عناوين تقوى كه مؤمن با آنها حضرت را يارى مى كند - لواء الانتصار نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

لواء الانتصار - نسخه متنی

محمدباقر فقیه ایمانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

زيادى روزه دارى ــ و آنان اهل رأفت و علم و بردبارى هستند ، و آنان به شدّت اعراض از اهل دنيا و از احوال و اعمال آنها شناخته مى شوند ، پس براى محافظت از آنچه بر آن هستيد از ولايت اولياء معصومين و ائمّه طاهرين (عليهم السلام)با اجتناب نمودن از محارم الهى و كوشش زياد در انجام واجبات كمك و يارى كنيد .

چهارم : آنچه در ضمن جمله اى از توقيع حضرت صاحب الأمر صلواة الله عليه رسيده ، كه مى فرمايد :

« إنّا غير مهملين لمراعاتكم و لاناسين لذكركم ، ولولا ذلك لنزل بكم البلاء و استطلمكم الأعداء ، فاتّقوا الله جلّ جلاله و ظاهرونا على انتباثكم من فتنة قد أناقت عليكم ». ( [5] ) يعنى : ما اهمال در مراعات شما نكرده ايم و ياد شما را فراموش ننموده ايم ، و اگر اين نبود ; هر آينه به شما بلاى سخت نازل مى شد ، و دشمنان شما را مستاصل مى كردند ، پس بپرهيزيد از خداوند و تقوا پيشه كنيد ، و ما را بر بيرون آوردن شما از فتنه ايكه بر شما مشرف شده است ; يارى كنيد » .

و امّا حكمت اينكه چگونه با تقوا و ورع ; يارى امام (عليه السلام)حاصل مى شود اين است كه : منظور از نصرت و يارى كسى ; همراهى با او در رساندن نفعى به او يا دفع ضررى از او است ، و هر كدام از اينها هم ممكن است نسبت به جان او يا به عرض و آبروى او يا نسبت به اهل و اولاد يا مال يا متعلّقين او باشد ، و باز هركدام از اينها ممكن است در امور دنيوى يا اُخروى باشد .

عناوين تقوى كه مؤمن با آنها حضرت را يارى مى كند

بنابراين ; مؤمن در تحصيل صفت تقوا ; با چند عنوان امام (عليه السلام)را نصرت و يارى مى نمايد ، كه در هركدام نفعى است نسبت به وجود مبارك امام (عليه السلام) در همه جهاتى كه بيان كرديم .

عنوان اوّل :

از بزرگترين و مهمترين امورى كه آنحضرت از جانب خداوند جلّ شأنه دارند ; هدايت بندگان و ارشاد آنها بسوى خير و صلاح است ، تا آنكه در طريق حقّ ثابت قدم بوده و از اهل آن بشوند .

پس هر گاه انسان يك نفر از بندگان را هدايت و ارشاد كند تا آنكه از اهل خير و صلاح شود ، اگر چه در واقع ; رسيدن او به درجه و رتبه صلاح از افاضه خود ايشان از جانب خداوند جلّ شأنه مى باشد ، لكن به همان مرتبه ظاهرى كه انسان در هدايت او وسيله شده است  ; امام (عليه السلام)را يارى كرده است ، و در اين امر فرقى نمى كند كه انسان ديگرى را ارشاد و هدايت به صلاح و تقوا نمايد يا خودش را اصلاح نموده و با تقوا شود ، پس خود او هم يكى از آنهائيست كه امام (عليه السلام)بايد او را به خير و صلاح هدايت و ارشاد فرمايند .

و چون تقواى واقعى چه ظاهرى و چه قلبى موقوف به تحصيل معرفت و علم به دستورات ائمّه اطهار (عليهم السلام)ــ دستوراتى كه در بيان حقيقت تقوا و وظائف و آداب آن است ــ، و به تبعيت و پيروى و عمل به آن دستورات است ; روشن است كه اين معرفت و عمل و تبعيّت ; با احياء امر ائمّه اطهار(عليهم السلام) ; و احياء اخبار و احاديث آنها ; و تضييع نشدن اوامر شان نسبت به اين بنده متّقى ، و ابقاء و اظهار آن اخبار حاصل شده و تحقّق پيدا مى نمايد.

و اين احياء و ابقاء از بزرگترين و مهمّترين اقسام نصرت نسبت به امام(عليه السلام)است كه مورد رضايت و محبوبيّت ايشان بوده ، و تأكيد زيادى به آن شده است .

عنوان دوّم :

آنكه در مقام هدايت ; هدايت عملى چندين برابر هدايت گفتارى مؤثر است و اثر واقعى دارد ، بلكه هدايت گفتارى بدون هدايت عملى چندان اثرى پيدا نمى كند ، پس هرگاه كسى اهل تقوا شد همان آثار ظاهرى تقواى او موجب تنبّه و تذكّر و هدايت ديگران مى شود .

و ان شاء الله تعالى بيان خواهد شد كه هدايت بندگان ; از انواع نصرت و يارىِ ولىّ الله در امر دين است ، و به اين مطلب در « كافى » در باب « ورع »( [6] ) و باب « علم »( [7] ) تصريح شده است .

عنوان سوّم :

آنكه هر گاه بنده مؤمن واقعاً به وصف تقوا متّصف شد و آثار كمال از او ظاهر گرديد ، اين موجب عزّت و شرف امام (عليه السلام)است ، چنانچه وارد شده : « كُونُوا لَنا زَيناً و لا تَكُونُوا لَنا شَيناً ». ( [8] ) واضح است كه كمال فرزند موجب عزّ و شرف پدر است ، و كمال عبد موجب عزّ و شرف مولى است ، و كمال مصاحب و دوست ــ و هر چه متعلّقات انسان باشد ــ موجب شرف و عزّ انسان است ، و همه اين انتسابات ما بين امام

/ 136