تمركز قوا - عوامل شکست و پیروزی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عوامل شکست و پیروزی - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گاه على عليه السلام لب به سخن گشود و فرمود:

اگر تمام نيروهاى شام از آن منطقه خارج شوند، روم از فرصت استفاده كرده و بدانجا هجوم مى آورنـد.

اگـر اهـل يمن ، آنجا را ترك كنند، حبشه دست به تهاجم زده ، يمن را تصرف خواهد كرد. هـمـچـنين اگر مركز حكومت از نيروهاى نظامى خالى شود، قبيله هاى عرب مى شورند و عرصه را بر تو چنان تنگ و دشوار مى سازند كه درگيريهاى داخلى از جنگ با دشمن خارجى با اهميت تر شـود. از ايـن رو نـيـروهـاى ايـن مـنـاطـق در جـاى خـود ثـابـت بـمـانـنـد و بـه اهـل كـوفـه بـنـويـس كـه دو سـوم آنـهـا آمـاده نـبـرد شـونـد و يـك سـوم بـاقـى بـمـانـنـد و بـه اهل بصره نيز بنويس كه لشكر كوفه را با برخى از نيروهاى خود پشتيبانى كند.

ايرانيان نيز چون بنگرند كه خليفه مسلمانان به جبهه آمده است گويند: اين اميرشان است . پس گـسـتـاخ شـونـد و بـى باكانه حمله كنند. در مورد آنچه كه از حركت و بسيج شدن به سوى ما ذكـر كـردى نـيـز ايـن را بـدان كـه خـداونـد چيرگى آنان را دوست ندارد و خودش بر دگرگون سـاخـتن آنچه دوست ندارد، تواناتر است . درباره اينكه گفتى نيروى آنان زياد است ، افزونى سـپـاهـشـان اهـمـيـتـى نـدارد، زيرا ما تاكنون با عدّه و عُدّه بى شمار به جنگ نرفته ايم ، بلكه پيروزى ما با فتح و نصرت الهى بوده است .

عـمـر، نـظـر امـيـرمـؤ مـنـان عـلى (ع ) را پـسـنـديـد و طـبـق آن وارد عمل شد و نعمان بن مقرّن مُزَنى را به عنوان فرمانده لشكر اسلام تعيين كرد. آنها حركت كردند. نـيـروهـاى اسـلام به استعداد سى هزار نفر با دشمنى كه نيروهايش بيش از صدهزار نفر بود، روبه رو شدند و آنان را در شهر نهاوند شكست سختى دادند. غنايم بسيارى نصيب مسلمانان شد و بـه خـاطـر عـظـمـت ايـن فـتـح ، آن را فـتـح الفتوح خواندند؛ زيرا پس از آن شاه ايران ديگر نتوانست نيرويى جمع كند و كشور ايران تحت سيطره اسلام درآمد.^(672) پـس آنـچـه بـاعـث پـيـروزى در ايـن نـبـرد شـد و از هـجـوم روم و حبشه و بروز اغتشاشات داخلى جلوگيرى نمود، صرفه جويى در قوا بود كه حضرت امير(ع ) طرح آن را پيشنهاد كرد.

تمركز قوا

تـمـركـز قـوا يـعـنـى جـمع آورى قدرت رزمى برتر در زمان و مكان مناسب و قطعى . به عبارت ديگر، به كارگيرى بيشترين توان در محور اصلى عمليات بر اساس اولويت .

روشـن اسـت كـه مـراعات اين اصل به منظور متمركز كردن نيروى برتر و دسترسى به نتيجه قطعى را ميسر مى سازد.

بـدون شـك ، تـمـركـز نـيـروى مـؤ ثـر تـنـهـا بـه يـگـانـهـاى رزمـى مـحـدود نـمى شود، بلكه شـامـل بـه كارگيرى مؤ ثر آتش پشتيبانى ، اِعمال رهبرى قوى و برتر نسبت به دشمن ، پيش بـيـنـى پـشـتـيـبـانى خدمات رزمى (تداركات ، تعاون ، بهدارى و ...) و پشتيبانى رزمى (مهندس رزمى ، مخابرات ، زرهى و ...) نيز مى گردد.

ايـن اصـل بـا اصـل صـرفـه جـويـى ، قـريـنه و لازم و ملزوم يكديگرند، بدين معنى كه براى رسـيـدن بـه تـمـركـز نـيـرو در يـك منطقه (يا نقطه ) لازم است نيروى رزمى و پشتيبانيهاى غير ضرورى را از مناطق كم اهميت برداشته و در مناطق مورد نياز به كار گرفت .^(673) بـا تـوجـه بـه مـطـالب بـالا تـاءثير تمركز قوا در كسب پيروزى روشن مى شود. از اين رو، رسـول خـدا(ص ) و حـضـرت عـلى (ع ) در مـوارد مـتـعـددى از ايـن اصل استفاده كرده و با تمركز نيرو دشمن را مورد هجوم قرار مى دادند.

امير مؤ منان (ع ) به فرماندهان خويش چنين سفارش مى كرد:

(وَ لْتَكُنْ مُقاتَلَتُكُمْ مِنْ وَجْهٍ واحِدٍ اَوِ اثْنَيْنِ)^(674) درگيرى شما با دشمن تنها از يك يا دو جبهه باشد.

به نمونه هايى از به كارگيرى تمركز قوا در جنگهاى صدر اسلام توجه كنيد:

قـبـيـله (بـنـى مـصـطلق ) قصد تهاجم به مدينه را داشت . بدين جهت ، تمام نيروى خود را بسيج كرده بود.

اين خبر به رسول گرامى (ص ) رسيد. آن حضرت با لشكرى به منظور سركوبى مـهـاجـمان حركت كرد. شب و روز راه

/ 184