هـر كـس كـه در مـقـام تـاءثـيرگذارى و تربيت ديگران باشد لازم است خود به آنچه مى گويد باور و يقين قلبى داشته باشد و گرنه در ديگران اثر سازنده اى نخواهد گذاشت .ضـرورى اسـت والدين به نماز اهميت داده و باور و يقين به نماز در زندگيشان آشكار باشد. در غـيـر ايـن صـورت چـگـونـه اُنـس بـا نـمـاز بـراى فـرزنـدانـشـان حاصل مى گردد؟ والديـنـى كـه ايـمان و باور قلبى نسبت به نماز دارند، به موقع و با توجه و حضور قلب و بـا رعـايت ساير آداب ، به نماز مى ايستند و بدينوسيله شور و شوق خود را به عبادت و نماز نشان مى دهند. اين نحوه عمل ، كودك و نوجوان را مشتاق به نماز و ماءنوس به رابطه با خداوند بارمى آورد.ايـمـان و بـاور حـقـيـقـى بـه خـداونـد و تـعاليم الهى ، در تمام ابعاد و زواياى زندگى انسان تـاءثـيـر مـى گـذارد و ايـمـان سـطـحـى و ظـاهرى نمى تواند نقش بسزايى در تربيت فرزند خـصـوصـاً عـشـق به عبادت و راز و نياز بگذارد. در واقع ايمان و باور قلبى اثر غير مستقيم و عميقى بر تربيت فرزندان دارد.بـا نـگـاهى به زندگى انسان هاى وارسته مى توان اين مطالب را به وضوح مشاهده كرد. مثلاً رزمـنـدگـان اسـلام در دوران طـلايـى دفـاع مـقـدس بـا ايـمـان و بـاور حـقـيـقـى و اتصال ، اخلاص و راز و نياز به درگاه خالق بى نياز توانستند حماسه هايى را خلق كنند كه در نوع خود بى نظير يا كم نظير بود.
3 ـ عامل بودن
مؤ ثرترين نوع آموزش به ويژه در امور دينى ، اين است كه گوينده آنچه را بيان مى كند خود در عـمـل ، بـه آن پـاى بـنـد بـاشـد تـا صـداقـت گـفـتـارش در عـمـل آشـكـار گردد و گرنه گفتار تنها كارساز نبوده بلكه اثر منفى و تخريبى هم دارد. ( دو صد گفته چون نيم كردار نيست ) .قرآن كريم گفتار بدون عمل را مذموم و نادرست مى داند.(16) سيره تربيتى انبياء و ائمه معصومين (ع )نيز دعوت عملى بوده است . در اين باره امام صادق (ع )فرمودند:( كـُونـُوا دُعـاه لِلنـّاسِ بـِغَيْرِ اءَلْسِنَتِكُمْ، لِيَرَوْ مِنْكُمُ الْوَرَعَ وَالاِْجْتِهادَوَالصَّلاه وَالْخَيْرَ فَاِنَّ ذلِكَ داعِيَه ) (17)مـردم را بـا غـيـر زبـانـتان دعوت كنيد، تا از شما پارسايى و كوشش و نماز و كارخير ببينند، زيرا اينها خودشان دعوت كننده هستند.همچنين امام متقين على (ع )در اين باره فرمودند:پندى كه هيچ گوشى آن را بيرون نمى افكند و هيچ نفعى با آن برابرى نمى كند، پندى است كه زبان گفتار از آن خاموش و زبان كردار بدان گوياباشد.(18)بنابراين در فرهنگ اسلامى ، توافق و هماهنگى بين گفتار و رفتارالگوهاى تربيتى ، خاصه والدين در تربيت ، به ويژه تربيت الهى امر ضرورى و حياتى است .