مروری بر آثار و تألیفات استاد فرزانه حضرت آیت الله علامه حسن حسن زاده آملی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مروری بر آثار و تألیفات استاد فرزانه حضرت آیت الله علامه حسن حسن زاده آملی - نسخه متنی

حسن رمضانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حضرت استاد در شرح آن چنين نگاشته است([ : خرد بخش يعنى بخشنده خرد است به آدميان تا به واسطه آن حق را از باطل تميز دهند . چنانكه از پيغمبر اكرم روايت شده كه العقل نور يتميز الحق عن الباطل ([ . بيخرد بخشاى]) يعنى بخشاينده و در گذرنده بيخردان است ثم ان ربك للذين عملوا السوء بجهالة ثم تابوا من بعد ذلك و اصلحوا ان ربك من بعدها لغفور رحيم]) .

( نحل آيه 120 )
ب ) سنايى گويد :




  • از تو زارى نكوست زور بداست
    عور زنبور خانه شور بد است



  • عور زنبور خانه شور بد است
    عور زنبور خانه شور بد است



استاد در شرح آن مى نگارد : بدانكه شور براى چند معنى آمده است كه يكى از آنها بر هم زدن است كه مناسب با مقام است و معين مصرع آن است كه ويران كردن لانه زنبور براى برهنه و عور بد است . چه از زنبور صدمه بيشترى به عور مى رسد نسبت به لباس پوشيده . سعدى گويد : چو زنبور خانه بياشوفتى حذر كن از آنجا كه سخت اوفتى
.

ج ) سنايى گويد :




  • مصطفى گفت خه از آن مه شد
    دست موسى خليل اوه شد



  • دست موسى خليل اوه شد
    دست موسى خليل اوه شد



استاد در شرح آن گويد : بدان كه خه چون به به فتح با است لفظا و معنى , و خة خه يعنى به به . پس خه كلمه تحسين باشد كه عرب بخ بخ مى گويد . و مه بكسر ميم به معنى بزرگ باشد چه بزرگتر را مهتر مى گويند . و در اين صورت با كلمه اوه مناسب نيست . ممكن است گفته شود كه بفتح ميم براى ضرورت خوانده شود . يا مه مخفف ماه باشد و خليل اوه اشاره است به كريمه ان ابراهيم لاؤاه حليم كه آيه 115 سوره توبه است و نيز كريمه ان ابراهيم لحليم اواه منيب كه آيه 77 سوره هود است . پس اوه مخفف اواه است براى ضرورت شعرى و دست موسى اشاره است به يد بيضاى كليم الله كه حق تعالى در چند جاى قرآن بيان فرمود . 1 و 2 و نزع يده فاذا هى







/ 146