صدا صداي خداست - لحظه ها و صحنه (مجموعه شعر) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

لحظه ها و صحنه (مجموعه شعر) - نسخه متنی

مهدی سهیلی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید













صدا صداي خداست

به من مگو که خدا را نديده ام هرگز

اگر خداطلبي

خدا در اشک يتيمان رفته از يادست

خدا در آه غريبان خانه بر بادست

اگر خدا خواهي

درون بغض زنان غريب جاي خداست

دل شکسته ي هر بينوا سراي خداست

نگاه کن به هزاران ستاره در دل
شب

به آسمان بنگر

به آسمان که پر از گوهرست دامانش

به کهکشان که نداني کجاست پايانش

رونده ايست خدانام در خم اين راه

ببين به ديده ي دل

به فرق ثابت و سياره جاي پاي خداست

به من مگو خدا را نديده ام هرگز

دو ديده را بگشا

ببين چراغ طلا را که صبح از پس
کوه

طلاي نور به دريا و رود مي پاشد

بدان پرنده ي رنگين نگر که در دل
باغ

به برگ برگ درختان سرود مي پاشد

سرود او همه گلنغمه يي براي خداست

در آشيانه ي شب

در آستانه ي صبح

در آن دمي که ز پستان شير مست
فلق

به کام دره و دريا و کوه و بيشه و باغ

دو دست غيبي شير سپيده مي ريزد

به وقت نيمشبان در سکوت رويا رنگ

که جز صداي نسيم و نواي مرغ سحر

ز هيچ حنجره يي نغمه بر نمي خيزد

به گوش باطن من هر صدا صداي
خداست

به وقت حمله ي بنياد سوز طوفانها

که سرو هاي کهن

به دست باد مهيبي به خاک مي افتد

در آن دمي که ز بيم غريو رعد
به کوه

هزار صخره به خاک هلاک مي افتد

به وقت زلزله ها

مگو کجاست خدا

نهيب زلزله حرفي ز خشم هاي
خداست

در آن زمان که فتد لرزه
به جان زمين

و لحظه لحظه غريو شبانه مي پيچد

به بيشه هاي عظيم

صداي عربده ي رعد با تو مي گويد

که آسمان و زمين

به زير سم ستوران بادپاي خداست

مخواه لب بگشايم که تاب گفتن نيست

سکوت من مشکن

که در سکوت پر از حيرتم قناي
خداست

به ناله هاي شب آميز مرغ حق سوگند

به روشنايي زيباي هر فلق سوگند

به سرخ فامي خورشيد در شفق سوگند

به گريه سحر بندگان پاک قسم

درون مويرگ و موي من هواي خداست




/ 112