لواء الانتصار نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

لواء الانتصار - نسخه متنی

محمدباقر فقیه ایمانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عنوان پانزدهم :

آنكه از جمله شئونات و مقامات رفيعه امام (عليه السلام)ــ كه آثار و بركات آن به شيعيان و دوستانشان اختصاص دارد ــ دعاو شفاعت آنحضرت (عليه السلام)است ، كه به اين وسيله خداوند اعمال آنها را قبول فرموده ، و نقصان آن اعمال را اصلاح ، و از سيّئات آنها عفو مى فرمايد ، كه اگر شفاعت و دعاى ائمّه اطهار (عليهم السلام)در حقّ اوليائشان نباشد ; هر آينه در دنيا و آخرت در سختى ها و نقمات الهى هلاك خواهند شد ، و از ثوابهاى آن اعمال و حسنات محروم خواهند شد ، و اين امر در روايات بسيارى بيان شده است.( [14] ) و تأثير دعاى امام (عليه السلام)در اعمال دوستان بر وجه مزبور نسبت به عبادات و اعمال صالحه آنها چنين است كه دوستان آنها در مقام عبادت و اهتمام در تكميل آن به حسب شرايط ظاهرى و باطنى هر چند نهايت سعى و كوشش را بكنند ; مَثَل آن عبادات صحيح و كامل مانند قطعه مسى است كه هر گاه كيميا به آن برسد ، قدر و قيمت پيدا مى نمايد طورى لياقت پيدا مى كند كه براى سلاطين و عمارات عالى آنها زينت و زيور مى شود ، و بدون كيميا قدر و قيمت آن ناچيز است و به آن مرتبه نخواهد رسيد .

پس همچنين است آن اعمال ; هر گاه به دعاى امام (عليه السلام)مقرون شود از جهت قبولى آنهاپيش خداوند ; مقام و مرتبه آنها جليل و بلند خواهد بود ، به گونه اى كه مؤمن بخاطر زينت يافتن به آنها ، و نيز بواسطه تزكيه و تكميل شدن نفس او به آنها لايق مى شود كه در مقامات عاليه جنان در رضوان و در جوار قرب الهى داخل شود ، و در زمره اولياء طاهرين (عليهم السلام)بوده ، و با آنها در مسكن آنها قرار گيرد ، و به نعمتهاى آنان متنعّم شود .

امّا تأثير دعاء امام (عليه السلام)نسبت به معاصى و گناهان ; مَثَل آن مانند ترياقى است كه به شخص مسمومى مى دهند ، و بواسطه آن اثر زهر از بين مى رود و از هلاكت سالم مى ماند ، پس همچنين است دوستان ; كه به جهت دعاى امام (عليه السلام)گناهانشان بخشيده و از هلاكتى كه در اثر معاصى است ــ به آنكه ايمان آنها فاسد و زائل شود ــ سالم بمانند ، چرا كه بعضى از معاصى و گناهان چنين اند كه گرچه به ظاهر صغير و كوچك ديده مى شود ; و لكن نزد خداوند عظيم و بزرگ است ، و موجب سلب ايمان و كفر و شرك و ضلالت مى شود ، پس بوسيله دعا و طلب مغفرت امام (عليه السلام)از شرّ چنين معاصى و از چنين هلاكتى سالم مى ماند .

و با اين بيان روشن شد كه يك وجه در مراد و معناى بعضى از اخبارى كه وارد شده است كه : « فائده صله نمودن مؤمنين با امام (عليه السلام)به مال خود تطهير و تزكيه آنها مى باشد» ،( [15] )كه اين تزكيه نسبت به اعمال صالحه آنها آن است كه آنچه ناقص باشد ; رفع نقصان مى شود ، و آنچه تمام و كامل باشد ; رفعت قدر پيدا مى نمايد ، به وجهى كه بيان شد كه چون مسى است كه به كيميا طلا شود .

و نسبت به قلوب آنها آن است كه آن ظلمتهائى كه از آثار معاصى پيدا شده است رفع مى شود ، پس اخلاق آنها نيكو مى شود ، و ايمان آنها در قلوب از فساد سالم مى ماند .

و نسبت به جسم آنها آن است كه از بسيارى از بليّات و آفات سالم مى ماند .

و نسبت به مال آنها آن است كه مال آنها گوارا و با بركت مى شود ، و از بسيارى از خطرات  مانند شرّ حسودان و صاحبان چشم بد و امثال اينها سالم مى ماند .

چنانچه در اين آيه شريفه هم ( خُذْ مِنْ اَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرهُمْ وَ تُزَكّيهِمْ وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ اِنَّ صَلوتَك سَكَنٌ لَهُمْ ) ( [16] ) اشاره به اين نوع تزكيه شده است ، كه حاصل مضمون آن اينست كه : گرفتن اموال بندگان و دعاى ايشان در حقّ آنها سبب تزكيه و تطهير آنها مى شود ، و سبب سكون و آرامش قلوب آنها ــ از آنچه سبب اضطراب قلب است از شكوك شيطانى و شبهات نفسانى ــ مى شود.

پس لازمه كمال ايمان و معرفت به اين مقام نسبت به امام (عليه السلام)آن است كه بنده مؤمن به عمل صالح خود مغرور نشود ، و براى او در عمل ; هر چند به نظر او بزرگ و زياد آيد ; عُجب حاصل نشود .

و بنابراين ; هر چند تقواى او كامل باشد ; كمال سعى را بنمايد ، و آنچه كه لازمه مودّت واقعى و موالات حقيقى نسبت به امام زمان (عليه السلام)است ; به عمل آورد ــ چه در مال خود يا به زبان يا به فعل يا هرنحو ديگرى كه ممكن شود ــ تا آنكه بوسيله اين مرتبه موالات مورد دعاى حضرت واقع شده ، و بوسيله آن ; قلب و جسم او و اعمال و صفات و مال ; از جميع قذارات ظاهرى و باطنى دنيوى و اُخروى تزكيه و تطهير

/ 136