از خداوند مسئلت نمايد كه به جميع مؤمنين توفيق اين دعا و اين توبه را مرحمت فرمايد ، كه از دعا گوئى آنحضرت غفلت ننمايند ، و اين هم به چند جهت نصرت و يارى آنحضرت است .1 ــ يكى بواسطه آنچه روايت شده كه : « هركس در حقّ غير دعا و طلب خير نمايد دو برابر آن خير ، يا دويست برابر آن ، يا هزار هزار برابر آن خير ; به آن دعا كننده عطا مى شود »( [57] )ّ.2 ــ ديگر بواسطه آنكه در بعضى از اخبار وارد شده كه : از جمله دعاهاى مستجاب ; دعاى مؤمن در حقّ برادران ايمانى است كه در غياب آنها براى آنان دعا نمايد . اين دعا در حقّ آنها حتماً مستجاب است گرچه در دعا كننده موانع اجابت دعا باشد ، به دليل آنكه مؤمن دعا كننده زبانش را به منزله زبان برادران خود قرار مى دهد ، كه در حقّ آنها از گناه پاك است .پس در واقع چنين مى شود كه آن مؤمنين به اين زبانى كه آنها به آن گناه نكرده اند در حقّ خود دعا كرده باشند ، چنانچه حكمت اين در حديث قدسى از خداوند به حضرت موسى (عليه السلام)بيان شده است.پس بنابراين ; هر مؤمنى كه به جهت دعاى او ; موفّق به دعا براى فرج شود ، چنان است كه خود او آن دعا را كرده باشد ، چنانچه در عنوان تشويق و ترغيب بيان كرديم .3 ــ ديگر آنكه در جارى گردانيدن سنّت و عمل خيرى سعى و كوشش نمايد ، چه آنكه اين دعا هم يك نوع سعى در جارى شدن اين نصرت از مؤمنين است ،البته اين وجه را در عنوان قبل بيان كرديم .4 ــ ديگر آنكه دعا كند كه خداوند آنهائى را كه سعى در دعا گوئى آنحضرت (عليه السلام)مى كنند يارى فرموده و موفّق به آن شوند ، ان شاء الله تعالى بيان خواهيم كرد كه هر نوع اعانت و يارى كه به اهل صلاح شود ، پس آن اعانت و يارى به حضرت خواهد بود ، و هر عملى از اعمال خوب و حسنات انجام دهند به اين وسيله ; شريك در عمل آنها و از اهل آن عمل محسوب خواهند شد .5 ــ ديگر آنكه دعا كند كه خداوند جميع گناهانى كه سبب تأخير فرج آل محمّد (عليهم السلام)شده است از جميع مؤمنين و مؤمنات از اموات و احياء آنهابيامرزد ، و بيان آن در عنوان يازدهم خواهد آمد.6 ــ ديگر دعا كند كه خداوند شرّ جميع اشرار و منافقين را كه موجب تأخير اين فرج شده اند يا مى شوند رفع نمايد .7 ــ ديگر دعا كند كه خداوند هر سببى كه موجب تعجيل اين فرج است به عافيت ميسّر نمايد .8 ــ ديگر دعا كند كه خداوند متعال آنچه مانع در تعجيل اين فرج است به عافيت دفع نمايد ، و در احاديث وارد شده كه : چند چيز است كه موجب غيبت آنحضرت (عليه السلام) شده و مانع از تعجيل در ظهور آنحضرت است ، و لكن دعا در دفع همه آنها تأثير دارد كه در هريك به كيفيّت خاصّه اثر مى گذارد . البته اين مقام گنجايش ذكر آنها را ندارد .9 ــ ديگر دعا كند كه خداوند جميع انصار و ياوران آل محمّد (عليهم السلام) را ــ خصوصاً انصار و ياوران حضرت صاحب الأمر (عليه السلام) كه در قيد حياتند يا در اصلاب و ارحام مى باشند و بعدها به اين عالم خواهند آمد ــ يارى نمايد .و وجه اينكه آنها در زمره دعا گويان و انصار آنحضرت (عليه السلام)مى شوند ; آن است كه هر كس در انجام عملى ــ چه در خود عمل يا در مقدّمات آن يا در رفع موانع آنــ سعى نمايد ، پس در واقع از اهل آن عمل خواهد بود . چنانكه مقتضاى اخبار و نظر عرف و اهل اعتبار نيز همين است .10 ــ ديگر دعا كند بر وجه كلّى كه خداوند در فرج آل محمّد عليهم السَّلام تعجيل فرمايد ، خصوصاً با ضميمه صلوات به اين نحو :« اَللّهمَ صَلِّ عَلى محمّد وَ آلِ محمّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ » .و اين نوع دعا ; فضيلت مخصوص دارد ، كه علامّه مجلسى(رحمه الله) در «مقياس المصابيح» از كفعمى (رضي الله عنه) روايت كرده كه حضرت صادق (عليه السلام)فرمود :« هر كس بعد از نماز صبح و ظهر اين صلوات را بخواند ; نميرد تا قائم آل محمّد (عليهم السلام)را ملازمت كند».( [58] )