما آن گاه كه
آن حضرت عليه السلام به قتل رسيد هيچ كس از اصحاب كسا نبود كه بعد از او براى مردم
به او تسلى و گشايش باشد پس از دنيا رفتن آن حضرت به منزله از دنيا رفتن همگى
ايشان بود.



چنان كه ماندن وى در اين عالم به منزله ماندن همگى ايشان بود. بدين جهت
است كه روز شهادت او به لحاظ مصيبت برترين روزهاست. عبدالله بن فضل گفت: به امام
عرض نمودم: اى پسر رسول خدا چرا براى مردم بعد از اصحاب كسا به على بن
الحسين عليه السلام تسلى و گشايش نبود. به همان گونه كه به پدرانش براى آنان تسلى
و گشايش بود؟ فرمود: همانا على بن حسين بعد از درگذشت پدرانش سيد عابدين و امام و
حجت بود، اما رسول خدا را ديدار ننمود و از وى كلامى نشنيد و علمش از پدرش و پدرش
به وسيله جدش به آن حضرت به ارث رسيده بود و مردم اميرالمؤمنين و فاطمه و حسن و
حسين را با رسول خدا بسيار در حالات مختلف مشاهده كرده بودند پس هر وقت به يكى از
ايشان نگاه مى كردند حال او را نسبت به رسول خدا و گفتار آن حضرت را به او و
درباره او به ياد مى آوردند هنگامى كه ايشان درگذشتند مردم ديدار كسانى را كه در
نزد خداوند عزوجل بزرگوارترين بودند از دست دادند. از دست رفتن همگى شان نبود مگر
وقتى كه حسين عليه السلام از دست رفت چون او پس از همه درگذشت، بدين جهت است كه
روز قتل آن حضرت به لحاظ صيبت بزرگترين ايام است. عبدالله بن فضل گفت: عرض كردم:
اى پسر رسول خدا چگونه عامه مردم روز عاشورا را روز بركت نامگذارى كرده اند. آن حضرت
گريه كرد سپس فرمود: وقتى كه حسين عليه السلام به قتل رسيد، بدين وسيله گروههاى
زيادى به يزيد تقرب جستند و براى خوش آمدن او به جعل حديث پرداخته شد و براى اين
كار اموالى به عنوان جايزه دريافت كردند و از جمله مجعولات آنان درباره همين روز
بود.







50- بحارالانوار، 44/
283.

51- رك: اعيان الشيعه، 1/
586.

52- براى آگاهى بيشتر رك: بحارالانوار، 44/278، باب

34.

53- بحارالانوار 44/
279.











/ 92