اين كه تنها براى خدا چنين كند، و چيزى جز رضايت و پاداش او نخواهد.
دوم
آن كه بر حق تا هنگام ملاقات پروردگار خويش استوار بماند، چنان كه خداوند متعال گفته است: وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ- و پروردگار خويش را بپرست تا به يقين دست يابى». «34» پس صبر، چنان كه آن كسان كه شكست خوردن و بازگشت خويش را از مبارزه پسنديدهاند گمان مىكنند، حدّى ندارد، و مؤمن بايد چندان صبر كند تا به ملاقات پروردگار خويش نايل شود.
سوم
آن كه لازم است پس از پرداختن به كارى كه بر عهده گرفته است، براى رسيدن فرمان پروردگارش صبر كند و به قضاى او تسليم شود، و سپس كار را به پروردگار خويش واگذارد تا هر گونه كه خواهد آن را تقدير كند، و معنى تسليم شدن به خدا و تفويض كارها به او همين است و آن درجه والايى از يقين است كه34- الحجر/ 99.