چيستان - آواز خاک نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آواز خاک - نسخه متنی

منوچهر آتشی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید













چيستان

سبز و نارام و گريزند ه است

روح سبز علف آب است که جوهر سيال
حيات آکنده است

روح آبست که در ظلمت سيراب علف

بازتابي دارد

کهکشان هايي

ز آسمان هايي بي نام و نشان را

آسمان است در اقيانوس شبنمي افتاده

تب و تابي دارد

روح غمناک بهار است دميده شده در جسم
نبات

که تو مي بيني اينگونه شگفت

سنگ مي رويد از باغچه برگ از سنگ

و شگفت آورتر

که شقايق گل کوهستان مي جوشد از نرده گهواره

روه خواب است

متجلي شده در ممکن بيداري

که تو ميبيني

مي تواني ابديت را اينگونه به آساني

هر کجا مي خواهي

نرم و چالاک و سبکخيز به پرواز در آيي

برگي از جنگل خورشيد بچيني

راه در معبد دريا بگشايي

سبز و آرام است

سبز و سيراب و سراينده

که غزل هاي مرا

خوشتر از من در گوش شقايق مي خواند

سبز و سرشار و مکنده است

مي مکد شايد شهد از گل جوشنده جانت

آفتابي است که در شبنمي افتاده

روح آب است در انبوه علف هاي مژگانت








/ 47