خانه هفتم - اورنگ پنجم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اورنگ پنجم - نسخه متنی

نور الدین عبد الرحمان جامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خانه هفتم




  • رخ خود در خداى آسمان كرد
    زليخا ز آن نظر شد تازه اميد
    كه اى خودكام كام من روا كن
    به اين حسن جهانگيرى كه دادت
    به آن مويى كه مي گويى ميان اش
    كه بر حال من بيدل ببخشاي
    جوابش داد يوسف كاى پري زاد
    مكن تر ز آب عصيان دامنم را
    ز بحر جود او، گردون حبابي ست
    كه گر امروز دست از من بدارى
    به سقف اندر تماشاى همان كرد
    كه تابد بر وى آن تابنده خورشيد
    به وصل خويش دردم را دوا كن
    به اين خوبى كه در عارض نهادت
    به آن سرى كه مي خوانى دهان اش
    ز كار مشكلم اين عقده بگشاي
    كه نيد با تو كس را از پري، ياد
    مسوز از آتش شهوت تنم را
    ز برق نور او، خورشيد تابي ست
    مرا زين تنگنا بيرون گذاري،
    هزاران حق گزارى بينى از من



  • فزودش ميل از آن سوى زليخا
    به آه و ناله و زارى درآمد
    به حق آن خدايى بر تو سوگند
    به ابروى كماندارى كه داري
    به استيلاى عشقت بر وجودم
    ز قحط هجر تو بس ناتوانم
    مگير امروز بر من كار را تنگ
    به آن بيچون كه چون ها صورت اوست
    به پاكانى كز ايشان زاده ام من
    بزودى كامگارى بينى از من
    نظر بگشاد بر روى زليخا
    ز چشم و دل به خونبارى درآمد
    كه باشد بر خداوندان خداوند
    به سرو خوب رفتارى كه داري
    به استغنايت از بود و نبودم
    ببخش از خوان وصلت قوت جان ام
    مزن بر شيشه ى معصومي ام سنگ
    برون ها چون درون ها صورت اوست
    بدين پاكيزگى افتاده ام من ،
    هزاران حق گزارى بينى از من
    هزاران حق گزارى بينى از من



/ 117