آنكه از حديث على بن مهزيار و نيز از توقيع مبارك ــ كه در فائده قبلى ذكر شد ــ استفاده مى شود كه : هر گاه هر كدام از مؤمنين در امر توبه و دعاى در فرج آنحضرت (عليه السلام) در حالتى كه به وظايف و آداب آن عمل نمايند ــ بخصوص به آنچه در كيفيّت دوازدهم ذكر مى شودان شاء الله تعالى ــ سعى و اهتمام نمايند ، پس اگر ظاهراً آن فرج كلّى واقع نشود و لقاء منيرشان براى همه بندگان ظاهر نگردد ، پس اميد زيادى هست كه بوسيله اين توبه و دعا اگر مانعى ــ يعنى از بدى اعمال يا جهات ديگر ــ در او هست رفع بشود ، و از براى خصوص اين دعا كننده در خواب يا بيدارى زيارت جمال آنحضرت (عليه السلام)ميسّر شود ، و به بعضى از مراحم و الطاف خاصّه آنحضرت مقرون ، و به بعض فيوضات مخصوصه ظاهرى و معنوى از معارف ربانى و حِكَم الهى از آنحضرت (عليه السلام)بوسيله مكالمه با ايشان يا به نحو ديگر از افعال و احوالشان مستفيض شود ، و براى بعضى از علماء ابرار يا صلحاء اخيار چنين حالاتى اتفاق افتاد ، چنانچه شرح وقايع و حكايات آنها در بعضى از كتب و اسطار بيان شده است.( [16] )
فائده نهم:
آنكه بنده مؤمن هرگاه فرج و ظهور امر آنحضرت (عليه السلام)را از خداوند متعال طلب نمايد ــ خصوصاً اگر به آنچه واقع مى شود در حال فرج ايشان از كمال ظهور امرشان و كشف علوم و اسرار الهيه و حكمت و عرفان و رفع هموم ، و راحتى و سلامتى كامل قلبى و جسمى; از هر صاحب شرّى از حيوان و انسان ; التفات داشته باشد ــ اجمالا يا تفصيلا ــ اين دعا وسيله اى از براى تكميل نور معرفت قلب او نسبت به آنحضرت (عليه السلام) ، و نيز به كمالات ايشان به اعلى مرتبه اى كه از براى مؤمن معرفت داشتن به ايشان شايسته است; خواهد شد ، و اين معرفت و شناخت به آن كيفيّتى است كه در حال ظهور ايشان به وجه كامل يا به كمتر از آن حاصل مى شود .و نيز اين دعا وسيله اى از براى افتتاح ابواب اسرار و حقائق توحيد و سائر معارف و حكمتها به سوى قلب او بر آن وجهى كه در حال ظهور آنحضرت (عليه السلام)به يمن وجود اقدسشان حاصل مى شود ; و خواهد شد ، و هم وسيله اى از براى مرتبه اى از اطمينان قلب و رفع خوف از اعداء و از هر ذى شرّى ، و نيز فراغت حال از براى عبادت و بعضى از كيفيّات آسايش و سلامتى و راحتى جسمى و قلبى خواهد شد.و بر اين مطلب ــ يعنى اثرات چنين دعائى ــ دو شاهد داريم:
شاهد اوّل:
مضمون روايتى است كه در «عدة الداعى» نقل شده كه :هرگاه بنده مؤمن از خداوند متعال طلب خيرى براى برادر مؤمن خود در غياب او نمايد ، خطاب مستطاب الهى از فوق آسمانها به او مى رسد كه: من به تو هزار هزار مقابل آنچه براى برادر مؤمن خود طلبيدى; عطا مى كنم .( [17] ) و چونكه بنده در دعا و طلب تعجيل فرج آنحضرت (عليه السلام); از خداوند تعجيل در عطا فرمودن او همه آن جهات مزبوره را بوسيله فرج ايشان از براى جميع برادران ايمانى طلب مى نمايد ، پس به مقتضاى اين حديث شريف سريعاً به خود اين بنده دعا كننده همه اين اُمور به وجه كمال و به اعلا مرتبه آنها يا بعضى از مراتب كامله آنها به چندين برابر چيزى را كه براى برادران ايمانى طلب نموده; عطا مى شود ، هرچند