ترانه ديدار - آواز خاک نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آواز خاک - نسخه متنی

منوچهر آتشی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید













ترانه ديدار

با تو بودن خوبست

و کلام تو

مثل بوي گل در تاريکي است

مثل بوي گل در تاريکي وسوسه انگيز است

بوي پيراهن تو

مثل بوي دريا نمناکست

مثل باد خنک تابستان

مثل تاريکي خواب انگيزست

گفتگو با تو

مثل گرمايبخاري و نفس هاي بلند آتش

مي برد چشم خيالم را

تا بيابان هاي دورترين خاطره ها

که در آن گنجشکان بر سنبل گندم ها

اهتزازي دارند

که در آن گل ها با اختر ها رازي دارند

نوشخند تو

مي برد گرگ نگاهم را

تا چراگاه چالاکترين آهو ها

مي برد آرزوي دستم را

تا نهان مانده ترين گوشه اندام تو

اين پهنه پاک زيبا

مثل دريايي تو

انده انگيز و غرور آهنگ

مثل درياي بزرگ بوشهر

که پر از زورق آزاد پريشانگرد است

مثل زورق پر از مرد است

مثل ساحل که پر از آواز ست

مثل دشتستان

که بزرگ و بازست

تو ظريفي

مثل گلدوزي يک دختر عاشق

که دل انگيز ترين گلها را

روي روبالشي عاشق خود مي دوزد

با تو بودن خوبست

تو چراغي من شب

که به نور تو کتاب تن تو

و کتاب دل خود را که خطوط تن تست

خوش خوشک مي خوانم

تو درختي من آب

من کنار تو آواز بهاران را

مي خندم و مي خوانم

مي گريم و مي خوانم

با تو بودن خوبست

تو قشنگي

مثل تو مثل خودت

مثل وقتي که سخن مي گويي

مثل هر وقت که برمي گردي از کوچه به خانه

مثل تصوير درختي در آب

روي کاشتانه در چشمان منتظرم مي رويي








/ 47