بـى شـك آنـچـه در نظام خلقت تحقق مى يابد، نيازمند مقدمات ، زمينه ها و بستر مشخصى است كه ظهور و تحقق آنها بدون اين تمهيدات غيرممكن است .تربيت الهى انسان نيز نيازمند مقدمات و زمينه هايى است تا والدين بتوانند در اين امر موفق شده و فرهنگ نماز را در وجود فرزندانشان ماندگار نمايند.والديـن بـايـد هـمـچـون بـاغـبـانـى دانـا و دلسـوز بـسـتـر رشـد گـل هـاى بـاغ خـود را بـشـنـاسـنـد و بـا بـهـره گـيـرى از زمـيـنـه هـاى مـنـاسـب ، شـاهـد شـكـفتن گل هاى باغشان باشند تا عطر دل انگيز عشق و بندگى را در قلوب آنان به يادگار بگذارند.زمـيـنه سازى و فراهم كردن شرايط و بهره گيرى از زمينه هاى مختلف مادى و معنوى ، لازم است بيشتر در دوران كودكى و نوجوانى و قبل از سن بلوغ شرعى تحقق يابد. تا والدين بتوانند در اين سن فرزندانشان را با نماز و نحوه ارتباط با خدا آشنا سازند و گرنه در سن بلوغ و بعد از آن دچار مشكل خواهند شد.زمـينه هاى تربيتى نماز را مى توان به زمينه هاى بيرونى همچون محيط خانوادگى ، و رفتار و بـرخـوردهـاى اطـرافـيـان كـودك و نـوجـوان ، و زمـينه هاى درونى كه مربوط به خود كودك و نـوجـوان اسـت تقسيم نمود. در اين فصل زمينه هاى مذكور معرفى و برخى از آنها را به اختصار شرح مى دهيم .
زمينه هاى درونى
فطرت
انـسـان چـه از لحـاظ ادراكـى و چـه از لحـاظ احـسـاسـى بـه اصـل عـبـادت و پرستش متمايل و مشتاق است و اين ويژگى در وجود او قرار داده شده تا در مسير حق و كمال رشد يابد. پيامبر گرامى اسلام (ص )در اين باره فرمودند:( كُلُّ مَوْلُودٍ يُولَدُ عَلَى الْفِطْرَه ) (36)هر انسانى بر فطرت الهى تولد مى يابد.از امـام صـادق (ع )نيز درباره آيه ( فِطْرَه اللّهِ الَّتى فَطَر النّاسَ عَلَيْها) پرسيدند، فرمود:منظور توحيد و اسلام است .(37)انـگـيـزه درونـى مـيـل بـه پـرسـتـش در وجـود هـمـه كودكان نهاده شده است كه در سنين كودكى و نوجوانى به اشكال مختلف همچون پرسيدن از نظام خلقت ، كيفيت وجود خدا، هدف از خلقت انسان و يا جستجو كردن و تمايل به يك پناهگاه و تكيه گاه مطلق داشتن ، ظهور مى يابد.والديـن بـا استفاده از اين بستر مناسب مى توانند پروردگار و صاحب اختيار و خالق نظام هستى را بـه او بـشـنـاسـانـنـد و زمـيـنـه هـاى روانـى و عـاطـفـى ميل به پرستش را بدون القاء و اجبار بيرونى شكوفا سازند، در اين صورت كودك و نوجوان بـه دور از بـدآمـوزيهاى رفتارى درباره نماز و با انگيزه و رغبت درونى ، خود به سوى نماز مـتـمـايـل مـى شـود. و ايـن احـسـاس و درك خود را نسبت به پرستش خداوند سبحان ، بدون مانع و انـحـرافـى ، بـه درسـتـى درمى يابد. در چنين وضعيتى علاقه و عشق فطرى خداخواهى او را در مسير سعادت قرار داده و نماز را نردبان رسيدن به حقيقت خداپرستى مى داند.