آنكه چون هرگاه بنده از خداوند بطور كلّى حوائجى را با مراعات همه آداب آن ــ كه دخالت در استجابت دعا دارد ــ مسئلت نمايد ، پس اگر حكمت واقعيّه در عطا نشدن بعضى از آن حوائج باشد آن حكمت ; مانع از عطا نشدن بعضى ديگر از آن حوائج نمى شود .چنانچه در «بحار» حديثى از حضرت رسول (صلى الله عليه وآله) نقل شده كه فرمودند:من سه امر را از براى دو فرزندم امامين الحسن و الحسين(عليهما السلام) درخواست كردم ، پس خداوند متعال دو امر را عطا فرمود ، و يكى را منع فرمود.« سئلت الله لهما أن يجعلهما طاهرين مطهّرين زكيّين ، فأجابني إلى ذلك ، و سئلت الله لهما أن يقيهما و ذريّتهما و شيعتهما النار ، فأعطاني ذلك ، و سئلت الله أن يجمع الاُمّة على محبّتهما» فقال : « يا محمّد! إنّي قضيت قضاء و قدّرت قدراً ، و أنّ طائفة من اُمّتك ستفي لك بذمّتك في اليهود و النصارى و المجوس و سيخفرون ذمتك في ولدك ، و إنّي أوجبت على نفسي لمن فعل ذلك أن لا اُحلّ محلّ كرامتي و لا أسكنه جنتّي و لا أنظر إليه بعين رحمتي يوم القيامة » ( [18] ) پس در اين دعا هم چون بنده تعجيل امور را براى خود و ديگران بوسيله ظهور امر آنحضرت (عليه السلام) طلب مى كند ، پس هرگاه حكمت مقتضى تعجيل عطاء همه اين امور; به ظهور كلّى ايشان براى جميع بندگان نباشد ، اين جهت مانع نيست كه در عطا آنها نسبت به اين بنده و داعى بوسيله دعا او تعجيل نشود.و همچنين در امور قلبى از قبيل كشف علوم و اسرار توحيد و عرفان كه مانع فعلى جز نقصان خود بنده ندارد ، آن هم بوسيله همين دعا و طلب رفع مى شود .و در امور دنيوى چون عطاء آنها به وجه كمال در حال غيبت ممنوع است ، پس بعضى از مراتب آن كه وسيله گشايش باشد ; عطا خواهد گرديد ، به حدّى كه بنده تحمّل در صبر و شكر و حلم داشته باشد ، و بر او اداء وظيفه عبوديت الهيه بر آن وجهى كه شايسته است ; ميسّر شود.البتّه فوائد كلّى مهمّى غير از اين فوائد نه گانه كه ذكر شد; برحسب آنچه از آيات و اخبار استفاده مى شود خيلى زياد است ، و بسا شمار آن فوائد و فضائل متجاوز از صد فائده و فضيلت مى شود ; كه در كتب مبسوطه مشروحاً بيان شده است .و بعد از معرفت و شناخت به اين فوائد مهمّ ، سزاوار نيست كه بنده مؤمن از آن غفلت كرده و مسامحه نمايد ، و از فيوضات كامله آن محروم بماند ، بلكه در مضمون بعضى از ادعيه ايكه از آنحضرت (عليه السلام) است آمده : از خداوند متعال چنين مسئلت نمائيد كه : الهى ; ما را يارى فرما كه ذكر و ياد ايشان و صلوات بر ايشان و دعا در حقّ ايشان را فراموش نكنيم».
از شرايط سرعت در تأثير دعاى فرج
تنبيه ; از جمله شرايط تكميل و سرعت در تأثير دعاى در فرج و توبه ــ چه به صورت دسته جمعى واقع شود يا به صورت انفرادى ، و چه دعا و توبه را هر كس از جانب خود انجام دهد يا از جانب همه مؤمنين و مؤمنات ، به وجهى كه بيان شد ــ اين است كه چون ترك بعضى از واجبات و فعل بعضى از گناهان بواسطه شدّت حرمت آنها است ، پس علاوه بر توبه ; كفّاره هم دارد ، مانند : افطار روزه ماه مبارك رمضان ، يا قتل نفس محترمه .پس همچنين است نسبت به اين دو معصيت بزرگ كه از بزرگترين گناهان است ، كه يكى واقعه كربلا و ديگرى زندانى شدن حضرت موسى بن جعفر (عليهما السلام)باشد و وقوع اين دو مصيبت عظيم سبب تأخير فرج اهلبيت اطهار (عليهم السلام) شد .پس لازم است كه علاوه بر توبه ، كفاره هم بدهند ، يعنى به آنچه سزاوار است نسبت به شأن جليل آن دو امام عاليقدر (عليهما السلام) انجام دهند ، و سزاوار كفاره در چنين مقامى آن است كه در خصوص نصرت ويارى اين دو بزرگوار در آن جهتى كه راجع باشد به امر مصيبت آنها ــ كه آن گناه سبب وقوع آن مصيبت شد ــ سعى و اهتمام كنند ، و نسبت به آنها بيشتر از جميع ائمّه اطهار (عليهم السلام)نصرت و يارى نمايند ، ازجهت آنكه اين تأخير فرج موجب ابتلاى همه آنها گرديد .