آغاز حسدبردن برادران بر يوسف - اورنگ پنجم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اورنگ پنجم - نسخه متنی

نور الدین عبد الرحمان جامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آغاز حسدبردن برادران بر يوسف





  • دبير خامه ز استاد كهن زاد
    كه يوسف چون به خوبى سر برافروخت
    به سان مردم اش در ديده بنشست
    گرفتى با وى آن سان لطف ها پيش
    درختى بود در صحن سراي اش
    ستاده در مقام استقامت
    پى تسبيح، هر برگش زبانى
    به هر فرزند كه ش دادى خداوند
    همان دم تازه شاخى بردميدى
    چو در راه بلاغت پا نهادى
    بجز يوسف كه از تاييد بخت اش
    شبى پنهان ز اخوان با پدر گفت
    دعا كن تا كفيل كار و كشت ام
    كه از عهد جوانى تا به پيرى
    دهد در جلوه گاه جنگ و بازى
    پدر روى تضرع در خدا كرد
    رسيد از سدره پيك ملك سرمد
    نه زخم تيشه ى ايام ديده
    قوي قوت، گران قيمت، سبك سنگ پيام آورد كاين فضل الهي ست
    پيام آورد كاين فضل الهي ست



  • درين نامه چنين داد سخن داد
    دل يعقوب را مشعوف خود ساخت
    ز فرزندان ديگر ديده بربست
    كه بر وى رشكشان هر دم شدى بيش
    به سبزى و خوشى بهجت فزاي اش
    فكنده بر زمين ظل كرامت
    بناميزد عجب تسبيح خواني
    از آن خرم درخت سدره مانند
    كه با قدش برابر سركشيدى
    به دستش ز آن عصاى سبز دادى
    عصا لايق نيامد ز آن درخت اش
    كه اى بازوى سعي ات با ظفر جفت
    بروياند عصايى از بهشت ام
    كند هر جا كه افتم دستگيرى
    مرا بر هر برادر سرفرازي
    براى خاطر يوسف دعا كرد
    عصايى سبز در دست از زبرجد
    نه رنج اره ى دوران كشيده
    نيالوده به زنگ روغن و رنگ ستون بارگاه پادشاهي ست
    ستون بارگاه پادشاهي ست


/ 117