يـكـى ديـگـر از شـرايـط مـهـم آمـوزش و تـربـيـت ، تـوجـه بـه سن كودك و نوجوان است ، آنان درمراحل مختلف سِنى داراى حالت هاى پيچيده اى هستند كه غفلت از آنها به آموزش و تربيت آسيب مى رساند. در ذيل نگاهى گذرا به وضعيت ادراكى و ذهنى كودكان مى اندازيم :ادراك در انـسـان از آغـاز تـولد و حـتـى قـبـل از آن وجـود دارد. رشـد و تـكـمـيـل ايـن ادراك بـه عـوامـل مـخـتـلفـى بـسـتـگـى دارد، و ايـن پـيـشـرفـت بـه شـكـل هـمـاهـنـگ در جـنـبـه هـاى مـخـتـلف ادراكـى آشـكـار مـى گـردد و فـعـاليـت ذهـنـى نـوزاد عـامـل هماهنگى جنبه هاى مختلف رفتارش است ، كه با آگاهى از خود شروع و به آگاهى از مادر، اطرافيان ، اشياء و مانند آن منتهى مى شود.كـودكان مختلف در كيفيت و كميت ادراك با يكديگر تفاوت دارند و اين تفاوت در رفتار و شخصيت آنـان نـمـود دارد. امـّا هـمـگـى آنـان از هـنـگـام تـولد بـه بـعـد بـه طـور دائمـى در حـال پـرورش بـوده و در واكـنـش هـاى ذهـنـيـشـان مـرتـب تـغـيـيـراتـى حـاصـل مـى شـود. ابـتـدا در قـبـال مـحـرك هـا قـادر بـه عـكـس العمل ساده بوده و به تدريج فعاليت هاى پيچيده ذهنى آنان شروع مى شود.كودكان در حدود سه سالگى در محيط اطراف خود ابراز كنجكاوى مى نمايند و به تدريج وجود خويش را بهتر از گذشته درك نموده و سعى در اظهار و خودنمايى رفتار خود مى كنند.از سه سالگى تا دبستان قواى ذهنى كودك به سرعت پرورش مى يابد و باعث تقويت نيروى تكلم او مى گردد، يعنى كلمات را اداء كرده و معنى آنها را درك مى كند.از هفت سالگى قواى ذهنى كودك قوى تر شده و رشد بيشتر مى يابد به طورى كه مى تواند اسـتـدلال سـاده را درك كـنـد و در مواردى نيز استدلال نمايد، در اين وضعيت پايه تفكّر و رفتار انديشمندانه او نهاده مى شود.رشـد نـيـروى ادراك كـودك بـاعـث افـزايـش دقـت و درسـتـى او شـده بـه هـمـيـن دليـل مـى تـوانـد حـواس خـود را بـر يـك مـوضـوع سـاده مـتـمـركـز نـمـايـد. ايـن رشـد، قـدرت تـخـيـل و تـفـكـّر او را افـزايـش داده و قـادر اسـت از نـيـروى تـفـكـّر و استدلال بهره بيشترى ببرد.از جنبه هاى ديگر رشد ذهنى كودكان اين است كه رغبت ها و افكار او متاءثر از افرادى است كه از لحاظ سن به او نزديكترند (همسالان ) و ميل به الگو و تقليد در او محسوس است .كـودك از لحـاظ ارتـبـاط فـكـرى بـا ديـگران قدرت و توانايى بيشترى پيدا مى كند، به همين دليـل بـه تـمـايـلات و رغـبت هاى خودش نيز توجه زيادترى پيدا مى كند و معلومات و ادراكات آنان معمولاً مرتبط به گفته ها و عقايد ديگران خصوصاً والدين مى باشند.(44)بنابراين در آموزش نماز كودكان و نوجوانان بايد تمام برنامه ها، روش ها، موقعيت و شرايط تـربـيـتـى ، مطابق با توانايى ، استعداد، رغبت ها و نيازهاى آنان باشد تا بتوانيم يادگيرى صـحيح و مؤ ثرى را ايجاد كنيم . اينان وقتى چيزى را به طور عميق ياد مى گيرند كه هماهنگى بـيـن پـيـام و گـيـرنده آن محقق باشد، در اين صورت به طور خودآگاه و با انگيزه درونى به فعاليت ذهنى و عملى مى پردازند و محصول