ابن ابي خيثمهجلد: 2نويسنده: ابوالفتح حکيميان
شماره مقاله:800
اِبْنِ اَبى خَيْثَمه، ابوبكر احمد بن زهير (ابى خيثمة) بن حرب بن شداد
(185-279ق/801 -892م)، فقيه، محدّث، عالم انساب، مورخ، شاعر و اديب
ايرانى. در اثل از اهالى نَسا از نواحى خراسان بود، ولى در بغداد نشو و نما
يافت و همانجا درگذشت. وي از منصور بن سلمة خزاعى، محمد بن سابق، ابونعيم
فضل بن دكين، هوذة بن خليفه،... و بسياري ديگر حديث شنيد و علم انساب را
از مُصْعَب بن عبدالله زبيري، علم حديث را از يحيى بن نَعين و امام احمد
بن حنبل، تاريخ را از ابوالحسن مداينى و ادبيات را از محمد بن سَلاّم
جُمَحى فرا گرفت (خطيب بغدادي، 4/162؛ ابن جوزي، 5/139؛ ياقوت، 3/35).
منابع متأخر پدرش ابن خيثمه (د 243ق/857م) نويسندة كتاب المسند و
كتابالعلم (ابن نديم، 321) را نيز جزو استادان وي ذكر كردهاند (ذهبى،
تذكره، 2/596؛ ابن حجر، 1/174؛ ابن جزري، 1/54). ياقوت به نقل از فرغانى
مىنويسد: ابن ابى خيثمه مذهبى خاص داشت كه مردم او را به قَدَريّه نسبت
مىدادند (3/37).
ابن ابى خيثمه از كسان بسيار نقل روايت و حديث كرده است كه از آن
جملهاند: هوذة بن خليفه، قُطْبة بن العلاء، مسلم بن ابراهيم، موسى بن
اسماعيل (ذهبى، تذكره، 2/596). كسانى نيز از او حديث نقل كردهاند چون ابن
صاعد، محمد بن مخلد، اسماعيل صفار، ابوسهل قطان (همانجا). همچنين مورخانى
چون ابوالقاسم بَغَوي (خطيب بغدادي، 4/163؛ ابن جوزي، 5/139؛ ياقوت، 3/36)
در نقل روايات تاريخى به او استناد كردهاند.
اثر مهم ابن ابى خيثمه در علم تاريخ التاريخ الكبير است كه به شيوة
محدثان و با جرح و تعديل روات تأليف يافته و مورخانى مشهور چون مسعودي به
آن استناد كردهاند (3/89 -90، 163). نظرية خطيب بغدادي (4/163) مبنى بر اينكه
كتابى چنان سرشار از فوائد نمىشناسد، توسط مؤلفان قرنهاي بعد نقل شده است
(مثلاً: ياقوت، 3/36؛ ذهبى، تذكره، 2/596؛ همو، سير، 11/493؛ ابن كثير، 11/66؛
ابن تغري بردي، 3/83). اهميت اين كتاب تا آنجاست كه در اندلس نيز معروف
بوده است ( 2 EI). نسخهاي بسيار كهن از التاريخ الكبير در كتابخانة جامع
القرويين فاس موجود است ( تذكرة النوادر، 79؛ سزگين، 1/152؛ پرووانسال، ؛ I/95
بروكلمان، 3/252). اين كتاب كه بنابر اطلاعات موجود در تاريخ عالم تأليف
يافته، در برنامة انتشارات حيدرآباد (1354ق/1935م) قرار داشته است (همانجا).
ديگر آثار ابن ابى خيثمه اينهاست: 1. تاريخ رواة الحديث كه همانند تاريخ
ابو عبدالله بخاري و در حد خود كتابى بزرگ است (حاجى خليفه، 1/295)؛ 2.
اخبار الشعرا (ابن نديم، 321)، سزگين مىافزايد كه اين اثر از مهمترين
منابع مرزبانى در تأليف الموشح بوده و ابوالفرج اصفهانى بخشهايى از آن را
در اغانى نقل كرده است (1/152)؛ 3. كتاب الاعراب (ابن نديم، همانجا)؛ 4.
كتاب البر (بغدادي، 1/51)؛ 5. المنتمين (ابن نديم، همانجا)؛ 6. وصاياي
العلماء عندالموت، كه تنها بغدادي (همانجا) از آن نام برده است.
مآخذ: ابن تغري بردي، النجوم؛ ابن جزري، محمد، غاية النهاية فى طبقات
القراء، به كوشش ج. برگشترسر، قاهره، 1351ق/1932م؛ ابن جوزي، عبدالرحمان،
المنتظم، حيدرآباد دكن، 1357- 1358ق؛ ابن حجر، احمد، لسان الميزان، حيدرآباد
دكن، 1329-1331ق؛ ابن كثير، البداية، قاهره، 1351- 1358ق؛ ابن نديم،
الفهرست، بيروت، 1398ق؛ بروكلمان، كارل، تاريخ الادب العربى، ترجمة
عبدالحليم نجار، قاهره، 1974م؛ بغدادي، اسماعيل پاشا، هدية العارفين،
استانبول، 1951م؛ تذكرةالنوادر من المخطوطات العربية، حيدرآباد دكن، 1350ق؛
حاجى خليفه، كشف الظنون، استانبول، 1941م؛ خطيب بغدادي، احمد، تاريخ
بغداد، قاهره، 1349ق؛ ذهبى، شمسالدين محمد، تذكرة الحفاظ، حيدرآباد دكن،
1333-1334ق؛ همو سير اعلام النبلاء، به كوشش شعيب ارنؤوط، بيروت،
1401ق/1981م؛ سزگين، فؤاد، تاريخ التراث العربى، ترجمة محمود فهمى حجازي،
رياض، 1983م؛ مسعودي، على، مروج الذهب، بيروت، دارالاندلس؛ ياقوت، ادبا؛
نيز:
EI 2 ; L E vi- Proven 5 al, E. X Documents et notules n , Arabica, Leiden, 1954.
ابوالفتح حكيميان
تايپ مجدد و ن * 1 * زا
ن * 2 * زا