دلمردگي
مرغ تنهايم سرم در زير بال بي کسي
اي رهايي بخش من اي دست
افسونکار عشق
يکدم آگاهي مرا از پرده هاي راز ده
بي اميدم در کنار دام تنگ من بيا
با نواي زندگي بخشت مرا آواز ده
آشنا کن پنجه هاي مهربان را با قفس
باز کن در را مرا تا بي کران پرواز ده
مرغکي بر خاک ره افتاده را اي دوست
عشق بر فراز ابرها بال و پر شهباز ده
تا برانگيزم اميدي در دل افسردگان
بار ديگر نغمه ام را قدرت اعجاز ده
اي خدا يا جان مرگ آلوده ام را بازگير
يا اميدي را که با آن زنده بودم
باز ده