لواء الانتصار نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

لواء الانتصار - نسخه متنی

محمدباقر فقیه ایمانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پس تشريف فرما شدن ايشان از آن مقام رفيع كه اشرف بقعه هاى عرش باشد به اين عالم دنيا ; در زمانى كه به خاطر ظهور جهل و ضلالت و شقاوت و آثار آنها بدترين زمانها بوده ; واضح است كه انس و حشر و نشر با اهل آن منتها درجه ابتلا و محنت است ، علاوه بر دردهاى جسمى و روحى ديگر و انواع و اقسام ظلمها و اذيّتهائى كه اشرار و كفّار نسبت به وجود مقدّسش (صلى الله عليه وآله) روا داشتند.

پس بنده مؤمن ــ بعد از اينكه تصوّر مى كند كه چنين وجود مباركى از جانب ذات مقدّس حضرت احديت جلّ شأنه به اين عالم تشريف فرما شده ، و چنين ابتلاء و محنت بزرگى را تحمّل كردند ، و غرضى نداشته جز هدايت و راهنمائى بندگان به آنچه خير و نفع آنها است ، و خواسته است كه اين بر وجه كمال و دوام در همه مصالح زندگى دنيوى و اُخروى آنها باشد ، و مزد و پاداش اين رسالت عظمى را جز محبّت در حقّ ذوى القرباى خود طلب نفرموده .

بايد بنگرد كه چگونه سزاوار است در اداى اين حقّ مهمّ ــ كه دوستى با اهل بيت معصومين(عليهم السلام)و ذرارى منسوب به ايشان است ــ اهتمام نمايد ؟

امر دوّم :

هرگاه مولا و اربابى نسبت به بنده خود و يا پدرى نسبت به فرزند خود نعمتهائى از باب لطف عنايت نمايد كه مورد غبطه ديگران واقع شود ، آن بنده و يا آن فرزند نه تنها آن نعمتها را در راه معصيت و نافرمانى مولاى خود صرف نمى كند بلكه سعى خود رابه كار خواهد بست تا به گونه اى از آن بهره برداى نمايد كه رضايت و خشنودى مولا درآن باشد ، اگر چه صراحتا چيزى ازاو نخواسته باشد.

پس بنابراين ; بنده مؤمن و با بصيرت بايد تفكر كند كه انواع و اقسام مراحم و الطاف جليله و كامله و دائمه از جانب ولىّ و منعم حقيقى او حضرت احديّت جلّ شأنه  ، به يمن آن وجود مقدّس پيامبر و اهل بيت معصومينش (عليهم السلام)فراهم شده است كه بزرگترين آنها نعمت وجود است ، و سرچشمه همه فيوضات ديگر است ، واگر وجود مبارك او و اهلبيتش (عليهم السلام)نبود ; اين نعمت وجود از براى احدى نبود .

و بعد از نعمت وجود ; كليّه نعمتها و فيوضات دنيوى است كه در هر لحظه نوعى از آن شامل حال همگان است .

و مزيد اين نوع از لطف در حقّ مؤمن آن است كه به او از اين نعمتهاى دنيوى آن مقدار عطا مى شود كه صلاح حال او باشد ، و امّا نعمتهائى كه باعث فساد مؤمن شود ــ يعنى مانع رسيدنِ او به نعمتهاى اُخروى مى شود ــ از او منع مى شود .

و بعد از همه اين نعمتها ; كلّيه اسبابى كه براى سعادت و هدايت بنده مؤمن فراهم شده است ، تا بوسيله آن قابليّت پيداكند و درجات عاليه رضوان الهى جلّ شأنه را تحصيل نمايد ; وبه درجات رفيعه بهشت راه پيدا كند ، و همه اين نِعَم به بركت و يمن وجود مبارك حضرت رسول و اهلبيت طاهرينش (عليهم السلام) بوده ، هم از نظر ظاهرى و هم از نظر باطنى ، هم براى اوّلين و هم براى آخرين .

علاوه بر اين ; بنده مؤمن بايد متوجّه شود كه به جهت انتساب به دين مبين آنحضرت (صلى الله عليه وآله) ; و بوسيله تمسّك جستن به ولايت و متابعت او و اهلبيتش (عليهم السلام)چه درجه رفيعى از عزّت در درگاه الهى جلّ شأنه پيدا مى كند؟! و چه مقام منيعى در نظر انبياء عظام (عليهم السلام) دارد؟! كه از بس خداوند فضل و مقام آنها را براى ايشان در كتبشان بيان فرمود ، و منزلت و مكانشان را به آنها نشان داده ، كه همچون ابراهيم خليل آرزومند شده كه از شيعيان آنها شود( [3] ) و چون موساى كليمى (عليه السلام) از خداوند متعال تمنّا و مسئلت نموده كه از امّت ايشان باشد ، و آرزوى ديدار ايشان را كرده است .( [4] ) و امّت انبياءگذشته بعداز توسّل به وجود مبارك پيامبر واهلبيت اطهارش(عليهم السلام)خداوند عالم را به حقّ اصحاب و امّت ايشان قسم مى دادند ، چنانچه اين مطلب و امثال آن صريحاً در آيات و روايات زيادى وارد شده است .( [5] ) و اينان چه مقام بلند و قدر و منزلت نيكوئى در نظر ملائكه دارند كه آنها از روى اشتياق در حال خواب ايشان ; نظر به ارواحشان مى كنند كه چون ستارگان درخشانند ، و در حقّ آنها دعا مى كنند ؟ و همه اين عزّتها و مقامات رفيع و والا بواسطه انتساب حقيقى آنان به وجود نبوى و اهلبيت اطهارشان (عليهم السلام) است .

پس بعد از ملاحظه تمام اين مراحم و الطاف جليله و جميله الهيّه كه به يمن وجود مبارك آنحضرت (صلى الله

/ 136