يـكـى ديـگـر از خـصـوصـيـات آشـكـار كـودكـان ، سـؤ ال كـردن و كـنـجـكـاوى دربـاره مسائل مختلف براى درك بهتر و بيشتر است . اين پرسش ها از سنين حدود چهار سالگى شروع و تـا آغـاز نـوجـوانـى يا بلوغ به اشكال مختلف ادامه مى يابد. آنان از آنچه كه مى بينند يا مى شنوند و از علت انجام كارها پرسش مى كنند. لذا اين دوران را ( دوران چراها) ناميده اند.راسـتـى مـا در قـبـال پـرسـش هـاى كـودكـان چـگـونـه بـرخـورد مـى كـنـيـم ؟ آيـا بـا حـوصـله و دلايـل درسـت و قـابـل فـهم ، ساده به آنان جواب مى دهيم ؟ يا با كلى گويى و جواب هايى كه جـنـبـه فـرار كـردن داشـتـه يـا جـواب هـاى ضـعـيـف و احـيـانـاً نـادرسـت ذهـنـشـان را مشغول مى كنيم ؟ اگـر بـه پـرسـش هـاى كـودكـان جـواب هـاى درسـت و واقـعى بدهيم ، مطمئناً او در آينده شخصى انـديـشـمـنـد، منطقى ، خلاق و موفق خواهد شد. و گرنه اثرات سوء پاسخ ندادن يا بد پاسخ دادن ، گريبانگير كودك مى شود.از جمله سؤ الات كودكان ، مربوط به خدا، پيامبر، روزه ، نماز و مانند آنها است . مثلاً مى پرسند چـرا بـايـد وضـو بـگـيـريـم ؟ نـمـاز چـه فايده اى دارد؟ اگر نخوانيم چه مى شود؟ و دهها سؤ ال ديگر.ضـرورى اسـت بـراى هـر سـؤ ال ، پـاسـخ مـتـنـاسـب بـا درك او بـدهـيـم . و اگـر جـواب سـؤ ال را نمى دانيم از كسانى كه مى دانند كمك گرفته پاسخ درست را در اختيار او بگذاريم . مثلاً در جـواب چـرا بـايـد وضو بگيريم ، مى توان گفت كه وضو يك طهارت و نظافت معنوى است و خدا دوست دارد انسان درحالى كه پاك است نماز بخواند. و يا در پاسخ اينكه نماز چه فايده اى دارد؟ مى توان گفت ، نماز انسان را از نگرانى و ناراحتى نجات داده و به آرامش مى رساند. و يا در پاسخ اينكه اگر نماز نخوانيم چه مى شود؟ مى توان گفت ، اگر كسى به شما چيزى بدهد تـشـكـر نـكنى چه خواهد شد؟ لذا مى فهمد كه سپاسگزارى از خداوند مهربان يك امر پسنديده و درستى است .
احساس مذهبى كودكان
ديـن خـواهـى در انـسـان فـطـرى اسـت و در دوران كـودكـى بـه تـدريـج و بـه اشـكـال مـخـتـلف ظهور مى يابد. پرسش از خالق اشياء، آسمان ، زمين و مانند آن ، همگى نمودهاى احساس مذهبى آنان و تشنگى شان در كسب آگاهى هاى دينى است .بـراسـاس بـررسى ها و يافته هاى روانشناسان ، احساس مذهبى در سنين شش و هفت سالگى در كـودكـان عـلنـى مـى شـود و مـيـل بـه تـظـاهـرات مـذهـبـى و عـلايـق بـه آن در آنـهـا زنـده مـى گردد.(27)كـودكـان در ايـن سـنين نسبت به خداوند اظهار علاقه مى كنند ودوست دارند با خدا سخن بگويند، خـدا را بـبـيـنـنـد. و تصور مى كنند كه خدا قدرى بزرگتر و قوى تر از پدر و مادر است و به تـدريـج كـه قدرت درك و فهم بيشترى به دست آوردند به تصورات بهتر و واقعى ترى مى رسند.ضـرورى است والدين احساس خداخواهى و گرايش به دين را در كودكان شناخته و تعاليم الهى خـاصـه مـعـارف نـمـاز را بـه آنـهـا بـيـامـوزنـد تـا آنـان در قـبـال امـراض گـمـراه كننده و انحرافى واكسينه شوند. اين امر، سخن نورانى امام صادق (ع )را شاهد مى گيريم كه فرمودند:فـرزنـدانـتـان را بـا مـسـائل ديـن آشـنـا كـنـيـد قـبـل از آنـكـه گـمـراه كـنـنـدگـان بـر شما سبقت بگيرند.(28)احـسـاس مـذهـبـى در كـودكـان بـه تـدريـج قـوى تـر مـى شود. آنان ابتدا ازخدا تصور رحمانى مثل لطف و قدرت و مانند آن را در ذهن دارند كه به مرور زمان يك نوع بيم و ترس از كيفر و عذاب خدا را نيز درك مى كنند در واقع شناخت صحيح ترى از خدا پيدا مى كنند تاحدى كه به صورت يـك جـهـش مـعـنوى ظهور مى يابد و در مواردى با خدا سخن مى گويند، دعا مى كنند و بهشت را مى خـواهـنـد و دنـياى با صفايى را براى خود تصور مى كنند و قادر مى شوند كه برخى از مفاهيم دينى را بهتر از گذشته درك كنند.(29)در چـنـيـن وضـعـيـت مـنـاسبى والدين مى توانند آداب و مفاهيم نماز را به او بياموزند و وى را به خواندن نماز عادت دهند.