آخرين چاره - لحظه ها و صحنه (مجموعه شعر) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

لحظه ها و صحنه (مجموعه شعر) - نسخه متنی

مهدی سهیلی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید













آخرين چاره

عقاب آمد از اوج و پر باز کرد

کلاغان ز بيمش گريزان شدند

چو پر زد به هم گرزه ماران همه

به سوراخ ها سينه خيزان شدند

سگي تا زند نعره ي بر عقاب

نوايي ز هر يوز دريوزه کرد

شغالي هم از جنگل دوردست

به سوديا ترساندنش زوزه کرد

شگفتا که خرگوش و روباه و موش

به ميل زمان با هم آميختند

به هر گوشه ي دشت روباهکان

دويدند و غوغا برانگيختند

عقاب سبکخيز پولد چنگ

چو فرياد زشت شغالان شنود

بر آن دشت پهناور زوزه خيز

شتابنده ابري شد و پر گشود

زغن گفت کاين آهنين چنگ تو

ربايد به هر لحظه آرام من

برو سايه را ز سرم بازگير

که گردد پرت حلقه ي دامنمن

به پاسخ عقاب هوا گرد گفت

بر اين بوم و بر سايه افکن منم

به نيروي پرهاي پروازگر

به هر اوج تا ابر پر مي زنم

تو گر بيم داري ز چنگال
من

به کوشش بر آي و پري باز کن

اگر خواهي از چنگ من ايمني

دو گز برتر از ابر پرواز کن




/ 112