تفسیر هدایت جلد 17
لطفا منتظر باشید ...
همين سبب پروردگار ما گفت:إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ- آن (قرآن) چيزى نيست جز يادآورى براى جهانيان.»[28] يكى از صفات وحى تأكيد آن بر آزادى انسان است در آنچه اختيار مىكند و مىپذيرد. مگر پروردگار ما نگفت: لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ؟! «18» آزادى از آزادى عقيده آغاز مىشود، و خداوند سبحانه و تعالى از آن ابا داشته است كه حق را بر بشر به زور تحميل كند، و از آن خوددارى كرده است كه بعضى از بندگانش بعضى ديگر را با كراهت به پذيرش حق وا دارند، چنان كه خود گفته است: لَوْ يَشاءُ اللَّهُ لَهَدَى النَّاسَ جَمِيعاً ... أَ فَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ». «19» و انسان وقتى مكرم و شايسته دريافت پاداش كامل است كه آزادانه ايمان آورد، ولى اگر اين ايمان آوردن همراه با اكراه باشد، نه پاداشى دارد و نه كرامتى.لِمَنْ شاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَسْتَقِيمَ- براى آن كس از شما كه بخواهد بر هدايت و بر راه راست باشد.»بر راه مستقيمى كه مورد چالش هواهاى نفسانى و فشار اجتماع و گمراهكنندگى شيطان و بوقهاى آن، و تهديدهاى صاحبان تسلط و فريبندگان است.[29] خواستن و مشيت گرانبهاترين گوهر در نزد آدمى است، و آن موهبتى الاهى است، و اگر خداوند متعال اين موهبت را به آدمى ارزانى نمىداشت، بشر چيزى جز يكى از موجودات زنده سطح زمين نمىبود و به مقام انسانيت نمىرسيد، و بدين گونه هيچ كس نمىتواند به اين موهبت بر خود ببالد و چنان گمان كند كه بدون خواست خدا صاحب قدرت است و از ديدگاهى ديگر: ايمان نورى الاهى است كه خدا آن را، پس از خواستار شدن شخص، بر دل او مىافكند، و قلب او را