وابستگى مانع تربيت - نماز و شکوفه های زندگی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نماز و شکوفه های زندگی - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

وابستگى مانع تربيت

نـقـش والدين در تربيت ، يارى كردن كودك و نوجوان است تا بتواند به شخصيت وارسته الهى دست يافته و استعدادهايش شكوفا گردد.

اگـر تـربـيـت كودك و نوجوان منجر به وابستگى ، واماندگى ، اطاعت پذيرى بى چون و چرا، اسـارت در خود، تقليد كوركورانه ، عادت به وضع موجود شود كودك و نوجوان هيچ گاه قادر بـه كـشـف تـوانـايـى هـا و اسـتـعدادهايش نشده و به ارزش خوديابى و خوداتكايى نمى رسد و زنـدگـى وابـسته همراه با ترس و اضطراب از جدايى ، ناتوانى در تصميم گيرى و نداشتن اسـتقلال راءى ، حقارت در شخصيت ، ضعف در اعتماد به نفس و مانند آن او را تهى و بى هويت مى كند.

چـنـيـن كـودك و نوجوانى چه وقت مى تواند به ارزش هاى الهى و خودسازى دست يابد تا داراى شخصيت معنوى گردد و از نماز و عبادت حقيقى بهره مند شود؟ كودك و نوجوان متاءثر از تربيتِ وابسته ، در اثر كوچك ترين غفلت والدين يا در برخورد با جـاذبـه هاى كاذب يا وقايعى كه شبه حقيقت هستند، به راحتى دچار انحراف و گمراهى شده و در دام شياطين گرفتار مى شود.

امـّا كـودك و نـوجـوانـى كـه در سـايـه تـربـيـت پـايـدار و اصـيـل قـرار مى گيرد، داراى شخصيتى مى گردد كه از اصالت برخوردار بوده و از آسيب هاى بيرونى در امان است . زيرا تربيت پايدار از فطرت فرد بهره گرفته و با ايجاد زمينه هاى تـلاش مـفـيـد، او را عـلاقـه مـنـد بـه حـقـايـق و مـعـارف الهـى و اعـمـال نـيـكو مى گرداند. در واقع بين فطرت و عمل صالح مطابقت لازم را ايجاد مى كند، در اين صورت ، احتمال شكست و انحراف بسيار اندك است .

چنانچه والدين كودك و نوجوان را در انجام كارها، فعاليت ها و وظايفش به خود وابسته كنند، از نـظر روانى ساختار شخصيت او را متزلزل مى كنند؛ زيرا در اثر مراقبت و حفاظت بيش از حد پدر و مـادر، اضـطـراب و دلهـره در وجـود كـودك پـديـد آمـده جراءت انجام كار يا ترك كارى را پيدا نخواهد كرد و منتظر اين است كه به او بگويند چنين كارى را انجام بدهد يا ترك كند.

كـودك و نـوجـوانـى كـه فـقـط در اثـر تذكر، نصيحت ، امر و نهى و مراقبت والدين به نماز مى ايـسـتـد، پـايدارى او به نماز در دراز مدت ، اندك خواهد بود. لذا والدين پس از ارشاد عمومى و ايـجـاد زمينه ها، شرايط لازم و آگاهى دادن ، الگوى خوب بودن ، لازم است به كودك و نوجوان آزادى داده تـا بـبـيـنند آيا به نماز عشق مى ورزد يا خير. درصورتى كه جواب منفى است علت را دريـافـتـه ، راه حـل مـنـاسـب را اتـخـاذ نـمـايـنـد تـا ايـن مـرحـله از رشـد حاصل شود و گرنه در آينده مشكل خواهند داشت .

عادت دادن مانع تربيت فعال

در تربيت كودك و نوجوان مى توان خصلت ها و امورى را به صورت عادت به آنان القاء كرد، به نحوى كه در بسيارى از اوقات عملى را انجام دهند يا ترك نمايند.

ايـن گونه رفتار و تلاش براى تربيت كودك و نوجوان مفيد، سازنده و با دوام نخواهد بود. و عـادت كـردن بـه هـر كـارى (اعـم از خوب يا بد) كه به صورت كوركورانه و بدون آگاهى و بـصـيـرت بـاشـد مـانـع رشد و پيشرفت حقيقى آنان خواهد شد. زيرا كودك و نوجوان نمى داند بـراى چـه مثلاً نماز بخواند، چرا كه از ارزش و اهميت و آثار دنيوى و اخروى ، فردى و اجتماعى آن بـى خـبـر اسـت . وى در قبال كوچك ترين تغييرى در شرايط فردى و اجتماعيش نماز را ترك كرده يا آن را سبك مى شمارد.

امـّا اگـر كـودك و نـوجـوان تـحـت تـربـيـت فـعـال قـرار گـيـرد و بـا آگـاهـى و بـصـيـرت ، فـضـايـل و نـتـايج نماز را به درستى دريابد، آنگاه با همراهى و تذكر والدين به جاى عادت كـوركـورانـه ، بـا تـمـريـن و تـكـرار لازم و كافى عمل نماز را انجام مى دهد و بدين سان صفت پـسـنديده پايدارى در ذهن او ملكه مى شود. در اين صورت كمتر تحت تاءثير شرايط قرار مى گيرد.

عـلاوه بر اين ، اگر بتوانيم كودك و نوجوان را در رسيدن به صفاتى كه از روى آگاهى به صـورت مـلكـه در وجودش ظهور مى يابد، كمك كنيم باعث سلامت روانى و بهداشت ذهنى او شده و با مراقبت مشترك والدين و فرزند سلامت روحى و جسمى آنان تضمين مى گردد.(68)

/ 56