در امر تربيت براى دست يابى به اهداف تشويق لازم است شرايط ويژه هر كودك و نوجوان را مـد نـظـر داشـتـه و بـراسـاس آن تـشـويـق صـورت گـيـرد. لذا مـراعـات نـكـات ذيل در شرايط خاص ضرورى است :1 ـ شـكـل و چـگـونگى تشويق در افراد مختلف ، فرق مى كند ممكن است كودكى در خانواده با يك تـشـويـق سـاده بـه نـمـاز رغـبـت پيدا كند ولى كودك ديگر در همان خانواده با تشويق و پاداش بـيـشـتـر علاقه پيدا كند. زيرا افراد به دليل تفاوت هايى كه دارند، تاءثيرپذيريشان نيز با هم فرق دارد.2 ـ مـوقـعـيـت و حـالات فـرد تـشـويـق شونده مدّ نظر باشد. موقعيت و حالتى كه كودك در محيط خـانـواده و مـانـنـد آن دارد، در انـدازه تـاءثـيـر تـشـويـق نـقـش دارد. كـودك سرحال و با نشاط با كودك غمگين و افسرده ، يا كودكى كه از برخى نعمت هاى مادى محروم است با كودكى كه اين چنين نيست و امثال اينگونه حالت ها، كودك را در شرايطى قرار مى دهد كه در تعيين اثر تشويق نقش دارند، لذا زمان و موقعيت تشويق بايد مورد توجه باشد.3 ـ تشويق با توجه به شرايط و سابقه كودك در خانواده انجام شود. رفتارهايى كه والدين نـسـبت به كودك در گذشته داشته اند و يا رفتارهاى گذشته كودك در محيط خانواده بسيار مهم اسـت . يـعـنـى لازم اسـت بين اين دو رفتار و تشويق رابطه منطقى ايجاد كرد. مثلاً اگر كودك در گـذشته مورد بى مهرى واقع شده يا كودك رفتار نادرستى داشته ، در تشويق كردن لازم است سـابـقـه ذهـنـى گـذشـتـه به كنار گذاشته شود و مطابق رفتار فعلى ، او را تشويق كرد تا رفتار و عمل صحيح در او تقويت شود.4 ـ تـشـويـق و پاداش هاى غير منتظره مؤ ثرتر است . زيرا پاداش هاى غيرمنتظره علاقه باطنى كـودك و نـوجـوان بـه اصـل عـمـل را كـاهـش نـمـى دهـد. در چـنـيـن وضـعـيـتـى او بـه انـجـام اصل عمل بدون چشمداشت تعيين شده اقدام مى كند.5 ـ تـشـويـق پس از مطالعه و شناختن خصوصيات روحى و روانى كودك صورت گيرد و متناسب بـا شـنـاخـتن خصوصيات كودك و نوجوان و مطابق با انگيزه ها، نيازها و روحيات هر يك به كار گرفته شود.6 ـ شـخـصـيـت تـشـويـق كـنـنـده در نـزد تـشويق شونده محترم ، مهم و با ارزش باشد. هر اندازه شـخـصيت تشويق كننده در نزد كودك و نوجوان محبوب تر باشد، تشويقش مؤ ثرتر است . لذا والدين و معلمان بهتر مى توانند كودك و نوجوان را به نماز تشويق و ترغيب نمايند.
نحوه و روش هاى تشويق
لازم است در انتخاب روش هاى تشويق به خصوصيات و درك و فهم كودك توجه شود.بـراى ايـنـكـه مـطـالب بـراى فـرد قـابـل درك و فـهـم بـاشـد، لازم اسـت قـدرت تـحـليـل و تـفـسـيـر داشته و با ادراك و نيازهاى روانى و مادى او مطابقت نمايد، يعنى بين مفهوم تـشـويـق و سـاخـتـار روحـى و فـكـرى كـودك و نـوجـوان تـعـادل ايـجـاد گـردد؛ بـه عـنـوان مـثـال ، اگـر كـودك را بـه نـمـاز تـرغـيـب مى كنيم ، آيا به اصل نماز است ؟ به احكام نماز است ؟ به اسرار و مفاهيم نماز است ؟ به واجبات نماز است و مانند آن . لذا اسـتـفاده از روش هاى تشويق و ترغيب كودك به هر يك از اين مطالب بايد مطابق درك و استنباط او باشد. اگر كودك و نوجوان به امر مبهم دعوت شود، جواب مثبت نمى دهد يا سكوت مى كند يا بى توجهى .بـهـره گـيـرى از انـگيزه درونى هر فرد در استفاده از روشهاى تشويق ، كار دقيق و مهمى است . زيـرا عـوامـل درونـى خـود بـه خـود مـنـجـر بـه تـشـويـق بـه يـك مـيـل و انـگـيـزه مـى گـردد، ايـن مـيـل درونـى زمـيـنـه بـروز حـس تـعـادل جـويـى و كـسـب لذت از ايـن تـعـادل جـويـى هـا را پـى در پـى فـراهـم مـى سـازد. مـيـل بـه پـرسـتـش ، مـيل به شناخت ، و جستجو از علت خلقت و پرستش ، از درون و باطن كودك و نـوجـوان مـى جـوشـد و از بـهـتـريـن و مـؤ ثرترين عوامل تشويق بوده كه والدين با تلاش مى تـوانـنـد ايـن امـيـال درونى را در آنها تقويت نمايند تا تشنه شناختن خدا و پرستش پروردگار سـبـحـان بـاشـنـد. در ايـن صـورت كـودك و نـوجـوان خـود بـراى ارضـاء ايـن اميال باطنى تلاش مى كند تا به سرچشمه لذت معنوى نزديك تر گردد.