بگو
بخواند
چه آيه ايست که اين مرده را برانگيزد چه آيه ايست کدامين پيغمبر
آورده ست بگو بخواند با
هر دهان بر اين دمسردکه زير يوغ هزارن هزار
کنده خيسچو آن پنيرک در خار
رسته سرزده است بگو بخواند بر اين پرنده
تبدار که از ميان جنگل باران
به سوي مزرعه
زرد روز پر زده است بگو بيايد دريا شبي
به باليننم بگو بغرد دريا بگو
بکوبد دريا بر سنگ ز پلک خسته
شايد اين خواب وهم برچينم بگو بيايد
خورشيد پر طنين جنوب بگو بسوزد در
من مرداب ياس را بگو برانگيزد
بر تيغه طلايي صبح اين قوچ پير را
دوباره رو
بفراز از شکافهاي کبود بگو بخواند با هر دهان
که مي داند بگو بنالد با
هفت بند گريانش چوپان بگو بخواند بگو که روح من
از برج کهنه برخيزد دوباره بر سر کاريز
خشک پرريزد در اين زمان که پنيرک
ز خار مي رويد چه آيه ايست که مي
گويد