تفسیر هدایت جلد 17
لطفا منتظر باشید ...
ترك كنى و به انجام دادن آن معصيت بپردازد پس چنان نيست كه چون سخن را نشنيد و تو او را ترك كردى، تو آن كس بوده باشى كه وى را به معصيت فرمان دادهاى»، «130» و گفت- عليه السلام-: «خداى تبارك و تعالى بزرگوارتر از آن است كه مردمان را به تكليفى مكلف كند كه طاقت انجام دادن آن را ندارند (يعنى بر انجام آن مجبورشان سازد)، و خدا تواناتر از آن است كه در تسلط او بر جهان چيزى باشد كه آن را اراده نكرده است»، «131» (پس امر را به مردمان تفويض كند).امام على بن موسى الرضا (ع)، در پاسخ پرسش مأمون از وى كه گفت:اى ابو الحسن! آيا مردمان بر آنچه مىكنند مجبورند؟ گفت: «خدا عادلتر از آن است كه آفريدههاى خود را به كارى مجبور كند و سپس آنان را عذاب دهد»، و مأمون پرسيد كه: آيا به حال خود واگذار شدهاند؟ و امام (ع) در پاسخ گفت:«خدا حكيمتر از آن است كه از بنده خود غافل بماند و او را به خودش واگذارد»، «132» و اين بيان ژرف از ائمه- عليهم السلام- درباره اراده انسان و قرار او همان حقى است كه دلايل و حجتهاى بالغه ما را به آن راهنمايى مىكند، و راهنماترين آنها و جدان خود آدمى و آزمايشهاى شخصى او است. پس جبريان، هر چند درباره رأى خود به مجادله بر مىخيزيد، هر يك هر يك ايشان از روى علم يقينى اين را مىدانند كه خود به استقرار آنچه كه خواستار آناند مىپردازند و هيچ كس آنها را به اين كار مجبور نمىكند، و همچنين پيروان مذهب تفويض مىدانند كه همه كارها به دست خود ايشان نيست.وَ ما يَذْكُرُونَ إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْوى وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ- و ياد نكنند و به ياد نياورند مگر آنچه را كه خدا مىخواهد، كه او شايسته آن است كه مردمان از او بترسند، و شايسته آن كه اميد رحمت و آمرزش او را داشته باشند.»يعنى او- عزّ و جلّ- اهليت و شايستگى آن را دارد كه بندگانش از او
بترسند و پرهيزگار باشند، و نيز به رحمت و مغفرت او اميدوار باشند، و اين آخرين اشاره قرآنى آدمى را بر راه درست قرار گرفته ميان بيم داشتن و اميدوار بودن قرار مىدهد، به همان گونه كه آيات او را ميان جبر و تفويض قرار داده است، ولى بايد اين را از ياد نبريم كه رحمت او بر غضبش پيشى مىگيرد.