كيفيّت ششم ; تقيّه است ، و اين امر در ضمن سه مطلب بيان مى شود :اوّل : دربيان آنكه چگونه تقيّه نصرت آنحضرت صلوات الله عليه است .دوّم : در بيان احاديث و اخبارى كه در فضيلت تقيّه و شدّت تأكيد در آن و در شدّت ذمّ ترك آن ; وارد شده است .سوّم : در اشاره اجمالى به موارد تقيّه و كيفيّت عمل به آن .چگونه با تقيّه حضرت را يارى كنيم؟
امّا مطلب اوّل :
در بيان آنكه تقيّه نصرت و يارى حضرت حجّت (عليه السلام) در امر دين است ، و آن بر اين وجه است كه : چون بر حسب آنچه در مطلب دوّم و سوّم ان شاء الله تعالى معلوم خواهد شد ; تقيّه در موردى است كه فعلى يا ترك فعلى كه لازم است از آن احتراز شود ، در معرض خطرى باشد و آن خطر نسبت به آنحضرت (عليه السلام) يا به شيعيان و دوستان ايشان باشد ، كه با تقيّه آن خطرات دفع يا مندفع مى شود .پس هرگاه مؤمن در مورد وجوب و لزوم آن تقيّه نمود ، وجود مبارك امام(عليه السلام)را در دفع خطر و ضرر يا در سالم بودن از آن خطر ، نسبت به خود ايشان و متعلّقان و دوستانش يارى كرده است .امّا نسبت به خود ايشان ، مثل آنكه در موردى باشد كه عمل و قول مؤمن ــ و لو در امر حقّ باشد ــ موجب استهزاء اعداء و اشرار يا استخفاف و بى ادبى آنها به امر الهى و دين حقّ يا اسم او جل شأنه ; يا نسبت به حضرت رسول (صلى الله عليه وآله)يا نسبت به امر امام (عليه السلام) شود ، و همچنين در مواردى كه وهن به فرمايشات و اخبار آنها وارد آيد يا تضييع آنها گردد .امّا نسبت به دوستان ; مثل موردى كه ترك تقيّه موجب خطر و ضرر نسبت به خود انسان يا مال يا آبرو يا اهلش يا نسبت به سائر مؤمنين باشد ; نصرت آنحضرت را در اين امور نموده .پس در بعضى از آنها مربوط به جهات دنيوى ايشان است ــ و بيان آن در فصل سوّم خواهد آمد ــ و در بعضى از آنها مربوط به نصرت در امر دين است ، مثل موردى كه تقيه وسيله محفوظ ماندن اخبار و احاديث آنها (عليهم السلام)از وهن يا تضييع يا مخفى شدن يا معطّل ماندن شود كه نگذارند به وفق آنها عمل شود ، و مثل موردى كه تقيّه وسيله تأليف قلوب اعداء شود ــ و همچنين امثال اين موارد ــ و به اين سبب امر بر مؤمنين در باب اظهار حقّ و عمل به وظيفه و طريقه حقّ و ايمانى آنها سهل و آسان شود .
بيان روايات وارده در فضل تقيّه
مطلب دوّم :
در بيان اخبارى است كه در مدح تقيّه; و تأكيد در آن و مذمّت شديد در ترك آن وارد شده است ، پس در اين مقام دو مقصد است :
مقصد اوّل :
در ذكر آنچه در مدح تقيّه وارد است ، كه به ذكر پنج حديث اكتفا مى شود :
حديث اوّل :
در كتاب « كافى » از حبيب بن بشر از حضرت صادق (عليه السلام)روايت شده كه حضرتش فرمود :