شماره مقاله:543
آياس، قصبهاي كوچك در غرب خليج اسكندرون در بخش يومورتاليك از استان
آدانا (تركيه) و مركز اداري بخش. امروز آن را يومورتاليك مىنامند. جمعيت آن
برابر سرشماري 1980م، 444 ،2نفر است I/17) YA, IV/357; .(TA, در روزگار باستان
آيگاي1، آيگاياي2، آيگه آي3، نام داشته و از شهرهاي يونانى كرانة درياي
مديترانه به شمار مىرفته است ( پاولى، .(I/945 بازرگانان و دريانوردان
ايتاليايى (ونيزيها و جنواييها) آن را لاگاتسو4 و آجاتسو مىخواندند ، TA) همانجا؛
II/42 IA, I/936; .(ML, دمشقى نام اصلى آن را اياذ نوشته است (ص 363).
اراضى اين منطقه از رسوبات رودخانة جيحان و تپههايى كه ارتفاع آن 150 -
250 متر مىباشد، تشكيل يافته است XXXIII/459) .(TA, آب و هواي آن مديترانهاي،
حداكثر درجة حرارت سالانه 8/37 و حداقل آن 1/3- سانتىگراد و باران متوسط
سالانه 835 ميلىمتر است I/14) YA, ، TA; همانجا) كه بيشتر در زمستان و بهار مىبارد.
در قرون وسطى، اين شهر جزئى از ايالت كيليكيه در ساحل درياي مديترانه و
برسر راههاي كاروان رو قرار داشت (خداورديان، 1/236) و فرمانروايان ارمنى بر
آن تسلط داشتند (همو، 1/232). زمانى كه حكومت شاهزاده نشينهاي كرانة درياي
مديترانه كه به وسيلة مسيحيان تأسيس يافته بود، رو به انحطاط نهاد (سدة 7-
8ق/13-14م)، دوران شكوفايى آياس آغاز گرديد (همانجا؛ IV/357 .(TA, كالاهايى
كه از مشرق به اروپا مىرفت، پس از انبار شدن در بغداد و تبريز به آياس حمل
و از آنجا به مقصد كشورهاي اروپايى صادر مىشد (همانجاها). همچنين پس از آنكه
بنادر طرابلس و عكا به دست مسلمانان افتاد، بازرگانان مسيحى به آياس روي
آوردند و آنجا را محل تجمع خود قرار دادند (ابوالفدا، تقويم البلدان، 249).
قرار گرفتن آياس بر سر راههاي ارتباطى عراق - سوريه - آناتولى و نزديكى به
رودخانة جيحان از يك سو و محافظت آن به وسيلة برج و باروهايى چند ، TA)
همانجا) از ديگر سو، از علل مهم گسترش اين شهر بوده است. همچنين با روي كار
آمدن سلجوقيان آسياي صغير، به ويژه در زمان علاءالدين كيقباد در آناتولى و
مماليك مصر، بنادر شرق درياي مديترانه اهميت خود را از دست داد و بنادر جديد
جنوب آناتولى و در رأس آنها آياس رونق گرفت ، TA) همانجا). در زمان ايلخانان
نيز از آنجا كه آنان بازرگانان خود را به تجارت از راه آياس تشويق مىكردند
(رانسيمان، 430) و اين شهر را به عنوان عمدهترين راه تجارت خود به جهان
خارجمىدانستند، براهميت و اعتبار آنافزودهشد (همو،432). بازرگانان مسيحى به
رغم آنكه پاپ داد و ستد با مسلمانان را ممنوع ساخته بود، بر سر تجارت با
مسلمين آن چنان رقابت مىكردند (همو، 431) كه گاه به درگيريهايى خونين
منجر مىگرديد ، IA) همانجا).
بازرگانان عراقى، سوري، مغولى، ونيزي، و جنوايى در اين بندر به خريد و فروش
كالاهايى نظير ادويه، نيل، پارچههاي ابريشمى، پوست، پنبه و نظاير آن مىپرداختند
(همانجا؛ ، TA همانجا). در 722ق/1322م عساكر بلاد مصر و شام و سواحل به
فرماندهى آلتون بوغا (الطن بغا) نايب شهر حلب، آياس را محاصره كردند و پس
از درهم كوبيدن آن از دريا و خشكى آن را گشودند و تا آنجا كه مىتوانستند،
ويران ساختند (ابوالفدا، المختصر فى اخبار البشر، 4/91). در 723ق/1323م مصالحهاي
ميان مماليك و مردم شهر صورت گرفت، اما وقتى پاپ دستور داد بارو و قلعة
ويران شده را تعمير كنند، مماليك اين امر را مقدمهاي براي شروع جنگ صليبى
جديدي شمردند و بار ديگر در 737ق/1337م آن را ويران ساختند و سرانجام در
748ق/1347م حاكميت قطعى خود را بر اين شهر اعمال كردند (همان، 4/119، 147؛
43 .(IA, بعد از آنكه در اوايل سدة 10ق/16م سلطان سليمعثمانى (872
-926ق/1467-1520م) مصر راتصرفو متصرفات مماليك را ضميمه خاك عثمانى كرد،
آياس نيز جزئى از ايالت آدانا گرديد. با افول تجارت شرق از راه درياي
مديترانه، آياس نيز از رونق افتاد تا آنجا كه در آغاز قرن 19م به صورت
روستايى كوچك درآمد.
پس از آنكه لولة انتقال نفت عراق به تركيه در 1977م به منطقة يومورتاليك
كه نقطة پايان آن بود، رسيد، اقدامات و تأسيسات عمرانى در اين ناحيه آغاز
شد، اين خط لوله كه طول آن 981 كم است، در روستاي گول او اسى1 در فاصلة 20
كيلومتري آياس به دريا مىرسد كه جادة اسفالتهاي آن دو را به هم مربوط مىكند.
وجود اسكلة بزرگ بارگيري نفت و انبارهايى به ظرفيت يك ميليون تن و تأسيسات
جانبى آن در ناحيه، آيندة درخشانى را براي اين قصبة كوچك نويد مىدهد
XXXIII/459) .(TA,
بقاياي شهر باستانى در نزديكى اين قصبة كوچك هنوز باقى است كه كانالهاي
انتقال آب، برج و باروي نزديك ساحل دريا و برجى كه به دستور سلطان سليم
قانونى در 943ق/1536م ساخته شده است، از آن جملهاند ( قاموس الاعلام،
I/154 .(YA,
مآخذ: ابوالفدا، تقويم البلدان، پاريس، 1840م؛ همو، الممختصر فى اخبار البشر،
بيروت، دارالمعرفة؛ خداورديان، ك. س.، تاريخ ارمنستان، ترجمة گرمانيك،
تهران، 1360ش؛ دمشقى، نخبة الدهر، ترجمة سيدحميد طبيبيان، تهران، 1357ش؛
رانسيمان، استيون، تاريخ جنگهاي صليبى، ترجمة منوچهر كاشف، تهران، 1350ش؛
قاموس الاعلام؛ نيز: IA; ML, Pauly; TA; YA.
علىاكبر ديانت (ز) تايپ مجدد - 19/3/77 (ز) ن 1 - 27/3/77