ترانه ديدار
با تو بودن خوبستو کلام تو
مثل بوي گل در تاريکي است
مثل بوي گل در تاريکي وسوسه انگيز است
بوي پيراهن تو
مثل بوي دريا نمناکست
مثل باد خنک تابستان
مثل تاريکي خواب انگيزست
گفتگو با تومثل گرمايبخاري و نفس هاي بلند آتش
مي برد چشم خيالم را
تا بيابان هاي دورترين خاطره ها
که در آن گنجشکان بر سنبل گندم ها
اهتزازي دارند
که در آن گل ها با اختر ها رازي دارند
نوشخند تو مي برد گرگ نگاهم را
تا چراگاه چالاکترين آهو ها
مي برد آرزوي دستم را
تا نهان مانده ترين گوشه اندام تو
اين پهنه پاک زيبامثل دريايي توانده انگيز و غرور آهنگ
مثل درياي بزرگ بوشهرکه پر از زورق آزاد پريشانگرد است
مثل زورق پر از مرد است
مثل ساحل که پر از آواز ست
مثل دشتستان که بزرگ و بازست
تو ظريفي مثل گلدوزي يک دختر عاشق
که دل انگيز ترين گلها را
روي روبالشي عاشق خود مي دوزدبا تو بودن خوبست
تو چراغي من شب
که به نور تو کتاب تن تو
و کتاب دل خود را که خطوط تن تست
خوش خوشک مي خوانم
تو درختي من آب
من کنار تو آواز بهاران را
مي خندم و مي خوانم
مي گريم و مي خوانم
با تو بودن خوبست
تو قشنگي مثل تو مثل خودت
مثل وقتي که سخن مي گوييمثل هر وقت که برمي گردي از کوچه به خانه
مثل تصوير درختي در آب
روي کاشتانه در چشمان منتظرم مي رويي