تفسیر هدایت جلد 17
لطفا منتظر باشید ...
[42] و هنگامى كه آدمى بر آن مىشود كه به چيزى كفر ورزد، با پرداختن به شك درباره آن و اين كه نمىداند چگونه صورت مىپذيرد و به كدام صورت و در كجا ... اين كفر را در نظر خود پسنديده جلوهگر مىسازد ... و به همين گونه بود كه كفار به شك كردن درباره آخرت خود را مشغول مىكردند و از يكديگر مىپرسيدند: خدا چگونه استخوانهاى پوسيده را دوباره زنده مىكند، و چه وقت، و به چه جهت اين اندازه مدت دراز تجديد حيات به تعويق مىافتد؟ چرا تا كنون كسانى كه در آغاز زمان مردهاند بعث و تجديد حيات پيدا نكردهاند؟ و همچنين ...ولى همه اين پرسشها نمىتواند حقيقت ساعت را نفى كند، و آن بدون شك واقع خواهد شد.يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها- از تو درباره ساعت رستاخيز مىپرسند كه هنگام آن چه وقت است.»چه وقت استقرار پيدا مىكند به همان گونه كه كشتى با لنگر انداختن در كرانه قرار مىگيرد؟[43] ولى خدا دانش آن را از همگان پوشيده نگاه داشته است، و بلكه براى آن وقتى معين نكرده است، و هر وقت كه بخواهد آن را مقرر مىدارد، و بنا بر حديثى رسول اللَّه (ص) گفته است: «قيام ساعت جز به خشمى كه خدا به آن خشمناك مىشود، صورتپذير نخواهد شد». «11»ولى شناختن ميعاد ساعت او و ندانستن آن در واقعيت ساعت تغييرى پديد نمىآورد. و آن به درجهاى بزرگ است كه آسمانها از وقوع آن بيمناك مىشوند! پس چرا آن را به ياد نمىسپاريم و آنچه را كه براى آن لازم است فراهم نمىآوريم؟فِيمَ أَنْتَ مِنْ ذِكْراها- تو از دانش و ياد آن چه مىدانى؟» به نظر من معنى اين آيه چنين است: تو كجا و داستان و قصه آن كجا، و به چه سبب آن را به ياد خود نمىآورى، و معنى آن، چنان كه بعضى گفتهاند، اين