تفسیر هدایت جلد 17

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تفسیر هدایت - جلد 17

سیدمحمدتقی مدرسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

الْمُزَّمِّلُ‏

. «1» و در اين اختلاف است كه به چه سبب مدثر ناميده شده است، پس بعضى از ايشان ظاهر را تأويل كردند، و بعضى بر آن باقى ماندند و پرسيدند: چرا رسول خود را به لباسش پوشاند؟

جابر از رسول اللَّه (ص) روايت كرده است كه گفت: «مدت يك ماه در حراء مجاور ماندم، و چون اين مدت به پايان رسيد به دره كوه درآمدم و كسى مرا خواند، پس به پيش و پس و راست و چپ خويش نگريستم و هيچ كس را نديدم بار ديگر كسى مرا خواند، پس چون سر برداشتم او- يعنى جبرييل- را بر عرش در هوا ديدم آن گاه گفتم مرا به لحاف بپوشانيد، پس بر من آب ريختند و خداى عزّ و جلّ آيات سورة المدّثر را نازل كرد». «2» و در الدر المنثور چنين آمده است: «پس سر خود را بالا بردم و ناگهان فرشته‏اى را كه در حراء نزد من آمده بود، نشسته بر يك كرسى در ميان آسمان و زمين مشاهده كردم، و ترسان «به خانه» آمدم و گفتم: ... الخ». «3» و فخر رازى نقل كرده است كه چند تن از قريش رسول اللَّه (ص) را آزار مى‏دادند، و آنان اين كسان بودند: ابو جهل و ابو لهب و ابو سفيان و وليد و نضر بن الحرث و أميّة بن خلف و عاص بن وائل اين سخن را در ميان مردم پخش كردند كه: محمّد جادوگر است، و چون رسول اللَّه (ص) از انتشار آن در ميان مردم آگاه شد، سخت بر وى گران آمد و اندوهناك به خانه بازگشت، و خود را در جامه خويش پوشاند، و جبرييل (ع) بر وى نازل شد و او را بيدار كرد و گفت: يا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ، «4» و سيوطى در اسباب النزول، ص 223، اين روايت را سست شمرده است، و من در سورة المزّمّل اين علّت نزول را، به سبب شكى كه در آن براى اصحاب رسول در رسالت او پيدا شده بود، و سستى در مقابل فشارهاى مشركان، مورد انتقاد

1- البرهان، ج 3، ص 28.

2- مجمع البيان، ج 10، ص 384 و التبيان، ج 10، ص 171 و الكشاف، ج 4، ص 644 و التفسير الكبير، ج 30، ص 159، و در فى ظلال القرآن، ج 8، ص 345، و الميزان، ج 20، ص 83.

3- الدّر المنثور، ج 6، ص 280.

4- التفسير الكبير، ج 30، ص 190.

/ 456