فصل سوّم:در بيان مكان دعا - لواء الانتصار نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
دوّم : در حال سجده است .اين دو حالت بهترين حالات بنده است ; و نزديكترين اوقات او بسوى رحمت الهيه است ، و مخصوص تذلّل بنده با خداوند و طلب رحمت از او براى هر حاجتى است و فضيلت هر كدام در اخبار بسيار است ، و در هر يك هم دعاى مخصوصى براى طلب فرج آنحضرت (عليه السلام)از ائمّه اطهار (عليهم السلام)وارد شده است .سوّم : در حالت همّ و حزنى كه براى انسان عارض مى شود ، خصوصاً در آنچه سبب ظاهرى براى حزن نباشد ، بواسطه آنكه در « مراة العقول » مجلسى از « معانى الاخبار » روايت شده است كه از حضرت صادق (عليه السلام)سئوال شد از سبب اين نوع حزنى كه سبب ظاهر براى آن نيست ؟حضرت فرمود : « هر گاه قلب مبارك امام (عليه السلام)محزون مى شود ، پس تأثير مى كند در قلوب شيعيان ، بواسطه شدّت اتّصال معنوى كه ما بين آنها و امام(عليه السلام)چون اتصال شعاع خورشيد به خورشيد حاصل است ، و هم چنين است در جهت سرور قهرى ».( [26] ) پس بنابراين ، لازم و مهم است كه دوستان و اولياء آنحضرت (عليه السلام)در حال اين گونه احزان ، بلكه در هر حزنى بياد آنحضرت بوده كه شايد اين ; از جهت حزن قلب مبارك ايشان باشد ، پس دعا نموده و فرج و كشف حزن ايشان را از خداوند متعال طلب نمايند .چهارم : آنكه هر حاجتى و هر مطلبى كه براى خود از خداوند مى خواهند ، دعا براى ايشان و طلب فرجشان را از خداوند ; مقدّم بدارند ، بواسطه آنچه ذكر شد كه اين ; هم از نظر عقلى وهم ازنظر نقلى ثابت است ، و از حضرت رسول(صلى الله عليه وآله)در روايتى نقل شده كه فرمود :« لازمه كمال ايمان مؤمن و مرتبه اخلاص در مودّت و دوستى او با آنحضرت (عليه السلام)اين است ، كه ايشان ; و هر امرى كه راجع و متعلّق به ايشان باشد ، بايد در نزد او اهمّ از امر خودش باشد ، و بر آن مقدّم بدارد ».و ديگر اين تقدّم ; يك نوع توسّل و استشفاع كامل به آنحضرت (عليه السلام)است ، و آن از جمله آداب مهمّه دعا مى باشد .و شاهد بر اين دو جهت ، اين فقره شريفه از زيارت جامعه است :« مستشفع إلى الله عزّوجلّ بكم ، و متقرّب بكم إليه ، و مقدّمكم أمام طلبتي و حوائجي و إرادتي في كلّ أحوالي و اُموري ». ( [27] ) يعنى : شما را بسوى خداوند عزّوجلّ شفيع مى نمايم ، و به شما بسوى او تقرّب مى جويم ، و شما را بر هر مطلب و بر همه حاجتهاى خود و بر هر اراده اى كه داشته باشم ، در همه احوال و امور خودم ــ يعنى چه دنيوى چه اُخروى ــ مقدّم مى دارم .پس بنده مؤمن دراين اقرار كه دراين فقرات شريفه است ; بايد صادق باشد ، يعنى : چنانچه به زبان اقرار مى كند پس در قلب و به حسب عمل هم چنين باشد ، كه امر مولاى او در نظرش و در نزد اراده قلبى او در هر امرى از امور ; از امر خودش اهمّ و اعظم باشد ، و هر امرى هم كه تعلّق به ايشان داشته ، سعى او در انجام دادن آن بيشتر از سعى در امر خودش باشد ، و در هر مقامى از جمله در مقام دعا ، امر آنحضرت (عليه السلام)را بر امر خود مقدّم بدارد ، و توسّل به ايشان را وسيله تقرّب نزد خداوند بداند .پس شفيع قرار دادن آنحضرت (عليه السلام)را نزد خداوند عزّوجلّ از براى مستجاب شدن دعاى او به هر نوعى كه محبوب عند الله باشد ; لازم بداند ، و از آنجمله است آنكه قبل از طلب حاجت خود ; از خداوند فرج ايشان را مسئلت نمايد ، چنانچه وارد است در باب صلوات فرستادن ، كه قبل از دعا وسيله استجابت آن دعا مى باشد .و محبوبيّت اين نوع توسّل به آنحضرت (عليه السلام) ، و اين كيفيّت تقرّب جستن بوسيله ايشان بسوى خداوند نيز از فقرات دعاى حضرت امام زين العابدين (عليه السلام)در روز «عرفه» نقل شد ; ظاهر مى شود .فصل سوّم:در بيان مكان دعا
يعنى بيان امكنه شريفه اى كه در آيات و روايات تصريح و به آنها سفارش شده ، زيرا آن امكنه مباركه در تكميل هر عبادتى خصوصاً دعا تأثير زيادى دارد .