تازه كردن داستان و ياد دوستان - خرد نامه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

خرد نامه - نسخه متنی

الیاس بن یوسف نظامی گنجوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تازه كردن داستان و ياد دوستان





  • دو جا مرد را بود بايد دلير
    مگر آتش و شير هم گوهرند
    چو بر دست من داد نيك اخترى
    گه از لطف بر ساختم زيورى
    جهانى به گوهر برانباشتم
    دگر باره بركان گشادم كمين
    به دعوى دروغى نبايد نمود
    شرفنامه را تازه كردم نورد
    دگر باره اين نظم چينى طراز
    به اول چه كشتم به آخر چه رست
    بسى سالها شد كه گوهر پرست
    فروشنده ى گوهر آمد پديد
    چه فرمود شه باغى آراستن
    به سرسبزى شاه روشن ضمير
    يكى سرو پيراستم در چمن
    سخن زين نمط هر چه دارد نوى
    دلى بايد انديشه را تيز و تند
    سخن گفتن آسان بر آن كس برد
    كسى كو جواهر برآرد ز سنگ غلط كارى اين خيالات نغز
    غلط كارى اين خيالات نغز



  • يكى نزد آتش يكى نزد شير
    كه از دام و دد هر چه باشد خورند
    دف زهره و دفتر مشترى
    گه از گنج حكمت گشادم درى
    كه چون شاه گوهر خرى داشتم
    برانداختم مغز گنج از زمين
    زر و آتش اينك توان آزمود
    سپيداب را ساختم لاجورد
    ببين تا كجا مي كند تركتاز
    شكسته چنين كرد بايد درست
    نياورد از اينگونه گوهر به دست
    متاع از فروشنده بايد خريد
    سمن كشتن و سرو پيراستن
    به نيروى فرهنگ فرمان پذير
    كه بر ياد او مي خورد انجمن
    بدين شيوه ى نو كند پيروى
    برش بر نيايد ز شمشير كند
    كه نظم تهيش از سخن بس بود
    به دشوارى آرد سخن را به چنگ برآورد جوش دلم را به مغز
    برآورد جوش دلم را به مغز


/ 207