تفسیر هدایت جلد 17
لطفا منتظر باشید ...
آن حكمت مقتضى آن بوده است، به همان گونه كه عذابى دردناك مقتضى براى تكذيبكنندگان و دروغ پنداران حقّ است (آيات 20- 24).از گردش آدمى در افقهاى نفس خودش، سياق قرآن به آفاق جهان پيرامون او و موجودات و ظواهر آن مىپردازد، كه در آن خدا زمين را در برگيرنده آدمى در حال زنده بودن و پس از مرگ او قرار داده است، و داراى كوههايى استوار با داشتن ريشههايى در زمين و قلههايى افراشته در آسمان است، و از همين كوهها آب شيرين و گوارايى به نوشندگان مىبخشد، و اين همه نشانههايى از حكمت خدا است، و علاماتى كه ما را به آن باز پسين روز هدايت مىكند، پس واى بر تكذيب كنندگان آن روز و ديگر آيات الاهى (آيات 25- 28).براى آن كه ريشه عذر و بهانه آوردن و مكر ورزيدن را كه دروغگويان آن را دستاويزى براى دروغگويى خويش قرار مىدهند قطع كند، و عاقبت كذب و تكذيب مجسم شود، نداى الاهى در حالى به مكذّبان مىرسد كه نزديك است، اگر مشيت خدا در كار نباشد، آنان را هلاك كند به آنان گفته مىشود: انْطَلِقُوا إِلى ما كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ يعنى به دوزخى كه آن را دروغ مىشمرديد و عذاب آن روانه شويد، و انْطَلِقُوا إِلى ظِلٍّ ذِي ثَلاثِ شُعَبٍ لا ظَلِيلٍ وَ لا يُغْنِي مِنَ اللَّهَبِ و به آن آتشى رهسپار شويد كه شرارهايى به عظمت كاخها دارد و به گروهى از شتران زرد مىماند: إِنَّها تَرْمِي بِشَرَرٍ كَالْقَصْرِ كَأَنَّهُ جِمالَتٌ صُفْرٌ پس واى بر تكذيبكنندگان در آن روز از خشم خدا و عذاب او (آيات 33- 32).در آن جا حجت رساى خدا سخن مىگويد، و مكذبان، بدان سبب كه حجت زبانشان را بسته است و اجازهاى براى عذرخواهى به ايشان داده نمىشود:وَ لا يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ خاموش مىمانند، و اين عذابى خوار كننده ايشان در برابر جبّار آسمانها و زمين، و پيش روى مردم در محشر روز قيامت است (آيات 35- 37).سياق قرآن به چالش تكذيب كنندگان قديم و جديد مىپردازد، و هدف آن