به اسم الهى قلم زد رقم
نصوص حكم را موازين قسط
موازين قسطى كه صد بار به
مر اين مخزن معرفت را قياس
چه زيبد به نزديك آب حيات
مبانى آن امهات و اصول
گرانمايه عمرم بسى روز و شب
فروزد چو يك گوهر شبچراغ
شناسى كه ناظر بود اندر او
چه قرآن و عرفان و برهان بهم
نصوص حكم بر فصوص حكم
بيابى برايت نه بيش و نه كم
ز مرآت اسكندر و جام و جم
نشايد به دينار كرد و درم
جماد ارچه باشد چو زيبا صنم
معانى آن زاد راه اهم
بفكرت بشد تا كه شد منتظم
چو پيش آيدت مشكلات بهم
چه قرآن و عرفان و برهان بهم
چه قرآن و عرفان و برهان بهم