آغاز سخندر حمد و ستايشدر اثبات واجب الوجوددر بيان فضيلت عشقدر فضايل سخنآغاز داستان و تولد يوسفدر صفت زيبايى زليخادر خواب ديدن زليخا، يوسف رابيدار شدن زليخا از خواب و نهفتن اندوه خود از پرستارانپرسيدن دايه از حال زليخاخواب ديدن زليخا، يوسف را بار دومبه خواب ديدن زليخا، يوسف را بار سومآمدن رسولان شاهان چندين كشور به خواستگارى زليخارفتن رسول از سوى پدر زليخا به جانب عزيز مصرفرستادن پدر، زليخا را به مصرديدن زليخا عزيز مصر را از شكاف خيمهبه مصر درآمدن زليخا و نثار افشاندن مصريان بر وىعمر گذراندن زليخا در مفارقت يوسفآغاز حسدبردن برادران بر يوسفخواب ديدن يوسف كه آفتاب و ماه و يازده ستاره او را سجده مي برنددرخواست برادران يوسف از پدر كه وى را با خود به صحرا برندبه صحرا بردن برادران يوسف را و به جاه افگندنشبيرون آوردن كاروانيان يوسف را از چاه و بردن به مصرديدن زليخا، يوسف راخريدن زليخا يوسف را به اضعاف، در حراجخدمتگارى نمودن زليخا، يوسف راشرح دادن يوسف قصه ى محنت راه و زحمت چاه را براى زليخاتمنا كردن يوسف شبانى رامطالبه كردن زليخا وصال يوسف را و استغنا نمودن يوسف از وىفرستادن زليخا، يوسف را به باغعرضه كردن كنيزان جمال خويش را بر يوسف و يكتاپرست كردن يوسف ايشان راتضرع كردن زليخا پيش دايه و راهنمايى او زليخا را به ساختن عمارتوصف آرايش كردن زليخاخانه هفتمرسيدن عزيز مصر در همان دم و سال از يوسف و زليخاگواهى دادن طفل شيرخواره به بي گناهى يوسفزبان به طعنه ى زليخا گشادن زنان مصر و به تيغ غيرت عشق دست ايشان بريدنبه زندان رفتن يوسفاحسان يوسف به زندانيان و تعبير خواب ايشان و شاه مصر را كردنبيرون آمدن يوسف از زندان و وفات عزيز مصر و تنهايى زليخاابتلاى زليخا به محنت فراق بعد از وفات عزيز مصرالتفات نكردن يوسف به زليخا در كفر و التفات به وى پس از توحيدعقد نكاح بستن يوسف با زليخاوفات يافتن يوسف و هلاك شدن زليخا از مفارقت وىدر خاتمه ى كتاب