نظر بر اينكه خداوند جلّ شأنه در كلام مجيدش ــ ( اِنْ تَنْصُرُوا الله يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَـبِّتْ اَقْدامَكُمْ) ( [1] ) ــ شرط كمك و يارى به بندگان خود را ــ براى ثبات قدم در راه حق و صراط مستقيم در دنيا و آخرت ــ اين قرار داده كه آنها هم او را يارى نمايند ، و حضرت احديّت جلّ شأنه اگر چه واجب الوجود و غنىّ بالذات است و محتاج به يارى غير نيست ، و لكن مهمترين حكمت اين درخواست از بندگان دو جهت است :
جهت اوّل :
آنكه در مقام بندگى و دوستى نسبت به ذات مقدّس الهى امتحان شوند ، پس اگر بندگى و دوستى آنها حقيقت و واقعيت داشته باشد ; بايد در كمك و يارى به او در هر عنوان و مقامى كه امر فرموده ; سعى و كوشش تمام داشته باشند .
جهت دوّم :
آنكه بر حسب آنچه كه گفتيم : خداوند متعال از فيض ديگران غنى و بى نياز است ، بنابراين ; در انتساب و اختصاص بنده براى قابليّت و استحقاق عنايات الهى هيچ راهى به ساحت قدس اونيست ; مگر بواسطه چنگ زدن و تمسّك به چيزى كه عنوان و مورد يارى او جلّ شأنه باشد ، تا قابليت و لياقت پيدا نموده و مورد عنايت و فضل و مرحمت كامل و مخصوص او شود .كه اين عنوان و مورد يارى ; چيزيست كه آن را در كتاب خود از طريق وحى بيان نموده و راهنما و هادى بسوى آن ; وجود مبارك و مقدّس حبيب خود حضرت سيّد المرسلين و خاتم النبيّين محمّد بن عبدالله (صلى الله عليه وآله) قرار داده است ، و ائمّه راشدين و اهل بيت معصومين ايشان را ; امين بر حفظ و حراست آن قرار داده است .پس در هر زمان مصداق و عنوانِ نصرت و يارى به حضرت احديّت جلّ شأنه ; آن وجود مبارك مطهر است كه ولىّ خدا در امر دين و شريعت حضرت سيّدالمرسلين (صلى الله عليه وآله)است .و چون در اين زمان ; بر حسب ضرورت مذهب حقّ ; و به مقتضاى براهين قطعى عقلى و اخبار متواتره نقلى ; ولايت كليّه الهيّه و خلافت و وصايت نبويّه (صلى الله عليه وآله)به وجود مبارك حضرت خاتم الأوصياء المرضيّين ، و بقيّة الله من الأوّلين و الآخرين من الأنبياء و المرسلين ، و حجّة الله على الخلائق أجمعين ، و نور الله في السّماوات و الأرضين ، أمين وحيه في الكتاب المبين ، كهف الأمان للإنس و الجانّ ، صاحب العصر و الزمان ، حجّت بن الحسن بن علىّ بن محمّد بن علىّ بن موسى بن جعفر بن محمّد بن علىّ بن الحسين بن علىّ بن أبي طالب ، سلام من الرحمان نحو جنابهم ، فإنّ سلامى لايليق ببالهم .اختصاص دارد ، بنابراين ; اگر كسى بخواهد مورد نصرت و يارى حضرت احديت جلّ شأنه قرار گيرد بايد سعى در يارى و كمك به وجود مقدّس آنحضرت (صلى الله عليه وآله)نمايد ، تا به اين وسيله براى كمك و يارى از جانب حضرت احديت جلّ شأنه قابل و لايق شود ، و بوسيله كمك و يارى خداوند در راه حقّ و صراط مستقيم ثابت بماند ، چرا كه قرآن مى فرمايد :( قُلْ لا اَسْئَلُكُمْ اَجْراً إلاَّ الْمَوَدَّةَ فِى الْقُربى) ( [2] ) ، كه مودّت با ذوى القربى را اجر و مزد رسالت حضرت خاتم الانبياء(صلى الله عليه وآله)قرار داده است .بنابراين ; بنده مؤمن بايد دو امر را ملاحظه نموده و در هرحالى واقعاً نسبت به آندو ، معرفت و شناخت داشته و متذكّر باشد .
امر اوّل :
جلالت و عظمت شأن و رسالت نبويّه (صلى الله عليه وآله) كه چنين وجود مباركى كه اشرف و اكمل همه ممكنات بوده و هر كمال كه ممكن الوجود بتواند به اعلا درجه آن متّصف شود و در آن درجه كمال ; مَظهَر حضرت واجب الوجود شود ، در آن وجود مقدّس (صلى الله عليه وآله) ظاهر گرديد ، و به همين سبب از همه موجودات به درگاه قرب الهى جلّ شأنه محبوبتر بودند.