لواء الانتصار نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
نصرت و يارى آنها است كه هر دو بر عهده همه مؤمنين ثابت و لازم است.و از اين جهت است كه گريه كننده گان بر ايشان و زائران قبر منوّر آنحضرت صلوات الله عليه مورد دعا و طلب مغفرت و وعده و بشارت شفاعت همه ائمّه اطهار (عليهم السلام)واقع شده اند ، چنانچه به اين مطلب در اخبار بسيارى تصريح شده است .و همچنين شوق و اشتياق به سوى زيارت ايشان علامت و نشانه محبّت مؤمن به همه آنها (عليهم السلام) است ، چنانچه در «بحار» و «تحفة الزائر» روايت شده كه حضرت امام محمّد باقر (عليه السلام)فرمودند:«هركس بخواهد بداند كه او از اهل بهشت است ; محبّت ما را بر دل خود عرضه كند ، اگر قلب او محبّت ما را قبول كند ; مؤمن است ، و هر كس دوست ما است ; بايد در زيارت قبر امام حسين (عليه السلام) رغبت كند ، زيرا كه هر كس زيارت كننده آنحضرت صلوات الله عليه است; ما او را دوست اهلبيت مى دانيم ، و از اهل بهشت است ، و هركه زيارت كننده آنحضرت نيست ايمانش ناقص است.( [22] ) پس با اين بيان آنچه در اخبار زيادى در بعضى از خصوصيّات مذكوره وارد شده است; روشن مى شود كه ; هركس به هر عنوان و در هر زمان امر حضرت ابى عبد الله صلوات الله عليه را احياء نمايد ، و ايشان را نصرت و يارى كند ، خصوصاً به عنوان زيارت و اقامه عزا ، پس امر حضرت قائم صلوات الله عليه را احياء ، و آنحضرت را نصرت و يارى كرده است .و بوسيله هرمصداقى كه بنده مؤمن در انصار حضرت سيّدالشهدا (عليه السلام)داخل شود; به همان وسيله در انصار حضرت قائم (عليه السلام) داخل شده است ، و به درجه رفيعه و عالى آنها فائز شده است ، خصوصاً اگر بااقامه مجالس تعزيه و برپا نمودن اساس بكاء و ابكاء وجزع و ندبه و حزن برمظلومى حضرت ابى عبدالله(عليه السلام)باشد .بواسطه آنكه مصيبت جان گداز كربلا و آنچه بر اهلبيت اطهار (عليهم السلام)وارد شد; از جراحت قلوبشان و تألّم خواطرشان و هتك حرمتهايشان و جريان اشكشان تا قيامت باقى و دائم است ، بخصوص تا زمانى كه خونخواهى آن بزرگوار و اصحاب و انصار شان نشده است ، چنانچه به اين جمله در اخبار و آثار زياردى كه از ائمّه اطهار (عليهم السلام)نقل شده ; تصريح شده است .پس در اين زمان صاحب اين مصيبت عظمى در اين عالم كسى جز وجود مبارك حضرت صاحب العصر و الزمان (عليه السلام)نيست ، و واضح است كه نوعِ ظاهر از نصرت و يارى شخص مصيبت ديده و صاحب عزا حضور در مجلس عزاى او و همراهى با او در گريه و حزن است ، و بهتر از اين ; خدمتگذارى در انجام دادن اساس مجلس عزاى او در هر جهتى از جهات آن است . چنانچه در حديث زراره فرمود :«هركس بر آن مظلوم گريه نمايد ; در واقع حضرت صديقه طاهره سلام الله عليها را در آن گريه اش يارى نموده است.( [23] ) پس اين بيان كه مستفاد از تعداد زيادى ازاحاديث واخبار بود ; واضح شد .و نيز بالوجدان و العيان در جميع نظرها و در همه عصرها و در اكثر شهرها; آثار آن ظاهر است كه در اين كيفيّت از نصرت و يارى حضرت ابى عبدالله (عليه السلام)نسبت به آنحضرت يعنى حضرت صاحب الامر (عليه السلام) ــ نصرت و يارى محقّق مى شود ، و اين يارى هم نسبت به شأن رفيع و مقام جليل ايشان است كه بدين وسيله ذكر ايشان در محافل و مجالس دوستان احياء مى شود ، و فضل ايشان در قلوب اولياء ظاهر مى شود ، و هم نصرت و يارى به حال شيعيان و دوستان ايشان است ، كه بدين وسيله از جهات مختلف منتفع و مستفيض مى شوند ، هم در جهت دنيوى كه به بركات ذكر ايشان به رحمتهاى الهيه فائز مى شوند ، و هم در جهت اُخروى ; كه به ولايت و معرفت آنحضرت (عليه السلام) ; و نيز به سائر اركان ايمان هدايت مى يابند . و اين بر وجهى است كه بيان شد .و از همه مهمّتر نصرت و يارى به وجود مبارك آنحضرت صلوات الله عليه است در جميع اُمور دينى و اركان اسلامى ، بواسطه آنكه معلوم شد كه نصرت و يارى امر حضرت ابى عبد الله صلوات الله عليه و ذكر ايشان در هر جهتى ــ خصوصاً سعى در زيارت و اقامه مجالس تعزيه ايشان ــ وسيله اعلاى كلمه توحيد و استحكام و استقامت امر شريعت و رسالت ، و ظهور آثار ولايت و امامت و همه اُمور دينى و احكام و آداب ايمانى و