افعالى است كه صورت عبادت دارد ، و لكن اگر در آنها قصد عبادت نكند ; عبادت نمى شود و اجر و ثوابى بر آن مترتّب نمى شود ، و اين قسم مثل كليّه عبادات ــ مانند روزه و نماز ــ مى باشد كه هر گاه قصد قربت در آن نشود از عبادت بودن خارج مى شوند ، اگر چه صورتاً عبادت است بر حسب آنچه در تفصيل نيّت در كتب فقهى بيان شده است .
قسم سوّم :
افعالى است كه خصوصيّتى دارد كه فى نفسه محبوب الهى است ، ولو آنكه قصد قربت در آن نشود ، و با قصد قربت افضل و اكمل خواهد شد ، چون احسان كردن كه آن فى نفسه امرى است محبوب و مطلوب از هر كه صادر شود ـ ولو از كافر باشد ـ جزاى خيرى مترتّب بر آن مى شود چه در دنيا و چه در آخرت ولو به تخفيف عذاب باشد .پس دراين قسم هرگاه بنده مؤمن اقدام كند ، و قصد قربت هم در آن بنمايد ; موجب كمال اجر و ثواب آن مى شود ، و وسيله ارتفاع مقام او در درجات عاليه جنان مى شود .
قسم چهارم :
افعالى است كه در عنوان و مصداق خارجى يك عمل است ، و لكن به حسب نيّت و قصد اگر انسان مصداق اعمال متعدده قرار دهد ; پس اجر و ثواب كامل هر يك را دريابد .مثل آنكه شخصى مؤمن باشد ، سيّد باشد ، عالم باشد ، مضطرّ هم باشد ، پس احسان به او در عنوان و مصداق خارجى يك عمل است ، و لكن عنوان احسان به مؤمن ، و احسان به ذريّه رسول (صلى الله عليه وآله) ، و احسان به عالم ، و احسان به مضطرّ ، و احسان به مظلوم ، و اگر رحميّت هم باشد ; احسان به رحم است ، و هرچه از اين عنوانها باشد ; هر كدام عمل و عبادتى مستقلّ است كه هر گاه انسان به هريك در هر مورد خاصّى اقدام كند; اجر كامل دارد ، و لكن ممكن است در چنين موردى همه آن عناوين را قصد كند ، و اجر هريك را كاملا دريابد .و از اين قبيل كه تداخل افعال به حسب نيّت است در بعضى از واجبات و مستحبات جارى است كه در يك عمل به حسب نيّت; اعمال متعدّد محقّق مى شود ، از آنجمله در امر غسل كه ممكن است به يك غسل نيّت اغسال متعدّده كرد ـ چه واجب و چه مستحب ـ و اثر همه حاصل شود ، و يا در نماز كه ممكن و جائز است در يك نماز به حسب نيّت ، دو نماز را به عمل آورد ، بر حسب تفصيلى كه در كتب فقهى بيان شده است .بنابراين ; آنچه در باب نصرت حضرت ولى عصر(عليه السلام) ذكر شد از اُمور پنج گانه و اُمور ديگرى ـ كه ذكر خواهد شد ـ از كيفيّات هفتگانه ، پس هرگاه فى نفسه از اُمور مباحه باشد ; به واسطه همان كه قصد نمايد در آن حصول نصرت ولى عصر(عليه السلام) را در مقامى كه اميد حصول آن باشد ، عمل او نصرت آنحضرت مى شود ، و عنوان مرابطه پيدا مى كند ، و بوسيله آن داخل در انصار ايشان و مرابطين در امر ايشان مى شود ، و فضيلت نصرت و مرابطه با ايشان را در مى يابد ، خصوصاً در حالى كه در خارج هم اثر نصرت بر آن مترتّب شود .امّا هريك از امور مزبوره كه فى نفسه از جمله عبادات باشد ، كه جنبه عبادى آن به غير عنوان نصرت باشد ، به حسب مصداق خارجى آن ، چون تقوا و همه فرائض الهى ، يا از جمله عباداتى باشد كه عنوان نصرت هم قهراً بر آن مترتّب مى شود ولو بدون قصد آن ــ چون هدايت جاهلين و امر به معروف و نهى از منكر ــ