شماره مقاله:663
اِبْراهيمِبْنِ موسي عَلَوي، فرزند امام موسي بن جعفر(ع)، معروف به جزّار و ملقب
به مرتضي (د 210ق/825م)، يکي از ائم? زيديه که يک چند بر يمن و مکه فرمان راند.
اشتهار وي به جزّار از آن روست که در حمله به يمن بسياري از مردم آنجا را کشت يا
اسير کرد (طبري، 8/536). يعقوبي (2/415)، ابن بابويه (ص 25)، مفيد (ص 588)، ابن شهر
آشوب (4/324) و ديگران از ابراهيم نامي در ميان فرزندان امام موسيبن جعفر(ع) نام
بردهاند، اما برخي نوشتهاند که امام موسيبن جعفر(ع) داراي 2 فرزند به نام
ابراهيم بوده است: ابراهيم اکبر که در يمن به حکومت رسيد (ابن عِنّيه، عمده الطالب،
197، 201) و ابراهيم اصغر که ملقب به مرتضي بود (همان، 201؛ همو، الفصول الفخريّه،
134). ابراهيم را مردي کريم، دلير و بخشنده معرفي کردهاند (مفيد، 589؛ طبرسي،
301). ابن زهره وي را محدّثي دانسته که از پدران خود روايت کرده است (ص 87). مجلسي
وي را از راويان ممدوح بهشمار آورده است (ص 143). ابن خلکان به نقل از جهشياري
بيتي از اشعار ابراهيم را براي تسلي فضلبن سهل وزير دولت عباسيان در مرگ فرزندش
آورده است و مينويسد که پدر پس از شنيدن اين شعر آرام گرفت (3/211). در 198ق/814م
محمدبن ابراهيم علوي معروف به ابن طباطبا (د 199ق) به ياري سرّيبن منصور شيباني
معروف به ابوالسرايا (د 200ق) در کوفه قيام کرد (يعقوبي، 2/445) و اکثر علويان و
طالبيان با وي بيعت کردند. ابراهيم ابن موسي نيز با او بيعت کرد (شامي، فضيله
عبدالامير، 212) اما ديري نپاييد که ابن طباطبا چشم از جهان فروبست و ابوالسرايا با
محمدبن محمدبن زيد (د 200ق) (يعقوبي، همانجا) يا محمدبن زيد (مفيد، 589) بيعت کرد و
هريک از ياران، مأمور گرفتن شهري شدند. ابراهيم نيز به محمد پيوست و مأمور گرفتن
يمن شد (يعقوبي، همانجا). بعضي نوشته اند که وي از جانب ابوالسرايا به حکومت يمن
برگزيده شد (ابن اثير، 6/305). ابراهيم در جريان قيام ابن طباطبا و پس از او محمدبن
محمدبن زيد و ابوالسرايا، در مکه به سر ميبرد. هنگامي که از قيام آنان و انتصاب
خويش به حکومت يمن آگاه شد با جمعي از ياران و خاندان و سپاهيان خود به سوي اين
سرزمين شتافت (طبري، 8/536). در آن زمان اسحاقبن موسيبن عيسيبن ماهان از جانب
مأمون عباسي (د 198ق/814م) بر يمن حکومت ميکرد. چون وي از نزديک شدن ابراهيم و
يارانش به شهر صنعا باخبر شد، همراه نزديکان و ياران خود از يمن بيرون آمد و به مکه
رفت (همانجا). ابن کثير از جنگهاي بسيار ابراهيم در يمن خبر داده (10/246)، ولي
نگفته است که اين جنگها با چه کسي و در کجا و چگونه بوده است. ابراهيم در 200ق پس
از استقرار در يمن به گفت? طبري (8/540) مردي از فرزندان عقيلبن ابيطالب را به
عنوان اميرالحاج همراه سپاهيان بسيار به مکه فرستاد. طبري داستاني از مقابل? اين
مرد با معتصم برادر مأمون آورده است (همانجا). در اينکه چگونه ابراهيمبن موسي(ع)
از حکومت يمن کنار گذاشته شد سخنان مختلفي گفتهاند. يعقوبي نوشته است که حسنبن
سهل که از جانب مأمون حکومت عراق يافته بود، پس از ورود به مدائن، حمدويهبن عليبن
عيسيبن ماهان را به حکومت يمن گماشت. ابراهيم در جنگ از او شکست خورد و روان? مکه
شد (2/447). ابن خلدون نوشته است که مأمون لشکريان خود را به يمن فرستاد. سپاهيان
وي نواحي گوناگون يمن را تسخير کردند و جمع بسياري از بزرگان يمن را با خود نزد
مأمون بردند. در ميان آنان، محمد زيادبن عبداللـهبن ابيسفيان بود که مأمون وي را
به حکومت يمن برگماشت و به وي فرمان داد تا با علويان بجنگد و يمن را بگشايد
(4/453-454). قلقشندي نام کسي را که مأمون براي سرکوبي ابراهيم به يمن فرستاد،
محمدبن ابراهيمبن عبيداللـهبن زيادبن ابيه نوشته است. وي بنيانگذار دولت
بنيزياد در يمن بود (1/216). بعضي نوشتهاند که احمدبن يزيدبن عبدالرحمن قشيبي
شاعر يمني که مخالف ابراهيمبن موسي بود، در هنگام هجوم ابراهيم به يمن اسير شد. وي
