بيان حقوق برادران ايمانى و كيفيّت اداء آن - لواء الانتصار نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

لواء الانتصار - نسخه متنی

محمدباقر فقیه ایمانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و از جمله خصوصيّات شدّت تأكيد در امر معرفت به آن حقوق و ادآء آنها اين است كه : بنده مؤمن بايد مخصوصاً دعا نمايد ، و توفيق از براى معرفت به آن حقوق و ادآء آنها را از خداوند طلب نمايد .

و همچنين است آنچه در باب حسن تقيّه تأكيد شده ، و نيز نسبت به آن فضائل جميله مذكوره ; كه همه آنها ثابت است ، كه تقيّه موجب حفظ ايمان است ، و نيز وسيله سلامت نفس و مال و اهل و عرض انسان ; و سلامت ساير برادران در اين امور است ، و از اشرف اعمال مؤمن است ، و وسيله شريك بودن دراعمال صالحه مؤمنين است ، و سبب تمييز ما بين مؤمن و منافق است .

و از اشرف اخلاق ائمّه اطهار (عليهم السلام)است ، و از اشرف خصال حميده بندگان كرام است ، و از افضل شعار و رويّه صالحين است .

و عامل به آن از كاملترين مردمان در صفات خير است ، و ترك كننده آن آمرزيده نمى شود تا آنكه به عقوبت شديده دنيويّه مبتلا شود .

و امّا كيفيّت حسن تقيّه و مراتب و اقسام آن ، با بعضى ديگر از اخبار در فضيلت و شدّت تأكيد آن و شدّت مذمّت ترك آن ، در كيفيّت ششم ذكر شد .

بيان حقوق برادران ايمانى و كيفيّت اداء آن

اين گفتار در ضمن دو مطلب  بيان مى شود .

مطلب اوّل : در بيان حقوق و كيفيّت اداء آن .

مطلب دوّم : در بيان اقسام برادران ، و بيان حكم عمل به آن حقوق نسبت به هر قسم از آنها .

اقسام حقوقى كه بر عهده انسان است

امّا مطلب اوّل :

اوّلا بايد بدانيم حقوقى بر عهده انسان لازم مى شود كه بايد به ذى حقّ اداء نمايد ، و آن حقوق بر سه قسم است :

قسم اوّل :

حقوقى است كه خداوند متعال آنها را بر عهده بندگان فرض و لازم فرموده است ، يعنى تعلّق حقوق به همه اهل ايمان بواسطه همان اشتراك و اتّحاد آنها است كه در وصف اركان اسلام و ايمان دارند بدون آنكه فعل خود بندگان به اختيار آنها موجب تعلّق آن حقوق شده باشد .

قسم دوّم :

حقوقى است كه بر عهده بندگان تعلّق مى گيرد ، و لكن سبب تعلّق آن حقوق به اختيار خود آنها ـ به فعل و عملشان ـ است ، ولى ارتكاب آن فعل به وجه جواز يا استحباب يا وجوب مى باشد ، مانند حقوقى كه ما بين شوهر و زن يا معلم و شاگرد يا والدين و فرزند و همسايه و امثال اينها مى باشد .

قسم سوّم :

حقوقى است كه بر عهده انسان به اختيار و به فعل خودش تعلّق مى گيرد ، و لكن بر وجه ظلم و معصيت و حرمت ، مانند غيبت كردن و تهمت زدن و نمّامى و افساد مابين دو كس نمودن ، و مانند مال كسى را سرقت كردن ، يا گرفتن آن به نحو ديگر و به ظلم و زور يا حيله گرى نمودن و امثال اينها .

حقوق متقابل برادران ايمانى نسبت به يكديگر

امّا قسم اوّل :

پس اخبار در بيان آنها بسيار است ، و از جمله روايتى است كه ثقة الاسلام كلينى در « كافى » و شيخ صدوق در « مصادقة الاخوان » از معلّى بن خنيس از حضرت صادق آل محمّد صلوات الله عليه نقل كرده اند كه :

قال : قلت له : ما حقّ المسلم على المسلم ؟

قال(عليه السلام) : له سبع حقوق واجبات ما منهنّ حقّ إلاّ و هو عليه واجب ، إن ضيّع منها شيئاً خرج من ولاية الله و طاعته و لم يكن لله فيه من نصيب .

قلت له : جعلت فداك و ماهي ؟

قال(عليه السلام) : يا معلّى إنّي عليك شفيق ، أخاف أن تضيّع و لاتحفظ ، وتعلم ولاتعمل .

قلت له : لا قوّة إلاّ بالله .

/ 136