بعداً گريخت و با اشعر شورانگيز خود مردم يمن را بر ابراهيم شوراند و آنان به
سرکردگي عبداللـهبن محمدبن ماهان (در 201ق/816م) قيام کردند و ابراهيم را از يمن
بيرون راندند (شامي، احمدمحمد، 264-266). ابراهيمبن موسي پس از خروج يا فرار از
يمن به مکه رفت. در آن زمان يزيدبن محمدبن حنظل? مخزومي که به نيابت از حمدويهبن
عليبن عيسيبن ماهان (يعقوبي، 2/448) يا به نمايندگي از عيسيبن يزيد جلودي
(فاکهي، 2/190) بر مکه فرمان ميراند، براي مقابله با ابراهيم از مکه بيرون آمد،
اما شکست خورد و به قتل رسيد و ابراهيم وارد مکه شد (يعقوبي، همانجا). حمدويهبن
عليبن عيسيبن ماهان پس از استقرار در يمن به دلايلي به فرمان مأمون از مقام خود
برکنار گرديد و مأمون بار ديگر ابراهيمبن موسي(ع) را به حکومت يمن منصوب کرد و به
جلودي فرمان داد که براي مقابله با حمدوبهبن علي که از فرمان مأمون سرپيچي کرده
بود، همراه ابراهيم به يمن برود. جلودي همراه ابراهم نرفت و ابراهيم خود با يارانش
به يمن شتافت. در ابتدا ابراهيم بر فرزند حمدويه چيره شد و بسياري از سپاهيان وي را
کشت و به سوي شهر صنعا پيش رفت. حمدويه خود براي مقابله با ابراهيم از صنعا خارج شد
و جنگ سختي ميان آنان درگرفت که به شکست ابراهيم انجاميد و بار ديگر ابراهيم به مکه
گريخت (همو، 2/449). در 202ق مأمون وي را به حکومت مکه گمارد (فاکهي، 2/191) و
اميرالحاج کرد (ابن خلدون، 3/532). ابراهيم در مراسم حج آن سال مردم را به
ولايتعهدي برادر خود عليبن موسي(ع) فرا خواند (طبري، 8/567). عيسيبن يزيد جلودي
که پس از ابراهيمبن موسي از جانب مأمون به حکومت يمن منصوب شده بود، نخست به مکه
آمد و ابراهيمبن موسي را به بغداد فرستاد و به جاي وي عبيداللـهبن حسن علوي را به
حکومت مکه گمارد (يعقوبي، 2/445). برخي نوشتهاند که ابراهيم و علويان متفرق شده
بودند. از اين روي به بغداد رفت و امان خواست و مأمون وي را امان داد، يا به قولي
عليبن موسيالرضا(ع) نزد مأمون از وي شفاعت کرد. ابراهيم تا 210ق/825م در بغداد
ماند تا او را مسموم کردند (شامي، فضيله عبدالامير، 214-215). دربار? زندگي
ابراهيمبن موسي اين نکته درخور يادآوري است که او يکبار در مخالفت عباسيان و
يکبار به عنوان نمايند? ايشان بريمن فرمان راند. از ابراهيم فرزندي باقي نماند
(ابن عنبه، عمده الطالب، 201)، ولي خواندمير نوشته است که وي را دو پسر به نامهاي
موسي و جعفر بوده است (1/81-82).
مآخذ: ابن اثير، الکامل، بيروت، 1965؛ ابن بابويه، محمدبن علي، عيون اخبار الرضا،
ترجم? محمدتقي اصفهاني، تهران، علميّ? اسلاميّه؛ ابن خلدون، العبر؛ ابن خلکان،
وفيات الاعيان، به کوشش محمد محييالدين، عبدالحميد، قاهره، 1948م؛ ابن زهره،
تاجالدين ابن محمد، غايه الاختصار، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، 1382ق؛ ابن
شهر آشوب، محمدبن علي، مناقب آل ابيطالب، به کوشش هاشم رسولي محلاتي، قم، 1379ق؛
ابن عنبه، احمدبن علي، عمده الطالب، به کوشش محمدحسن آل الطالقاني، قم، 1362ش؛ همو،
الفصول الفخريّه، به کوشش جلالالدين محدّث ارموي، تهران، 1346ش؛ ابن کثير،
اسماعيلبن عمر، البدايه والنهايه، قاهره، 1932م؛ خواندمير، غياثالدين، حبيب
السير، به کوشش محمددبير سياقي، تهران، 1353ش؛ شامي، احمد محمد، قصه الادب
فياليمن، بيروت، 1968م؛ شامي، فضيله عبدالامير، تاريخ الفرقه الزيديه، نجف، 1974م؛
طبرسي، فضلبن حسن، اعلام الوري، بيروت، 1979م؛ طبري، محمدبن جرير، تاريخ، به کوشش
محمد ابوالفضل ابراهيم، قاهره، 1386ق؛ فاکهي، محمدبن اسحاق، المنتقي، لايپزيک،
1859م؛ قلقشندي، احمدبن عبداللـه، مآثرالانافه في معالم الخلافه، به کوشش
عبدالستّار احمد فراج، کويت، 1964م؛ مجلسي، محمدباقر، وجيزه، تهران، 1311ق؛ مفيد،
محمدبن محمد، الارشاد، ترجم? محمدباقر ساعدي، تهران، 1351ش؛ يعقوبي، احمدبن واضح،
تاريخ، بيروت، 1960م.
علي رفيعي